نشريه تايم در ميان ليستي کامل از برترين هاي سال 2009 ليستي از برترين کشفيات پزشکي و دارويي سال گذشته را ارائه کرده است که توليد واکسن ايدز يکي از مهمترين آنها به شمار مي رود.
در ادامه ليست برترينهاي پزشکي و دارويي مورد بررسي قرار خواهد گرفت.
1- ارائه روشهاي جديد ماموگرافي: بر اساس محاسبات جديدي که در رابطه با فوايد و خطرهاي کنترل متوالي بيماري سرطان سينه صورت گرفته است، هيئت دولتي نيروي خدمات پيشگيرانه ايالات متحده اعلام کرد زمان آغاز تستهاي ماموگرافي براي تشخيص سرطان سينه بايد به جاي 40 سالگي از 50 سالگي باشد و به جاي مراجعه سالانه بهتر است هر دو سال يک بار اين تستها انجام گيرند و به جاي آن افراد خود به آزمايش و معاينه براي بررسي بروز بيماري بپردازند.
اين راهکارهاي جديد انتقاد بسياري از پزشکان، بيماران، گروه هاي سياسي و سياستمداران را به دنبال داشت زيرا اين افراد بر اين باور بودند که هدف از ارائه اين راهکارهاي جديد به معني قطع حمايت بيمه از افراد جوانتري است که قصد انجام تستهاي ماموگرافي را دارند.
با اين همه تصميم ماه دسامبر سنا دربار تحول سياستهاي درماني و تصويب الحاقيه اي که تمامي تستهاي ماموگرافي را تحت پوشش خود قرار مي دهد از شدت اين انتقادات کاست.
2- ابداع واکسن ايدز: محققان در مسيري که شکست بيشتر به استقبال آنها مي آمد تا موفقيت، در نهايت خبر توليد واکسن ايدز را دريافت کردند. در ماه سپتامبر دوره آزمايشي 105 ميليون دلاري نشان داد ترکيبي از دو واکسن قديمي ايدز بدن انسان را در برابر ويروس HIV مقاوم مي کند.
آزمايشها از تاثيرگذاري 31 درصدي اين واکسن خبر داد و در نهايت اعلام اين موضوع که اين واکسن هيچ نوع عوارض جانبي براي بيمار به دنبال ندارد اميد را در دل بسياري از افرادي که به شکلهاي مختلف در معرض ابتلا به اين بيماري قرار دارند زنده کرد.
3- برداشته شدن ممنوعيت مطالعات در رابطه با سلولهاي بنيادين: هشت سال گذشته براي برخي از محققان به اندازه يک عمر به طول انجاميد اما سرانجام باراک اوباما رئيس جمهور جديد ايالات متحده در 9 مارچ 2009 دستور همتاي پيشين خود را فسخ کرده و بودجه اي را براي انجام تحقيقات در زمينه سلولهاي بنيادين در نظر گرفت.
مجلس اين کشور استفاده از بودجه دولتي براي مطالعات بر روي سلولهاي بنيادين جنيني را همچنان ممنوع اعلام کرده است اما محققان دست کم آزادند تا از اين سرمايه در زمينه هايي ديگر از اين شاخه از علم استفاده کنند.
4- توليد واکسن آنفلوآنزاي خوکي: در حالي که جهان همچنان با پاندمي سال 2009 يعني ويروس H1N1 درگير است، هيچ دارويي به اندازه واکسن جديد آنفولانزاي خوکي در جهان مورد استقبال قرار نگرفت. توليد کنندگان اين واکسن هنوز از پس تقاضاي اين دارو در ماه اکتبر بر نيامده بودند که توليد اولين دوره از يک ميليون واکسن در خط توليد کارخانه ها به اتمام رسيد.
در اين زمان نيمي از افرادي که در گروه هاي پر خطر قرار داشتند هنوز امکان تزريق واکسن را به دست نياورده بودند و اکنون بر اساس آمارگيري هاي جديد 55 درصد از آمريکايي ها با وجود اينکه اين دارو در دوره هاي آزمايشي هيچ عوارضي از خود نشان نداده است، به دليل نگراني از بروز عوارض جانبي ناشي از سرعت بالاي توليد و آزمايش اين دارو از تزريق آن اجتناب مي کنند.
5- توليد موش با کمک سلولهاي بنيادين: متولد شدن يک موش آزمايشگاهي به سختي مي تواند خبرساز شود، مگر اينکه نام اولين موش آزمايشگاهي که با استفاده از سلولهاي بنيادين خلق شده است را بر روي آن قرار داد. در اين صورت مي توان نام دستاوردي متحول کننده را براي تولد اين جاندار کوچک برگزيد.
به وجود آمدن اين جاندار در ماه جولاي اعلام شد؛ به گفته دانشمندان چيني اين جاندار با کمک سلولهاي بنيادين iPS، سلولهايي که با کمک مهندسي ژنتيک به مرحله جنيني خود بازمي گردند به وجود آمده است. توليد اين موش که خود از توانايي توليد مثل برخوردار است قدمي رو به جلو در استفاده از سلولهاي iPS در توليد سلولهاي بنياديني به شمار مي رود که مي توانند در درمان بيماري ها به عنوان منبعي با ارزش مورد استفاده قرار گيرند.
6- لزوم شناسايي سرطان پروستات: به اعتقاد پزشکان در زمينه سرطان شناسايي بيماري بهترين دفاع است اما در زمينه سرطان پروستات، بيماري که به کندي پيشرفت کرده و نيازمند درمانهاي قوي و سريع نيست، توصيه هاي چندان روشني ارائه نشده است.
در ماه مارچ موسسه ملي سرطان نتيجه مطالعات 10 ساله خود را که بر روي 76 هزار مرد مبتلا به سرطان انجام داده بود، ارائه کرد و اين نتايج نشان داد طي دوره اي هفت ساله 50 نفر از ميان افرادي که به صورت مداوم تحت نظر پزشک بوده و آزمايشها و اسکن هاي مختلف براي تشخيص بيماري بر روي آنها انجام مي گرفته است، جان خود را از دست داده اند در حاليکه از ميان افرادي که به هيچ وجه تحت کنترل آزمايشها و اسکنرها قرار نداشته اند، تنها 44 نفر جان خود را از دست داده اند.
به بياني ديگر اين مطالعه نشان داد شناسايي زودهنگام اين بيماري نمي تواند بر روي ميزان مرگ و مير ناشي از آن تاثيري داشته باشد.
7- مطالعات جديد در رابطه با اوتيسم: ابتلا به بيماري اوتيسم در واقع هيچ دليل شناخته شده اي ندارد و هيچکس نمي تواند انگشت اتهام را به سوي عاملي مشخص نشانه رود. به گزارش مهر، بر اساس آمارهاي جديد که در ماه اکتبر ارائه شده است از هر 100 کودک آمريکايي يک نفر به اوتيسم مبتلا است که اين ميزان نسبت به 1 نفر در 150 نفر که در آمارهاي گذشته اعلام شده بود افزايش قابل توجهي داشته است.
دليل قاطعي براي اين افزايش اعلام نشده است اما دانشمندان به تازگي توانسته اند نشانه اي ژنتيکي را در رابطه با اين بيماري کشف کنند؛ به گفته آنها تغيير در منطقه اي در کروموزوم 5 نقشي حياتي در بروز 15 درصد از موارد ابتلا به اوتيسم را به عهده دارد.
8- کشف دارويي جديد براي پوکي استخوان: دارويهاي کنوني براي پوکي استخوان مي توانند تاثير مخرب سلولهاي مخرب استخوان را مسدود کنند، پديده اي که با افزايش سن در افراد افزايش پيدا مي کند.
با اين حال داروي جديد که توسط سازمان دارو و غذاي فدرال تحت آزمايش قرار گرفته است، اين بيماري را به شکلي متفاوت مهار مي کند. اين داروي جديد مي تواند شکل گرفتن سلول هاي مخرب استخوان را متوقف سازد و به اين شکل حالت تعادل سلول ها را به سوي استخوان سازي متمايل مي کند.
9- کشف ژن جديد عامل آلزايمر: در ماه سپتامبر دانشمندان در نهايت توانستند پس از گذشت 15 سال، سري جديدي از ژنها که مي تواند در بروز بيماري آلزايمر نقش داشته باشد را شناسايي کردند.
به گزارش مهر، دو گروه از دانشمندان به صورت مجزا بر روي سه ژن که با بروز نوعي از اين بيماري در ارتباط بود مطالعه کردند؛ دو نوع از اين ژنها با پلاکهاي پروتئين آميلوئيد که در مغز بيماران آلزايمري ايجاد شده و به تدريج باعث مرگ اعصاب مي شود در ارتباط هستند. هنوز چگونگي تاثير اين ژنها بر روي بروز بيماري آلزايمر کشف نشده است اما محققان اميدوارند کشف اين ژنها و ژنهاي جديد تر بتواند به تدريج به توليد داروهاي موثرتر براي درمان اين بيماري کمک کند.
10- کشف وجود چربي قهوه اي در افراد مسن: محققان از گذشته از وجود اين نوع چربي در بدن آگاه بودند - چربي قهوه اي که به دليل ترکيبش با ميتوکندرياي تيره رنگ اين عنوان را به خود اختصاص داده است - که نسبت به چربي هاي سفيد رنگ انرژي بيشتري را مصرف مي کنند. به بياني ديگر اين چربيها به جاي ذخيره کردن انرژي آن را مصرف مي کنند.
با اين حال با افزايش سن ميزان اين چربي در بدن انسان کاسته شده و چربي هاي سفيد جايگزين آنها مي شوند. محققان سوئدي به تازگي کشف کرده اند انسانها در سنين بالا نسبت به آنچه تصور مي رفت مقدار بيشتري از اين چربي ها را در بدن خود حفظ مي کنند و اين چربيها در اطراف گردن جمع مي شوند.
همچنين مطالعات ديگر نشان داده است افراد لاغر نسبت به افراد چاق مقادير بيشتري از چربي هاي قهوه اي را در بدن خود ذخيره مي کنند و اين چربي ها در هواي سرد فعال مي شوند.