بيراه نيست اگر بگوييم دروغ گفتن هم استعداد خودش را ميخواهد. در اينجا با انگيزهها، ريشهها و ريزهكاريهاي اين پديده بيشتر آشنا ميشويم.متاسفانه تا به امروز علم موفق نبوده تا مرز افكار راست و دروغ را مشخص كند يا به عبارتي شلختگي ذهن مانعي بر سر راه اين تكنولوژي است.
ابوالقاسم رجب با اين مقدمه مقالهاي را درباره راههايي براي شناسايي افراد دروغگو نوشته كه بخشهايي از آن در ادامه ميآيد:
چرا دروغ ميگوييم؟
جز در موارد خاص كه شخص دروغگو از رفتارش بيآنكه به دنبال كسب منفعتي باشد لذت ميبرد، پيوسته براي دروغهايمان به دنبال دلايلي قانع كننده مقابل وجدان خويش ميگرديم.
ترس از دست دادن يا ميل به دست آوردن فردي كه به او علاقهمنديم، موقعيت شغلي يا اجتماعي مناسب و… مهمترين انگيزههاي دروغهاي كوچك و بزرگ هستند.
روانشناسان بر اين باورند كه بيشتر دروغهاي ما به منظور محافظت از روابط اجتماعيمان است. هنگاميكه همسرتان از شما درباره بزرگي دماغش سوال ميكند ممكن است واكنشي كاملا صادقانه در قبال پرسش او نداشته باشيد زيرا احساس ميكنيد شايد باعث رنجش خاطر او شويد.
از سوي ديگر نبايد فراموش كرد جز در موارد استثنا و درمورد افرادي كه با توجه به اعتقادات مذهبي قوياي كه دارند و مبرا از خطا هستند، كسي كه ادعا كند در طول زندگياش دروغ نگفته دروغگوي بزرگي است. بيترديد همه ما از روي اجبار يا به اختيار خودمان دروغهايي در زندگي ميگوييم اما گاهي افرادي پيدا ميشوند كه در اين زمينه افراط ميكنند. روانشناسان دانشگاه داندي اسكاتلند رفتار چنين انسانهايي را مورد مطالعه قرار داده و عللي برايشان برشمردهاند.
پنج عامل دروغگويي
بيماري دروغگويي: نداشتن درك صحيح از كار درست و غلط و نداشتن حس پشيماني پس از آزار ديگران از ويژگيهاي اصلي اينگونه بيماران است. چنين افرادي بسيار حرفهاي دروغ ميگويند و به هيچ وجه احساس بدي نسبت به عمل خود ندارند و اصولا با عذاب وجدان بيگانهاند.
عادتي به نام دروغگويي: براي چنين افرادي هميشه دروغ اولين گزينه است؛ حتي اگر برايش دليلي قانع كننده وجود نداشته باشد. تجربيات و خاطرات دوران كودكي افراد دروغگو- نظير زندگي در محيط فاسدي كه دروغ ضرورت ادامه حيات و زندگي نسبتا راحت آنها بوده است- باعث ميشوند آنها در هر سن و سالي هم كه باشند به طور ناخودآگاه دروغگويي را ترجيح دهند.
خودشيفتگي: نارسيسيتها دروغ ميگويند تا نزد ديگران محترم شمرده شوند و بزرگتر از آنچه هستند جلوه كنند.
بيثباتي شخصيتي: معمولا زندگي افرادي كه چنين خصوصيتي دارند با بيبندوباري اخلاقي همراه است. آنها براي فرار از احساس گناه و شرمي كه نسبت به اعمال و مسووليتناپذيري خود دارند در دروغگويي افراط ميكنند.
دروغهاي نمايشي: «حالم اصلا خوب نيست، به زودي ميميرم» و «اگر تركم كني خودم را ميكشم» از اين قبيل دروغهاست كه غالبا براي جلب حس ترحم يا عشق و محبت اطرافيان گفته ميشود. اين دروغها لزوما منعكسكننده احساسات واقعي شخص نيست.
چگونه دروغسنج خوبي باشيم؟
روانشناسان توصيههايي ميكنند كه دانستن آنها ميتواند به شما كمك كند:
ـ به حركات ظاهري او توجه كنيد: تنها به يك فاكتور مثلا استرس داشتن فرد توجه نكنيد چرا كه ممكن است شخصي راست بگويد ولي هنگام صحبت كردن عصبي به نظر برسد. قبل از اينكه سوال بپرسيد- بدون آنكه جلب توجه كنيد- حالات اوليه وي نظير ميزان نگراني، عصبانيت، ارتباط چشمي و پلك زدن وموقعيت دستهايش را به خاطر بسپاريد.
ـ مقايسه كنيد: كليد فهميدن اينكه شخصي دروغ ميگويد يا نه در اين است كه پس از سوال كردنتان- درست طول زمان كوتاهي كه اطلاعات در مغز طرف مقابل پردازش ميشود تا جواب شما را بدهد- تغييرات رفتارياي را كه در مرحله پيش به خاطر سپردهايد بررسي كنيد. توجه داشته باشيد فرصت مقايسه را از دست ندهيد زيرا احتمالا پس از گذشت اين زمان طلايي فرد به تسلطي نسبي روي رفتارش خواهد رسيد.
ـ به حرفهاي او خوب گوش كنيد:گاهي اوقات توجه به حالات بدن و ريز شدن در رفتار طرف مقابل كمك شاياني به شما نميكند. در اينگونه موارد دقت در گفتههاي شخص، بهترين راهنماست. دروغگوها معمولا بيش از حد به جزئيات بي ربط ميپردازند. آنها سعي ميكنند با اين كار ذهن مخاطبشان را از موضوع اصلي دور كنند تا دروغشان كمرنگ جلوه كند. فراموش نكنيد كه دروغگو فراموشكار است و احتمال اينكه متناقض صحبت كند بسيار زياد است.
ـ چند دقيقه مكث كنيد: براي بيشتر مردم دروغ گفتن امري سخت و استرس زاست و هيچ اتفاقي مثل سكوتي كه ميان پاسخ او و سوال بعديتان برقرار ميكنيد عذابآور نيست. سعي كنيد در اين لحظات ميزان عصبانيت و نگرانياش را بسنجيد.
ـ بحث را عوض كنيد: بيترديد شيرينترين زمان براي دروغگو لحظهاي است كه احساس كند دروغ به پايان رسيده و در كارش موفق بوده است. تغيير بحث توسط شما احتمالا لبخندي بر لبان دروغگو مينشاند. در اين هنگام بازگشت به مبحث قبلي مانند ضربه پاياني يك بوكسور براي ناك اوت كردن حريفش است و با خشم مضاعف او همراه خواهد بود.
تشخيص فرد دروغگو از شخص راستگو جزء علايق مشترك همه ماست و به قولي «لذتي كه در گرفتن مچ شخص دروغگو هست در دروغ گفتن نيست».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر