چهارشنبه، اسفند ۲۶، ۱۳۸۳

فضانوردان چگونه تميز مى مانند


ايرنا: نظافت شخصى فضانوردان و تميز نگاه داشتن لباس ها و شست وشوى آنها از معضلات بزرگى است كه فضانوردانى كه ماه ها در ايستگاه فضايى صرف مى كنند و يا قرار است در آينده به مريخ سفر كنند با آن دست به گريبان خواهند بود. در سلسله فيلم هاى تلويزيونى «استار ترك» كه ماجراى سفرهاى بى پايان فضايى يك گروه از فضانوردان را درقرون آينده نمايش مى دهد فضانوردان در حمامى كه به عوض آب، بدن را با امواج صوتى شست وشو مى دهد، حمام مى كنند و هربار كه لباس تازه اى نياز داشته باشند از دستگاهى كه يك نمونه جديد از آنچه بر تن دارند آماده مى كند، بهره مى گيرند. اما در واقعيت و در سفرهاى فضايى واقعى كه به وسيله فضانوردان تاكنون صورت گرفته، چنين امكانات رفاهى موجود نبوده است. به عنوان نمونه، فضاى داخلى سفينه مير متعلق به شوروى سابق و روسيه كنونى كه ساليان سال به فضانوردان خدمت كرد، شبيه به پستويى بود كه جوراب هاى بوگرفته در آن انبار شده باشد. مسئله نظافت شخصى افراد و نيز سلامتى كابين محل اقامت فضانوردان بخصوص در مواردى كه فضانوردان ناگزيرند مدت هاى طولانى در فضا اقامت كنند از اهميت زيادى برخوردار مى شود زيرا حضور در فضا بر روى حواس فضانوردان تاثير مى گذارد و ذائقه و حساسيت هاى آنان را تغيير مى دهد. اين امر در مواردى موجب مى شود رايحه ها و بوهايى كه در زمين براى فضانوردان هيچ نوع مشكلى ايجاد نمى كرد در درون سفينه فضايى سبب تهوع آنان شود. امروزه فضانوردان از لباس هايى كه همه رطوبت آنها گرفته شده و در قفسه هاى محفوظ قرار داده شده استفاده مى كنند. براى شست وشوى بدن از شامپوهايى بهره مى گيرند كه نياز به آب كشيدن ندارد. اين نوع شامپوها هم اكنون در بيمارستان ها نيز مورد استفاده قرار مى گيرد. هيچ نوع ماده تميزكننده حاوى الكل به فضا ارسال نمى شود زيرا خارج كردن الكل از فضاى درون كابين بسيار دشوار است. به همين ترتيب ماده تميزكننده پراپلين گليكول كه معمولاً در مواد تميزكننده مورد استفاده قرار دارد در فضا مناسب نيست. به همين علت فضانوردان عمدتاً از صابون ها و مواد شوينده گياهى استفاده به عمل مى آورند. شستن لباس ها در سفينه با استفاده از مواد شوينده امكان پذير است و از آنجا كه ميزان رطوبت درون سفينه هاى جديد بسيار اندك است- حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد- خشك شدن لباس ها با سرعت انجام مى شود. در سفينه هاى قديمى بخصوص سفينه هاى متعلق به شوروى ها ميزان رطوبت گاهى تا ۹۰ درصد افزايش مى يافت، اما ميزان رطوبت سفينه هاى جديد در حدود رطوبت مناطق صحرايى در زمين است. ناسا همچنين دو نمونه از زيرپيراهن هاى پيشرفته را توليد كرده كه در تار و پود آنها از نخ نقره استفاده شده و لايه اى از نمك بر روى آن جا داده شد. اين نوع پارچه ها كه ناسا اكنون از آن براى توليد روتختى و پتو و روبالشى فضانوردان نيز به صورت آزمايشى بهره گرفته، به باكترى ها اجازه رشد نمى دهند و بدبو نمى شوند. به گفته مسئولان ناسا، تحقيقات تازه زمينه را براى توليد مواد تازه اى فراهم ساخته كه ضدباكترى خواهند بود و در عين حال ارزان تمام مى شوند. به اين ترتيب مى توان اميدوار بود به زودى اين مواد در دسترس قرار گيرند و همانگونه كه ابتكار مربوط به كمربندها يا بست هاى نايلونى موسوم به «ولكرو» كه نظير چسب به هم مى چسبند فراگير شد، اين مواد نيز راه خود را به بازار باز كنند.

پنجشنبه، اسفند ۲۰، ۱۳۸۳

قلب تپنده ماكس پلانك

اثبات مجدد تئورى نسبيت اينشتين


بنا بر فرضيه نسبيت اينشتين، كه او آن را در سال ۱۹۰۵ ميلادى ارائه كرد، ساعت هايى كه به سرعت تغيير مكان داده مى شوند نسبت به ساعت هايى با ساخت همسان كه در مكان ثابتى قرار گرفته اند، آهسته تر كار مى كنند. اين پديده كه به صورت تحت اللفظى «كش آمدن زمان» ناميده مى شود، احتمالاً يكى از نتايج اعجاب برانگيز تئورى انقلابى اينشتين در مورد فضا و زمان است. اينكه مدت يك ثانيه، بايستى به سرعت حركت خود ساعت بستگى داشته باشد،094323.jpg از لحاظ حسى، قابل تصور نيست و با تجارب همه روزه ما، همخوانى ندارد. با اين وجود، «انبساط زمان» كه در سال ۱۹۷۱ توسط ساعت هاى اتمى در داخل هواپيماهاى پر سرعت ثابت شد، يك واقعيت است. اما فيزيكدانان آلمانى درصدد برآمدند تا اين موضوع را دقيق تر بررسى كنند.
قلب تپنده انستيتوى فيزيك هسته اى ماكس پلانك، يك دستگاه شتاب دهنده ذرات است كه در مكانى به بزرگى جايگاه نگهدارى هواپيماها قرار گرفته است. «گيدو زاتهوف» كه به هنگام كار ترانسفورماتورها و دستگاه هاى توليدكننده خلاء به زحمت مى توانست صداى خود را به گوش ما برساند، گفت: «داستان از اينجا آغاز مى شود. ما اينجا يك قفس فارادى داريم كه درون آن يك منبع يونى جاى گرفته است.»
اين فيزيكدان متخصص به تانكى نارنجى رنگ و به شكل يك سوسيس بسيار بزرگ اشاره مى كند و مى افزايد: «در درون اين محفظه، يك جريان الكتريكى فشار قوى، يون هاى عنصر ليتيم را تحريك كرده و به ميزان ۱۹ هزار كيلومتر در ثانيه به شتاب در مى آورد. اين سرعت كه يك ششم سرعت نور است براى گردش هر ۲ ثانيه يكبار يون ها به دور زمين كفايت مى كند.»
بر اساس فرضيه نسبيت اينشتين، بايستى ساعت درونى ذرات پرسرعت يون ها نسبت به ساعت مچى زاتهوف آهسته تر كار كند. به گفته او: «بر اساس نظريه اينشتين، تقريباً ۰۰۲/۱ مرتبه آهسته تر. يعنى ۰۰۲/۰ ثانيه آهسته تر از ساعت هاى آزمايشگاه و ما مى توانيم به وسيله اسپكتروسكوپ ليزرى اين فاكتور را تا رقم دهم بعد از مميز نيز دقيقاً محاسبه كنيم.»
سفر يون هاى ليتيم در سالن جانبى انستيتوى ماكس پلانك خاتمه مى يابد. در اين محل مغناطيس هاى قوى، اين يون ها را وادار مى كنند تا در مدارى دايروى حركت كنند. اين لوله دايره مانند آلومينيومى، ۵۵ متر درازا دارد و در درون آن، يون ها با شتاب ۳۳۰ هزار دور در ثانيه در حركتند. به علت زياد بودن تعداد سيم پيچ ها، كابل ها و ديگر وسايل الكترونيكى، به زحمت مى توان اين لوله خالى از هوا را ديد.
زاتهوف در ادامه مى گويد: «اين ذرات، خود به عنوان يك ساعت كار مى كنند. به اين صورت كه آنها مى توانند نوسان داشته باشند. كار يك ساعت هميشه بر پايه يك سيستم نوسان كننده است. در يك ساعت پاندول دار، پاندول ساعت است كه نوسان مى كند و در يك ساعت كوارتز، كريستال كوارتز، اين حركت را انجام مى دهد. اتم ها و الكترون هاى درون آنها نيز مى توانند نوسان داشته باشند. اين ذرات، در مقايسه با يك كريستال كوارتز با سرعت بيشترى نوسان مى كنند. همين امر اين اجازه را به ما مى دهد كه بتوانيم زمان را با دقت بسيارى بسنجيم.»
فيزيكدانان براى محاسبه اين زمان از اشعه ليزر استفاده مى كنند. به اين ترتيب، پژوهشگران پوشش الكترونى يون هاى شتابدار ليتيم را هدف قرار داده و آنها را براى نوسانات مشخصى تحريك مى كنند. در اين حالت يون هاى مزبور نور فلوئورسانس از خود متساعد مى سازند كه نشان دهنده آن است كه ساعت درونى آنها با چه سرعتى در حال كار كردن است.
در زيرزمين موسسه ماكس پلانك، زير نورى ضعيف و در پس يك پرده پلاستيكى سياه رنگ، يك ميز به بزرگى ميز پينگ پونگ قرار دارد. ۳ دستگاه بزرگ ليزر و شمار زيادى عدسى و آينه، بر اين ميز جاى گرفته اند. تنها سوار كردن اين سيستم دقيق نورى ۳ سال تمام زمان نياز داشت.
تاكنون كارشناسان آلمانى موفق شده اند فرمول اينشتين را با دقت ۱۰ رقم بعد از مميز نيز تائيد كنند. اما آنها قصد دارند به زودى اين آزمايش ها را با دستگاه قوى ترى در شهر «دارمشتات» به انجام برسانند.
DW-WORLD.DE
روزنامه شرق

خبرى از اسمارت-۱


مهدى اسحاقى: سازمان فضايى اروپا ماموريت سفينه اسمارت-۱ را براى يك سال تمديد كرد. اين فضاپيما قصد دارد نقشه بردارى دقيقى از سطح ماه انجام دهد.
094320.jpg اين سفينه تحقيقاتى كه به دور زمين در حال گردش بود با تغيير مدارش، كم كم از دام گرانش زمين دور شد و در نهايت در ماه ژانويه شروع به چرخيدن به دور ماه كرد. اكنون سازمان اسا ماموريت اين سفينه را تا آگوست ۲۰۰۶ ميلادى تمديد كرده است. اين فرصت بسيار خوبى است تا نقشه بردارى دقيق تر و واضح ترى نسبت به دوره نقشه بردارى شش ماهه قبلى، از نيمكره هاى شمالى و جنوبى ماه انجام گيرد. اين عكس بردارى ها در دو دوره ۶ ماهه انجام مى پذيرد. در ۶ ماهه اول نيمكره جنوبى و به خصوص قطب جنوب نقشه بردارى مى شود. در شش ماهه دوم نواحى استوايى و بخشى از نيمكره شمالى عكس بردارى مى شود. بين ۱۰ ژانويه و ۹ فوريه، نيروى محركه الكتريكى سفينه فعال نبود. اما همه ابزارها به درستى كار مى كرد. از آنجايى كه موتور يونى فعال بود اسمارت-۱ توانست به مسير خود تا رسيدن به بالاى سطح ادامه دهد.

سه‌شنبه، اسفند ۱۸، ۱۳۸۳

اثر گلخانه اى

آنچه كه در اصطلاح اثر گلخانه اى ناميده مى شود در واقع افزايش دماى اتمسفر كره زمين است. علت بروز اين پديده، مواد و گازهاى مختلفى هستند كه از طرق مختلف وارد اتمسفر زمين شده و با افزايش ميزان انعكاس اشعه خورشيد، دماى جوى را بالا مى برند. خورشيد تشعشعات خود را به صورت امواج كوتاه بر زمين مى تابد.
093900.jpg
بخشى از اين تشعشعات، در حين ورود به اتمسفر زمين بر روى خارجى ترين قشر آن، انعكاس يافته و قسمت اعظم آنها، به درون آن نفوذ كرده و به سطح زمين مى رسد. بر روى زمين امواج كوتاه نور خورشيد به اشعه ماوراى قرمز، يعنى اشعه گرمايى تبديل شده و بار ديگر منعكس مى شوند. درصد اندكى از اين انرژى گرمايى، مجدداً به فضاى خارج از اتمسفر باز مى گردد اما بخش بزرگى از آن، از طريق طبيعت، انعكاس مى يابد. اين انعكاس طبيعى، در اتمسفر زمين دماى متوسطى به ميزان ۱۵ درجه سلسيوس را به وجود مى آورد. لازم به ذكر است كه بدون چنين اثرى، دماى كره زمين تنها منفى ۱۸ درجه سانتى گراد خواهد بود.در حال حاضر بيشترين گاز متساعد شده از كره خاكى ما گاز دى اكسيدكربن يا در اصطلاح «گاز گلخانه اى» است كه باعث مى شود انعكاس تشعشعات گرمايى به شدت افزايش يابد. امرى كه قاعدتاً به افزايش دماى زمين و اتمسفر اطراف آن منجر مى شود. براى مثال بر روى زمين در هر ثانيه ۸۶۰ هزاركيلوگرم گاز دى اكسيدكربن توليد مى شود، تنها سوزاندن سوخت هاى فسيلى همانند ذغال سنگ، نفت و گاز طبيعى سالانه باعث به وجود آمدن ۳/۱۸ ميليارد تن از اين گاز مى شوند. به طور متوسط، هر يك از ساكنان كره زمين سالانه ۵/۴ ميليون تن گاز دى اكسيدكربن توليد مى كند. مسلم است كه كشورهاى صنعتى جهان سهم بيشترى از اين آلودگى را بر عهده دارند.اما خطرات اثر گلخانه ى كدامند؟ مهم ترين خطر، افزايش دماى كره زمين است كه موجب بروز اشكالات ديگر مى شود. براى مثال اگر سياره ما طى ۵۰ تا ۱۰۰ سال آينده به ميزان ۵/۱ تا ۵/۴ درجه سانتى گراد گرم تر شود، تمامى مناطق آب و هوايى زمين تغيير خواهند يافت. مناطق مساعد امروزى براى امر كشاورزى، خشك خواهند شد. علاوه بر اين، يخ هاى قطبى به آرامى ذوب شده و بدين ترتيب سطح آب آزاد اقيانوس ها ۵ تا ۷ متر بالاتر خواهد آمد و در پى آن مناطق كم ارتفاع تر زمين به زير آب فرو خواهند رفت. به همين دليل واضح و مشخص است كه مى بايست واكنشى جهانى براى تقليل ميزان اين گازها انجام شود.دانشمندان كشف كرده اند كه جلبك هاى دريايى مى توانند دماى هوا را كاهش دهند، اما افزايش ميزان رشد اين جلبك ها، به خاطر آلودگى اقيانوس ها به نحو احسن عملى نيست. مهم ترين راه مبارزه با اثر گلخانه اى، صرفه جويى در مصرف انرژى در سراسر جهان است. به عنوان مثال، كاهش استفاده از وسايل ترابرى شخصى و گسترش وسايل نقليه همگانى. علاوه بر اين بايد استفاده از سوخت هاى فسيلى محدود شده و نابودى جنگل هاى مناطق حاره متوقف شود. در حقيقت مى بايست، در سطحى به وسعت قاره اروپا، جنگل هاى تازه اى احداث شوند تا گاز دى اكسيدكربن توليدى-البته به شيوه طبيعى- از ميان برود.DW-WORLD.DE
نگين كروئى روزنامه شرق

یکشنبه، اسفند ۱۶، ۱۳۸۳

گامي جديد در تبارشناسي انسان هوبيت ديگر آدم كوچولو نيست


گروه دانش- سارا نازعبدالله زاده: مطالعات انجام شده بر روي مغز آدم كوچولو ها، موسوم به «هوبيت» كه سال گذشته به جهانيان معرفي شدند، دانشمندان را به اين باور رسانده است كه اين موجودات را مي توان به عنوان نوع جديدي از بشر شناسايي كرد.در اكتبر سال ۲۰۰۴ باستان شناسان استراليايي و اندونزيايي با گزارش كشف فسيل هاي جديدي در جزاير فلورز اندونزي، هيجان زيادي را در عرصه علم و دانش ايجاد كردند. در اين اكتشاف ها انواع گوناگوني از فسيل موجودات مختلف كه از ۱۲ تا ۹۵ هزار سال قدمت داشتند يافت شد.در اين بين فسيل ۱۲ هزار ساله موجود انسان نمايي كه بعدها «هوبيت» نام گرفت از ديگر فسيل هاي كشف شده كامل تر بود.001890.jpg
اين فسيل كه حاوي نقش هايي از مغز اين موجود ناشناخته را دربرداشت، به موضوع مطالعه مراجع مهم و معتبر علمي تبديل شد. به گزارش آسوشيتدپرس، دانشمندان با استفاده از نقش ها و اطلاعاتي كه از فسيل اين جانور داشتند، توانستند به كمك كامپيوتر هاي بسيار پيشرفته مغز هوبيت را شبيه سازي كنند.گزارش ارائه شده توسط دانشمندان كه در مجله ساينس اكسپرس روز پنج شنبه چاپ شد، بيشتر از اين نظريه كه اين موجودات نوع پيشرفته تري از آدم كوچولو ها هستند حمايت و هوبيت ها را در مقامي بين آدم كوچولوها و انسان معرفي مي كند. به گفته پژوهشگران اين موجود ۹۰ سانتي متري مغزي به اندازه ۴۱۷ سانتي متر مكعب داشته كه قادر به انجام فعاليت هايي نيز توسط آن بوده است؛شكار، درست كردن آتش، استفاده از ابزار سنگي از جمله كارهايي بود كه مغز هوبيت وي را در انجام آنها ياري مي داد. گرچه فعاليت ها در نگاه اول ابتدايي به نظر مي آيند اما براي مغزو جثه كوچك هوبيت چنين فرمان هايي از مغز تعجب آور است.سرپرست گروه تحقيقي «هوبيت ها» خانم داين فالك در اين باره به خبرگزاري رويتر گفت: «زماني كه بررسي هاي تكميل شده بر روي كامپيوتر، شبيه سازي شد، همه را بهت زده كرد؛ چرا كه چنين قابليت ها و ساختار را به هيچ عنوان از مغز هوبيت انتظار نداشتيم.»فالك اضافه مي كند: «ما تصور مي كرديم مغزي شبيه به مغز شامپانزه را مشاهده خواهيم كرد اما اشتباه مي كرديم چرا كه تا امروز چنين ساختاري در مغز هيچ جانوري ديده نشده بود و اين امر خود تحولي بسيار عظيم در تاريخ زيست شناسي است.»فسيلي كه تصوير مغز «هوبيت» را ارائه مي داد به علت تصاوير عجيب و پيچيده اي كه داشت فالك و ديگر اعضاي تيم دانشگاه واشنگتن شهر سنت لوئيز آمريكا را بر آن داشت تا تحقيقات گسترده تري را صورت دهند. بعد از مقايسه هايي كه با جمجمه ۱۰ انسان و ۱۸ شامپانزه انجام شد، اين گروه تحقيقي به اين نتيجه رسيد كه با نوع جديدي از بشر روبه رو است. فالك تفاوت هوبيت را چنين توجيه مي كند: «هوبيت ها مانند انسان از عضله هاي مغزي فعالي برخوردار بودند و همين طور مخچه هاي اين موجود نيز مانند انسان نسبت به فعاليت هاي مختلف تقسيم بندي شده بود اما نكته اي كه به هيچ عنوان قابل انكار نيست، ابتدايي بودن عملكرد مغز هوبيت نسبت به انسان است.»او كيست تيم باستان شناس كاشف فسيل هوبيت كه متشكل از متخصصان استراليايي و اندونزيايي بود و توسط مايك هوروود، بوت رابرتر و توماس سانتينكا هدايت مي شد، هوبيت را به عنوان يك نژاد از كوتوله هاي جزيره اي معرفي كردند كه در جزاير جنوب و جنوب شرقي آسيا زندگي مي كردند. اين دانشمندان طرز زندگي و ارگانيسم اين موجود را همانند ساير پستانداران تشخيص داده اند.هوبيت ها به دليل وجود جانوران درنده خطرناك در آن زمان، هم به عنوان طعمه و هم به عنوان شكارچي زندگي مي كرده اند. نكته اخير نيز اين واقعيت را بيشتر نمايان مي كند كه هوبيت ها براي ادامه حيات نياز به ذكاوت بيشتري داشتند. پژوهشگران مطالعات مغزي انسان نماي جديد كه توسط گروه تحقيقي نشنال جئوگرافيك حمايت مي شدند، انتظار دارند در آينده نزديك نكات بيشتر و مهمتري را از اين جانور به جهان ارائه دهند. بنا به گفته تحليل گران اسراري كه از سايه هاي وجودي «هوبيت» كشف مي شود، تحول بسيار عظيمي در نظريه هاي مربوط به پيدايش انسان ايجاد خواهد كرد.
همشهري83/12/16

آب صابون شيوه اي مؤثر براي نابودي ويروس ايدز


ايسنا: استفاده از آب صابون شيوه اي مؤثر براي نابودي ويروس ايدز به شمار مي رود.
پزشكان اعلام كردند: صابون و آب معمولي مي تواند به گونه مؤثري ويروس عامل بيماري ايدز يا HIV را نابود كند.
همچنين نتايج بررسي هاي اخير پژوهشگران دانشگاه كاليفرنيا درباره تاثير آب و صابون بر ترشحات دهانه رحم شماري از افراد بيانگر آن است كه تماس ترشحات دهانه رحم با آب صابون براي مدت ۲ تا ۶ دقيقه شمار ويروسهاي HIV را در اين ترشحات به ميزان بيش از ۱۰۰۰ برابر كاهش مي دهد.

نسخه آزمايشي مرورگر جديد نت اسكيپ عرضه شد


گروه انفورماتيك: نت اسكيپ نسخه تست عمومي از يك مرورگر وب جديد عرضه كرده است كه شامل تكنولوژي جلوگيري از حيله هاي اينترنتي بوده و اميدوار است بتواند با ارايه اين تكنولوژي، با مرورگر اينترنت اكسپلورر مايكروسافت رقابت كند. اين شركت گفته است كه مرورگر جديد آن كه نت اسكيپ ۸ نام دارد، در برابر تهديدهاي آنلاين نظير حملات فيشينگ پشتيباني بهتري از افراد به عمل خواهد آورد.
به گزارش system gruop، طي چندين ماه اخير، اين مرورگر تنها براي تعدادي از افراد كه از تست نسخه آزمايشي محدود شده نيز استفاده مي كرده اند، قابل دسترس بوده است. هم اكنون، تمامي افراد مي توانند نرم افزار را از طريق وب سايت شركت دانلود كنند. انتظار مي رفت كه اين نسخه آزمايشي در اوسط ماه فوريه عرضه شود، اما تاريخ ارايه آن به تعويق افتاده است تا بدين ترتيب شركت بتواند برخي از باگ هاي موجود در اين نرم افزار را برطرف سازد. اين محصول دست كم به مدت چند هفته در مرحله تست باقي خواهد ماند. يكي از نمايندگان شركت گفته است كه هنوز تاريخ دقيقي براي عرضه اين مرورگر معين نشده است.
نت اسكيپ پيش از اين نزديك به هشتاد درصد از بازار مرورگر وب را در دست داشته، اما اينترنت اكسپلورر مايكروسافت در حال حاضر حدود نود درصد از بازار را در اختيار دارد. افزايش آسيب پذيري هاي IE موجب شده است كه نت اسكيپ و ساير شركت ها و به ويژه موزيلاي منبع آزاد شركت نت اسكيپ، توجه عمده خود را بر روي فروش برنامه هاي امنيتي متمركز كنند.
در ميان قابليت هاي امنيتي كه اين مرورگر براي مبارزه با جرايم آنلاين داراست، فهرست هايي ار اسامي وب سايت هايي كه مظنون به منتشر ساختن نرم افزار جاسوسي و يا ميزباني حملات فيشينگ هستند، وجود دارد. اين فهرست ها توسط محققان امنيتي در اختيار نت اسكيپ قرار داده شده است.

شناسايي دورترين جرم آسماني در كهكشان


گروه دانش: يك تيم بين المللي از اخترشناسان با استفاده از بزرگترين تلسكوپ هاي اشعه ايكس و نوري در جهان توانستند دورترين جرم توده اي آسمان را در فاصله ۹ ميليارد سال نوري از زمين شناسايي كنند.
به گزارش اسپيس نيوز ، اين مجموعه كهنسال تر از زمين بوده و زماني مشاهده مي شود كه تقريبا ۲ ميليارد سال از تشكيل آن گذشته است.
دانشمندان در حال انجام تقسيمات گسترده تر براي كشف كهكشان هاي بيشتر از نقاط دوردست هستند و قصد دارند با تلسكوپ هاي پرقدرت جزييات بيشتري را درباره ساختار اين كهكشان كشف شده به دست آورند.

حد نصاب طولانى ترين سفر در اعماق آب



ايرنا: يك زيردريايى بدون سرنشين ساخت ژاپن مسافت 317كيلومتر را در اعماق آب دريا پيمود كه طولانى ترين حد نصاب در اين زمينه محسوب مى شود. حدنصاب قبلى متعلق به يك زيردريايى بدون سرنشين انگليسى بود كه در سال ۱۹۹۸ مسافت ۲۶۲ كيلومتر را در زير آب پيمود. تارو آئوكى مدير برنامه سازمان فناورى و علوم آبى- زمينى ژاپن در يوكوسوكا مى گويد تهيه يك سلول سوختى مرغوب به كسب اين موفقيت بزرگ جهانى كمك كرد. اين زيردريايى كه به شكل اژدر است و «يوراشيما» نام گرفته است از سلول سوختى با چرخه بسته كه سوخت آن هيدروژن است استفاده مى كند و اولين خودرو بدون سرنشين زيرآبى است كه از سلول هاى سوختى بهره مى گيرد. «يوراشيما» كه در روز ۲۶ فوريه از كشتى يووسوكا به آب انداخته شد، تجهيزات اندازه گيرى براى تحقيق در توپوگرافى بستر اقيانوس دارد كه به مطالعه زلزله هاى زيرآب كمك خواهد كرد. يوراشيما به عمق ۸۰۰ مترى آب فرورفت و با سرعت ۵ كيلومتر در ساعت يك خط مستقيم ۲۵ كيلومترى را چند دور پيمود و بعد از ظهر دوشنبه گذشته حد نصاب جهانى ۵۶ ساعت گشت زنى در آب را به دست آورد. اين زيردريايى كه ۷/۹ متر طول و۳/۱ متر عرض و۵/۱ متر ارتفاع دارد مجهز به رايانه اى است كه كمك مى كند از مسير تعيين شده خارج نشود. زيردريايى «اوتوساب» متعلق به مركز اقيانوس نگارى ساوت همپتون انگليس از باترى هاى يك بار مصرف به عنوان منبع انرژى استفاده مى كند. «يوراشيما» در سال ۲۰۰۲ با استفاده از باترى يون ليتيوم مسافت ۵/ ۱۳۲ كيلومتر را در زير آب پيمود.

شنبه، اسفند ۱۵، ۱۳۸۳

شيرخوارگاه ابر كوچك ماژلان


نجوم ،سميرا سبحانى : اخترشناسانى كه با تلسكوپ فضايى هابل كار مى كنند براى اولين بار يك جمعيت ستاره هاى نوزاد را در ابر كوچك ماژلان پيدا كردند. ابر كوچك ماژلان (SMC) يكى از دو كهكشان اقمارى و نامنظم راه شيرى است.
093156.jpg
اين كهكشان كه همچون ابر كوچكى با چشم غيرمسلح در صورت فلكى جنوبى توكان ديده مى شود، در فاصله ۲۱۰ هزار سال نورى از ما قرار دارد. تلسكوپ فضايى هابل با توان تفكيك بى همتايش يك جمعيت پنهان ستاره هاى نوزاد كه هنوز در حال شكل گيرى از ابرهاى گاز در حال فروريزش رانشى اند آشكار كرد. اين زايشگاه ستاره اى در سحابى NGC346 قرار دارد. اين ستاره هاى نوزاد هنوز از سوخت هيدروژنى خود براى تامين همجوشى هسته اى استفاده نكرده اند و در اين مرحله پيش ستاره ناميده مى شوند. كوچك ترين اين ستاره هاى نوزاد فقط نصف جرم خورشيد ما را دارد. تولد ستاره ها در قرص كهكشان ما و هر كهكشان مارپيچى ديگرى كه گاز و غبار بسيار در قرص آن جمع شده است، پديده اى معمول است و ستاره ها پيوسته متولد مى شوند و تحول پيدا مى كنند و با مرگ خود عناصر سنگينى را كه از همجوشى هسته اى در دوران زندگى شان توليد كرده اند در ضا پخش مى كنند. اما فضاى ميان ستاره اى در اين كهكشان اقمارى و كوچك، ابتدايى تر است و فاقد درصد بالايى از عناصر سنگين است كه بر اثر همجوشى ستاره ها ايجاد مى شود. كهكشان هاى كوتوله مثل SMC آجرهاى اوليه ساخت كهكشان هاى بزرگ تر محسوب مى شوند. اغلب اين گونه كهكشان ها خيلى پيش زمانى كه كيهان جوان تر بود، به وجود آمدند و برخى از آنها چندان متحول نشده اند. SMC آزمايشگاه بى همتايى در همسايگى ما براى بررسى چگونگى به وجود آمدن ستاره ها در جهان اوليه است. زيرا اين كهكشان هنوز شرايط كهكشان هاى اوليه را دارد. سحابى NGC346 كه در كهكشانى كوچك با نبوهى از مناطق ستاره ساز مشابه قرار گرفته، به تنهايى حاوى بيش از ۲۵۰۰ ستاره نوزاد است. تصاوير هابل كه با Advanced amera دوربين پيشرفته نقشه بردارى (ASC) اين تلسكوپ گرفته شده است سه جمعيت ستاره اى با مجموع ۷۰ هزار ستاره را در حدوده سحابى NGC346 و فضاى اطراف آن در كهكشان ابر كوچك ماژلان نشان مى دهد.قديمى ترين جمعيت ۵/۴ ميليارد سال (تقريباً برابر سن خورشيد ما) قدمت دارد. جمعيت هاى جوان فقط ۵ ميليون سال قبل (تقريباً زمانى كه اولين انسان هاى ميمون نما روى دو پا شروع به راه رفتن كردند) به وجود آمدند. اين ستاره هاى نوزاد كه در امتداد دو ناحيه غبار متقاطع در سحابى شكل يك T را ساخته اند رديف شده اند. ستاره هاى پشت اين ناحيه به رنگ قرمز- قهوه اى هستند كه مربوط به اثر قرمزشدگى ناشى از افت انرژى نور آنها در گذر از غبار است. تصوير بالا با دو نوردهى مجزا در صافى مرئى V (طول موج ۵۵۵ نانومتر) و صافى فروسرخ نزديك (طول موج ۸۱۴ نانومتر) گرفته شده است.



كاربرد بيوتكنولوژى در صنايع غذايى


استفاده از سلول هاى زنده يا قسمتى از آنها، به منظور توليد يا اصلاح محصولات غذايى يا مواد افزودنى به غذا به معنى بيوتكنولوژى غذايى است.از ديدگاه ديگر مى توان كاربرد بيوتكنولوژى در صنايع غذايى را به دو بخش كاربرد بيوتكنولوژى سنتى و كاربرد بيوتكنولوژى مدرن تقسيم كرد. در كاربرد بيوتكنولوژى سنتى در صنايع غذايى، از فناورى تخمير براى تغيير مواد خام غذايى تخميرى شامل پنير، ماست، خمير نان و غيره استفاده كرد. استفاده از ريز سازواره ها و آنزيم ها در اين فرآيندها باعث ايجاد تغييرات در طعم، عطر و بافت مواد خام غذايى يا افزايش قابليت نگهدارى آنها مى شود. در به كارگيرى بيوتكنولوژى نوين در صنايع غذايى، از ژنتيك مولكولى و آنزيم شناسى كاربردى به همراه فناورى تخميرى، براى بهبود خواص مواد افزودنى غذايى استفاده مى شود. بيوتكنولوژى مى تواند براى تغيير مواد خام غذايى نظير شير، گوشت، سبزيجات و غلات به محصولات با طعم، عطر مطلوب و قابليت نگهدارى بيشتر استفاده شود. توليد اين نوع محصولات در جهان سابقه بسيار طولانى دارد و هم اكنون اين محصولات در مقياس صنعتى در سطح دنيا توليد مى شوند. براساس گزارشات موجود، حدود يك سوم رژيم غذايى در اروپا از غذاهايى تشكيل مى شود كه تخمير شده اند، در حالى كه اين رقم در ساير نقاط دنيا بين ۲۰ تا ۳۰ درصد است. به عنوان مثال: محصولات لبنى تخميرى مانند ماست و پنير، سوسيس تخمير شده خشك و نيمه خشك، سبزيجات تخمير شده مانند كلم و زيتون، نان، قارچ خوراكى، مشروبات الكلى و انواع غذاهاى تخميرى آسياى شرقى مانند سس، سويا، ميسو، سفا و تمپه مى توان اشاره كرد. برخى از اين محصولات از قبيل فرآورده هاى لبنى تخميرى، نان و قارچ خوراكى، در ايران نيز در مقياس صنعتى توليد مى شوند. اخيراً در رابطه با توليد محصولات ديگر نظير زيتون تخمير شده و سس سويا پروژه هاى تحقيقاتى در ايران انجام گرفته است. توده ميكروبى نيز به عنوان يك ماده غذايى غنى از پروتئين، مورد استفاده قرار گرفته است. به عنوان مثال، آلمانى ها در جنگ جهانى دوم براى جبران كمبود پروتئين، مخمرها را در مقياس صنعتى كشت داده و به عنوان منبع غذايى در خوراك انسان مورد استفاده قرار دادند. همچنين از دهه شصت ميلادى توليد محصولاتى به نام پروتئين تك ياخته (SCP) ابتدا از مواد هيدروكربنى و بعدها از مواد كربوهيدراتى ارزان قيمت در مقياس صنعتى آغاز شد. اين محصولات به عنوان افزودنى پروتئين در خوراك استفاده شدند. استفاده از پروئين ميكروبى به عنوان غذا براى انسان مضر است، SCP به دليل بالا بودن درصد اسيدهاى هسته اى در اواسط دهه ۸۰ ميلادى، پروتئين ميكروبى تحت نام ICI با همكارى شركت RHM شركت انگليسى Fusarium توليد كرد كه ساختارى شبيه به گوشت داشته و توسط رشد كپكى به نام Quom تجارتى بر روى مواد نشاسته اى توليد مى شود. اين محصول به خاطر استفاده از كپك و به خاطر اضافه كردن يك عمليات در فرآيند توليد صنعتى، داراى محتوى هسته اى بسيار پائين است.
مواد افزودنى نظير اسيد سيتريك، اسيد گلوتاميك و نوكلئوتيدهاى مورد استفاده براى بهبود در طعم غذا نيز به روش تخمير توليد مى شود. استفاده از اين روش سابقه اى طولانى دارد، اما رويكرد به سمت جايگزينى اجزاى طبيعى، فرصت هايى را براى استفاده گسترده تر از محصولات تخميرى به عنوان طعم دهنده فراهم كرده است. به عنوان مثال، حدود بيست سال پيش، يك تركيب به نام Furanone در آب گوشت شناسايى شد كه اين تركيب، نقش بسيار مهمى در طعم گوشت بازى مى كند و تا مدتى پيش به صورت شيميايى از گزيلوز سنتز مى شد. اخيراً يك ماده پيش نياز طبيعى شناسايى شده كه مى توان آن را توسط تخمير گلوكز توليد كرده و با يك حرارت مخصوص به Furanone تبديل كرد. شناسايى تركيبات طعم دهنده اصلى امكان توسعه روش هاى ميكروبى براى سنتز اين تركيبات را فراهم كرده است. به عنوان مثال مى توان به توليد گاما دكالاكتون كه يك جزء اصلى در طعم هلو است، اشاره كرد. مواد خام غذايى را يا مستقيماً و يا بعد از اصلاح ميكروبى يا آنزيمى مى توان استفاده كرد. مواد خام غذايى داراى خاصيت كاركردى در محصولات غذايى نظير امولسيون سازى، پيوند با آب، ايجاد ژل، پايدارى كف در نوشابه ها، دسرها و محصولات گوشتى است. رابطه دقيق بين ساختمان اين مواد و خواص كاركردى كه در غذا ايجاد مى كنند، هنوز به طور كامل شناخته نشده است، ولى از نتايج تحقيقات گسترده سال هاى اخير مى توان براى انتخاب نوع اصلاح اين مواد خام استفاده كرد. به عنوان مثال يك رابطه مستقيم بين ساختار پروتئين ها (يعنى اندازه مولكول پروتئينى و تركيب اسيدهاى آمينه آن) و خواص كاركردى آنها به دست آمده است. مى توان با تغيير مناسب در اندازه و تركيب اسيدهاى آمينه در يك پروتئين، به خواص كاركردى مورد نياز براى يك كاربرد بخصوص دست يافت. اندازه پروتئين ها را مى توان توسط آبكافت اسيدى يا آنزيمى كاهش داد، اما ايجاد تغييرات در تركيب اسيدهاى آمينه يك پروتئين، مشكل تر است. براى ايجاد تغييرات در تركيب اسيدهاى آمينه يك پروتئين، از روش هايى تحت عنوان مهندسى پروتئين استفاده مى شود كه از طريق تغيير در كدهاى ژنتيكى با استفاده از روش هاى مهندسى ژنتيك، ترتيب اسيدهاى آمينه اى پروتئين عوض مى شود. از روش هاى مهندسى پروتئين، براى افزايش پايدارى پروتئين هاى آنزيمى كه در مقياس صنعتى نقش كاتاليزور را دارند نيز استفاده شده است. به عنوان مثال گلوكز ايزومراز، آنزيمى است كه در فرآيند توليد HFCS از اهميت فراوان برخوردار است. اين آنزيم در بيوراكتورهاى صنعتى توسط يك واكنش شيميايى بين گلوكز و گروه هاى آمين ثانويه ليزين موجود در ساختار آنزيم، غيرفعال مى شود. محققين در شركت Gist- Brocade روشى را براى اصلاح ژن گلوكز ايزومراز ايجاد كردند، كه در آن قسمتى از مولكول آنزيم (جزء ليزين) كه گلوكز به آن حمله مى كند، به گروه هايى (جزء آرژينين) كه مورد حمله گلوكز واقع نشده ولى قادر هستند كه ساختار آنزيم را حفظ كنند، تبديل مى شود. با استفاده از اين روش، زمان استفاده مفيد از آنزيم گلوكز ايزومراز در شرايط صنعتى به طور قابل ملاحظه اى افزايش يافته و اين موضوع باعث افزايش ظرفيت توليد و كاهش هزينه هاى عملياتى مى شود.
حميد راشدى معاون پژوهشى دانشكده صنعت غذايى
دانشگاه جامع علمى كاربردى
روزنامه شرق

توليد غذا با استفاده از روش هاى بيوتكنولوژى

جمعيت جهان از سال ۱۹۶۰ تا سال ۲۰۰۰ دو برابر شده و به حدود ۶
ميليارد نفر رسيده است و پيش بينى مى شود كه در سال ۲۰۵۰ به ۳/۹ ميليارد نفر برسد .
۹۸ درصد اين افزايش جمعيت در كشورهاى فقير جهان رخ مى دهد . در حال حاضر ۸۰۰ ميليون
نفر گرسنه و يا با سوءتغذيه در جهان زندگى مى كنند و از هر ۵ نفر يك نفر، كمتر از
يك دلار در روز درآمد دارد.
غذاى جمعيت جهان در فاصله سال هاى ۱۹۶۰ تا ۲۰۰۰ با استفاده از بذرهاى اصلاح شده و
توليد چندين برابر محصول با حداقل ميزان مصرف آب و خاك تامين شد. اين تحول علمى كه
به نام انقلاب سبز ناميده شد؛ به دليل كمبود زمين كشاورزى، كمبود شديد آب شيرين،
سرعت افزايش جمعيت، تغييرات آب وهوايى و گرم شدن زمين كه خود منجر به كاهش بارندگى
خواهد شد ديگر نمى توانست پاسخگوى نياز غذاى جمعيت جهان در سال ۲۰۵۰ باشد.

093153.jpg۷۰
درصد كره زمين را آب (اقيانوس ها و درياها) فرا گرفته است و بنابراين آينده تامين
غذا، دارو و بسيارى از نيازهاى نسل هاى آينده بشر به دريا وابسته است و ايران با
داشتن ۱۸۰۰ كيلومتر سواحل درياى عمان و خليج فارس موقعيتى كم نظير براى
دستيابى به تكنولوژى هاى نوين وفرآورده هاى غذايى با بازار بين المللى براساس
توانمندى هاى منطقه و منابع دريا دارد.

مبناى توسعه بيوتكنولوژى منابع اوليه طبيعت است، مزيت هاى جزيره قشم، ايران را به
سرمايه گذارى در اين زمينه ترغيب مى كند. تنوع زيستى گسترده در آب، خاك، نيروى
متخصص و جوان، بازار جهانى نيازمند به اين گونه محصولات، دستيابى به بيوتكنولوژى در
يك برنامه هدفمند و اصولى در زمان كوتاه امكان پذير است. مدل مورد ارائه كشور
كانادا است كه طى سه سال توانست با برنامه ريزى و سرمايه گذارى هدفمند به عنوان
دومين كشور از نظر تعداد كمپانى هاى بيوتكنولوژى و سومين كشور در سطح بين المللى از
نظر درآمد بيوتكنولوژى زمينه هاى سرمايه گذارى مباحث درمان و بهداشت، كشاورزى،
منابع طبيعى، محيط زيست، آبزى پرورى، بيوانفورماتيك، منابع غذايى و ساير صنايع
وابسته را در بر گيرد.

مجموع كمپانى ها و مراكز تحقيق و توسعه وابسته به بيوتكنولوژى ۹۷۱ موسسه است كه از
اين تعداد ۲۷۳ موسسه وظيفه تحقيق و توسعه تكنولوژى، ۱۳۲ موسسه وظيفه انجام
تست هاى قبل از بالينى يا ارزيابى هاى صحرايى، ۷۵ شركت وظيفه تدوين دانش فنى و
توجيه اقتصادى و بالاخره ۱۹۱ شركت وظيفه بازاريابى را عهده دار هستند.



نتيجه اين برنامه ريزى سبب شد كه كانادا با درآمد حاصل از بيوتكنولوژى از درآمد ۹۴۹
ميليون دلار در سال ۱۹۹۹ به درآمد ۵۰۰۲ ميليون دلار در سال ۲۰۰۲ دست يابد و قسمت
اعظم واردات محصولات بيوتكنولوژى خود را در قالب صادرات به كشورهاى جهان ارسال كند.
صادرات محصولات بيوتكنولوژى كانادا در سال ۲۰۰۲ برابر با ۱۶۹۴ ميليون دلار و واردات
آن ۳۱۷ ميليون دلار بوده است.



آنچه حائز اهميت است براساس اين برنامه ريزى، كمپانى هاى كوچك بيوتكنولوژى در مرحله
اول بيشتر از درآمد خود براى تحقيق و توسعه هزينه كرده اند. كمپانى هاى متوسط ۵۰
درصد درآمد خود را به تحقيق و توسعه اختصاص داده اند وكمپانى هاى بزرگ با بيش از
۱۵۰ نفر كادر، يك سوم درآمد حاصل را در تحقيق و توسعه هزينه كرده اند.


دكتر نسرين معظمى روزنامه شرق

چهارشنبه، اسفند ۱۲، ۱۳۸۳

گرسنه گوشت دايناسور

دانشمندان حدس مى زنند كه پستانداران دوره مزوزوئيك كوچك باقى مانده بودند زيرا دايناسورها اعم از گياهخوار و گوشتخوار با جثه بزرگ خود مانع از اشغال آشيان هاى موجود توسط پستانداران مى شدند. بدين ترتيب آنها پستانداران اوليه را از تكامل در اندازه هاى بزرگ بدنى بازداشتند اما فسيل تازه كشف شده Repenomamus giganticus بزرگترين پستاندار هم عصر دايناسورها به طور چشمگيرى از محدوديت هاى فوق فراتر رفته است. در واقع اين پستاندار حتى از برخى دايناسورهاى كوچك (به ويژه دروموسوريدهايى نظير دايناسورپردار Microraptor) بزرگتر بوده است.giganticus.R احتمالاً در يك جنگل انبوه، مرطوب و بسيار گرم كه به احتمال قوى داراى يك درياچه نيز بوده، مى زيست، آناتومى دست ها و پاهايش نشان مى دهد كه براى زندگى بر روى درختان مناسب نبوده و در عوض به نظر مى رسد كه بيشتر به زندگى بر روى زمين و در سايه سرخس هاى پوشيده از خزه دوره مزوزوئيك و درختان ژنكو عادت داشته است.092139.jpg

نخستين پستانداران تصوير موجوداتى به اندازه موش يا حشره خور را به خاطر مى آورند كه زير سلطه دايناسور ها دزدانه پنهان مى شدند و از ترس آنكه مارمولك هاى هولناك بند از بندشان بگسلند از رويارويى با آنها پرهيز مى كردند. اما گويا شكار گاهى وقت ها خود شكارچى مى شد. فسيل هايى كه به تازگى پيدا شده اند، نوزاد دايناسورى را در درون شكم يك پستاندار نشان مى دهند و اين نخستين مدرك قطعى از اين نوع شكار است.يك تيم بين المللى براساس تحقيق بر روى گونه اى موسوم به Repenomamus robustus، پستاندارى تقريباً به اندازه اپوسوم ويرجينيا كه نزديك به ۱۳۰ ميليون سال پيش يا بيشتر در دوره مزوزوئيك مى زيست به اين نتيجه رسيده است كه در محل قفسه سينه robustus . R اسكلت بچه دايناسورى وجود داشت كه دندان هاى مضرس، استخوان هاى ران و انگشتان پايش نشان مى داد كه يك Psittacosaurus است. پسيتاكوسروس از خويشاوندان بدون شاخ تريسرا توپس است كه جثه اش در دوران بلوغ به يك گاو ماده مى رسد. با آنكه استخوان هاى پستاندار در وضعيت آناتوميكى اش حفظ شده بود، استخوان هاى دايناسور عمدتاً تكه تكه، در هم و بر هم و در محل معده پستانداران زنده موجود بود.
جين منگ (Meng .J) ديرين شناس موزه تاريخ طبيعى نيويورك سيتى از طرز قرار گرفتن استخوان ها نتيجه مى گيرد كه به احتمال زياد دايناسور توسط پستاندار خورده شده بود. گزارش كامل اين يافته ها قرار بود در شماره ۱۳ ژانويه نشريه «نيچر» چاپ شود.
فسيل هايى كه محتويات معده شان حفظ شده باشد، بسيار كميابند.پيش از اين فسيل دايناسور هايى پيدا شده بود كه آرواره پستانداران در درون روده هايشان موجود بود. منگ در اين خصوص مى گويد كه فسيل R. robustus يك مورد معكوس است.092136.jpg
همچنين به نظر مى رسد كه ساير اعضاى جنس Repenomamus نيز قادر به شكار دايناسورها بودند. پژوهشگران در بين ساير گونه هاى حشره خور مانند به اندازه يك سگ كه توسط كشاورزان بومى از خاك بيرون كشيده شده بودند در محل سازند زمين شناختى «يژيان» واقع در شمال غربى چين كه فسيل دايناسورهاى پردار در آن فراوانند، فسيل giganticus . R را كشف كردند. اين موجود كه جثه اش به بزرگى يك گربه بزرگ است، بزرگ ترين گونه جنس خود بوده و وزنش به ۱۲ تا ۱۴ كيلوگرم و طول بدنش به بيش از يك متر مى رسد. طول جمجه اش ۱۶ سانتى متر يعنى ۵۰ درصد بزرگتر از جمجمه robustus . R ، دومين گونه بزرگ اين جنس، است. منگ اظهار مى دارد كه بزرگ بودن پيامدهاى بسيارى دارد. بدين خاطر آنها به غذاى بيشتر و قلمرو بزرگ ترى براى گشت زدن احتياج داشتند و علاوه بر اين قادر به خوردن شكارهاى بزرگ تر و مقاومت در برابر شكارشدن توسط دايناسورهاى گوشتخوار بودند. آنها احتمالاً عمر طولانى ترى داشتند و سريع تر هم حركت مى كردند.اين فسيل هاى جديد در ماسه سنگ هاى پوشيده از خاكستر آتشفشانى مدفون شده بودند. فسيل هايى كه در لايه هاى بالاتر از محل استخوان هاى پستانداران كشف شدند كاملاً صاف و فشرده اند كه حدس زده مى شود آنها در يك درياچه افتاده اند و به تدريج از گل و لاى پوشانده شده و تحت فشار صاف و تخت شدند. در حالى كه وضعيت سه بعدى مفاصل پستانداران جنس Repenamamus حفظ شده بود و از اينجا تصور مى شود آنها همگى به يك باره در اثر يك انفجار آتشفشانى در دم جان باختند. اعضاى تيم منگ، متشكل از همكارانى از آكادمى علوم چين در پكن، نمى توانند از احتمال اين كه خانواده Repenoma ممكن است گروهى از لاشه خوران باشند به كلى صرفنظر كنند و اين در حالى است كه منگ استدلال مى كند آرواره و دندان هاى بزرگ و تيز آنها كه عمدتاً از شاخصه هاى شكارچيان است تا لاشه خواران، بيشتر براى گرفتن و از هم دريدن ساير حيوانات مناسب بود. منگ حفظ مفاصل برخى از استخوان هاى بزرگ دايناسور را دليل بر بلعيده شدن آن در تكه هاى بزرگ مى داند. به علاوه طول جمجمه دايناسور تقريباً يك سوم طول جمجمه پستاندار است و منگ مى افزايد كه طول جمجمه دايناسور نشان مى دهد كه خوردن آن براى پستاندار چندان هم كار ساده اى نبوده است. همچنين گونه هاى لاشه خوار در بين پستانداران نسبتاً كميابند و در بين تعداد زياد پستانداران گوشتخوار تنها دوگونه از گفتارها عادت به لاشه خوارى دارند.زهى ژى لو (Luo .X-Z)، ديرين شناس موزه تاريخ طبيعى پتسبورگ اين يافته ها را نخستين مدارك مى داند كه نشان مى دهند پستانداران اوليه چيزى بيش از حشره خواران صرف بودند. اسپنسر لوكاس (Lucas .S) از موزه تاريخ طبيعى و علم آلبوكرك نيز با اين گفته موافق است و اظهار مى دارد: «اغلب گمان مى شود كه مزوزوئيك زير سايه دايناسورها بوده است. اما اين يافته نشان مى دهد كه برخلاف تصور پستانداران چيكن برگر دايناسورها نبوده اند.»
Scientific American.Feb.2005

چارلز چوى
ترجمه: طاهره رنجب
ر روزنامه شرق

ماموريت جديد «فيروز نادرى»

ايسنا: دكتر فيروز نادرى، دانشمند ايرانى كه از سال ۲۰۰۰ ميلادى مديريت ماموريت هاى مريخ ناسا را با موفقيت برعهده داشت، در سمت جديد به عنوان معاون «آزمايشگاه پيشرانش جت» (JPL) ناسا، تجارب خود را در راه مطالعه ساير بخش هاى جهان، از زمين تا كهكشان هاى دور به كار خواهد بست.092127.jpg دكتر چارلز الاچى، مدير آزمايشگاه JPL اعلام كرد: «دكتر فيروز نادرى از ۱۷ اسفندماه به عنوان معاون آزمايشگاه JPL در امور برنامه ريزى، طراحى پروژه ها و سياستگزارى ايفاى نقش خواهد كرد.» وى در ادامه افزود: « نادرى پنج سال پيش در شرايطى هدايت برنامه مريخ را بر عهده گرفت كه اين برنامه با مشكلاتى مواجه بود. وى چشم اندازهاى موفقى را فراروى اين برنامه گشود و اينك ما زمينه وسيع ترى براى بهره گيرى از توانمندى هاى فيروز كه پيش از اين در طراحى راهبردى برنامه مريخ نشان داده شده فراهم مى كنيم. او در سمت جديد به تقويت جايگاه JPL در هماهنگى با ساير بخش هاى ناسا و پيشبرد چشم انداز جديد فضايى ناسا خواهد پرداخت.» از سوى ديگر، دكتر لى، معاون دكتر نادرى در برنامه اكتشافى مريخ به عنوان مدير جديد اين برنامه معرفى شد. دكتر فيروز نادرى، دو هفته پيش نيز به دريافت عالى ترين نشان سازمان فضايى ناسا نايل شد. وى پيش از اين مدال «خدمات برجسته» ناسا را به دليل ايفاى نقش برجسته در پيشبرد علوم و اكتشافات فضايى دريافت كرده بود. دكتر فيروز نادرى كه از سال ۱۹۷۹ به آزمايشگاه ناسا ملحق شده است، تاكنون در طرح ها و برنامه هاى بسيارى همكارى داشته و طى چهار سال گذشته مديريت موفقيت هاى بى نظير ناسا در ماموريت هاى مريخ را برعهده داشته است. سمت قبلى وى، مديريت طرح «سرمنشا» ماموريت ناسا براى جست وجوى سيارات فراخورشيدى و منشاء حيات بود و همچنين مديريت آزمون هاى علمى پروازهاى فضايى و مديريت طرح Scatterometer كه رصد و بررسى بادهاى زمين از جو را در دستور قرار داشت، بر عهده داشته است. گفتنى است دكتر فيروز نادرى در سال ۱۳۲۵ در شيراز به دنيا آمده و پس از طى تحصيلات ابتدايى و متوسطه در شيراز و تهران، در سال ۱۹۶۴ جهت ادامه تحصيل به آمريكا رفته و تحصيلات خود را تا مقطع دكتراى مهندسى الكترونيك در دانشگاه هاى مختلف به پايان رسانده است. وى پس از بازگشت به كشور و مدتى فعاليت در مركز «سنجش از راه دور ايران» از حدود ۲۶ سال همكارى خود را با ناسا آغاز كرده است.