یکشنبه، دی ۰۹، ۱۳۸۶

خون تمساح در خدمت مبارزه با ايدز

به گفته كارشناسان، "كروكوديلين"، محصولي از سرم خون تمساح، تنها داروي شناخته شده‌اي است كه توانسته است ويروس ايدز (‪ (HIV‬را، در محيط آزمايشگاهي، از ميان بردارد.
بر اساس اطلاعات ماخوذ از دفتر بهداشت و مقابله با بيماريهاي آبزيان سازمان دامپزشكي، چند خاصيت دارويي ثابت شده و در حال بررسي ديگر نيز به اجزاي تمساح نسبت مي‌دهند كه استفاده از كروكوديلين، در درمان عفونتهاي مقاوم به تمامي آنتي‌بيوتيكها در سيستم تنفسي، ادراري از جمله آنهاست.
از پودر استخوان تمساح براي درمان سرطان پوست كه يكي از شايعترين سرطانهاي شناخته شده است و از سوپ گوشت اين خزنده نيز در درمان بيماريهاي مختلف از جمله آسم، دردهاي مفصلي و عضلاني مزمن و ضعف قواي جنسي و يا تقويت سيستم ايمني بدن استفاده مي‌شود.
پرورش تمساح از نظر اقتصادي نيز بسيار با صرفه است بطوري كه قيمتهاي عمده‌فروشي برخي محصولات حاصل از پوست تمساح در شماري از مزارع پرورش، از ‪ ۴۰‬دلار براي بند كلاه تا ‪ ۲۴۹۹‬دلار براي ساك وسايل گلف متغيير است.
هم اكنون در جهان به دو روش، تمساح مورد نياز براي پرورش فراهم مي‌شود، نخست پرورش در اسارت كامل و ديگر تهيه اين خزنده از محيط زيست و پرورش آن در اسارت.
روش پرورش در اسارت كامل، از نظر سازمان جهاني ناظر بر شرايط جانوران در خطر انقراض كه تمساح نيز يكي از آنهاست، در سراسر جهان، بي‌مانع است ولي روش دوم در آفريقا يا ديگر كشورهايي كه شمار تمساح در آنها زياد است، انجام مي‌شود.
بهترين دما براي پرورش تمساح، بين ‪ ۳۰‬تا ‪ ۳۴‬درجه سانتيگراد است كه بطور طبيعي تقريبا در تمامي طول سال در استانهاي جنوبي كشور مهياست و بهترين رطوبت نيز بين ‪ ۷۵‬تا ‪ ۹۰‬درصد است يعني جانور تقريبا بطور مرتب بايد در آب باشد.
نوزادان تا يك سالگي بايد در فضاي سرپوشيده نگهداري شوند و جانوران بيش از يك سال در صورت فراهم بودن شرايط هوايي مورد نيازشان (‪ ۳۰‬درجه به بالا) مي‌توانند در محيط باز پرورش يابند و در غير اين صورت بايد در گلخانه‌هاي بزرگ با آبگيرهاي جداگانه نگه داشته شوند.
عمق مورد نياز براي نوزدان يك تا سه ساله آن نيز ‪ ۳۰۰‬تا ‪ ۱۵۰‬ميلي‌متر است و تمساحهاي چهار ساله به بالا در آبگيريهاي بزرگتر و ژرفتر نگهداري مي‌شوند و آبگيرها بايد طوري طراحي شوند كه مرتب به نظافت آنها رسيدگي شود.
تمساح براي تغذيه نياز به جيره غذايي كامل شامل پروتئين، قند، ويتامين و املاح دارد كه مي‌تواند از ضايعات كشتارگاهي و تلفات دامداريها و مرغداريها زير نظر ادارات دامپزشكي و ضايعات صيد آبزيان به اضافه افزودنيهاي مجاز تامين شود.
نوعي از تمساح، موسوم به پوزه‌كوتاه با نام محلي گاندو كه جانور ويژه هندوستان است، در آخرين حد غربي گسترش خود، به تعداد محدودي كه بين ‪ ۵۰‬تا ‪ ۱۲۰‬عدد تخمين زده مي‌شود، در حوزه رودخانه فصلي باهوكلات و تالابهاي اطراف آن، در منتهي عليه جنوب شرقي استان سيستان و بلوچستان زندگي مي‌كند.
بدين ترتيب اگر قصد پرورش مصنوعي اين نوع از تمساح در ايران وجود دارد چون جزو جانوران در شرف انقراض جهاني(‪ (CITES‬رده‌بندي شده است، بايد پرورش در اسارت كامل آن مد نظر قرار گيرد تا كمكي به ازدياد نسل آن نيز باشد.
‪ ۲۲‬گونه تمساح در جهان پراكنده است كه با توجه به مرغوبيت پوست و ميزان توليد گوشت، گونه‌هاي موجود در آفريقاي جنوبي، استراليا و پوزه‌كوتاه تالابي هندي كه همان طور كه گفته شد، به تعدادي محدود، در ايران نيز زندگي مي‌كند، جزو مرغوبترين‌ها به حساب مي‌آيند.

۱۵ نکته درباره ویتامین ث

1) اسید اسکوربیک یا ویتامین C یکی از محبوب‌ترین و مشهورترین داروهایی است که افراد سالم و بیمار هر دو به یک اندازه از مصرف آن لذت می‌برند.
۲) ویتامین C در گروه ویتامین‌ها قرار دارد و به شکل قرص‌های ۱۰۰ و ۲۵۰ میلی‌گرمی و قرص جوشان ۱۰۰۰ میلی‌گرمی، پودر ۵۰۰ میلی‌گرمی و آمپول ۵۰۰ میلی‌گرمی در داروخانه‌های کشور موجود است. اما قرص جوشان آن به ویژه در فصول سرد سال طرفدار بیشتری پیدا می‌کند.
۳) ویتامین C، ویتامین محلول در آب است که از اجزای ضروری برای ساخت و نگهداری کلاژن و بافت محیطی بین سلولی است. مصرف این دارو سبب تقویت دستگاه ایمنی و افزایش سرعت بهبود زخم می‌شود، همچنین از تشکیل نیتروزآمین‌ها و نیتروز اوره‌های سرطان‌زا جلوگیری می‌کند.
۴) موارد مصرف ویتامین C در پیشگیری و درمان بیماری اسکوروی، کمک به درمان سوختگی‌های شدید، بهبود شکستگی یا زخم بیماری‌های مزمن است.
۵) میزان مصرف این دارو بر اساس نوع بیماری تعیین می‌شود. به‌طور مثال، در درمان بیماری اسکوروی روزانه ۱۰۰ میلی گرم تا ۲ گرم از راه خوراکی یا تزریقی مصرف می‌شود یا در سوختگی‌های شدید روزانه ۲۰۰ تا ۵۰۰ میلی‌گرم به وسیله پزشکان توصیه می‌شود.
۶) اسیداسکوربیک نیز مانند داروهای دیگر عوارضی از خود نشان می‌دهد که اغلب دستگاه عصبی، پوست، گوارش و ادراری را درگیر می‌کند. شایع‌ترین این علایم شامل سرگیجه، درد در محل تزریق، اسهال، سوزش سردل، افزایش دفع ادرار یا تخریب دندان‌ها با مصرف طولانی مدت قرص‌های جویدنی است.
۷) افراد دچار کمبود آنزیم G۶PD باید از مصرف زیاد این دارو بپرهیزند زیرا احتمال بروز کم‌خونی در این افراد با مصرف اسیداسکوربیک محتمل است.
۸) ویتامین C تزریقی در معرض نور به تدریج تیره می‌شود اما تغییر رنگ جزیی تاثیری در اثر درمانی آن ندارد.
۹) ویتامین C تزریقی را می‌توان به صورت رقیق شده یا رقیق نشده استفاده کرد.
۱۰) از محلول خوراکی ویتامین C می‌توان همراه غذا استفاده کرد.
۱۱) قرص‌های جوشان این ویتامین را باید در یک لیوان‌ آب حل و بلافاصله مصرف کرد.
۱۲) ویتامین C را در ظروف غیرفلزی مقاوم در برابر هوا، دور از حرارت و نور خورشید در دمای ۱۵ تا ۳۰ درجه سانتی‌گراد نگهداری کنید.
۱۳) مصرف زیاد این دارو در دوران بارداری توصیه نمی‌شود. همچنین سیگاری‌ها و افرادی که قرص ضدبارداری مصرف می‌کنند، نیاز به مصرف ویتامین بیشتری به صورت مکمل دارند.
۱۴) درباره این ویتامین، مهم‌ترین توصیه‌ای که‌ به خانواده‌ها گفته می‌شود، این است که برای تامین ویتامین C لازم به منابع غذایی طبیعی توجه بیشتری نشان دهند تا دارو.
۱۵) ویتامین C می‌تواند سبب افزایش توان جذب آهن شود।
روزنامه سلامت

شنبه، دی ۰۱، ۱۳۸۶

كشف نخستين يخچال طبيعي فعال در سياره سرخ

دانشمندان علم نجوم براي نخستين بار از شناسايي يك يخچال طبيعي احتمالا فعال روي سياره مريخ خبر دادند.
به گزارش سرويس علمي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، اين يخچال طبيعي در تصاوير ارسالي از سوي كاوشگر فضايي اروپايي «مارس اكسپرس» مشاهده شده است.
اين منجمان مي‌گويند: يخچال‌هاي قديمي كه طول عمر بسياري از آنها به ميليون‌ها سال مي‌رسد، پيش از اين بر سطح اين سياره سرخ رصد شده‌اند، اما قدمت تشكيل اين يخچال ممكن است از چند ده هزار سال تجاوز نکند.
اين يخچال جوان در منطقه اي با عنوان «دوتورانيلوس منسا» در فاصله بين ارتفاعات پرفراز و نشيب جنوب مريخ و نواحي پست و مسطح شمالي آن مشاهده شده است.
دكتر گرهارد نيوكم، پژوهشگر دانشگاه برلين در آلمان و دانشمند ارشد دوربين "اچ آر اس سي" فضاپيماي «مارس اكسپرس» در اين باره به بي بي سي گفت: «اگر اين تصوير، عكسي از زمين بود، صريحا مي‌گفتيم كه يك يخچال است.»
وي افزود: ما هنوز موفق نشده‌ايم نشانه طيفي آب را ببينيم؛ اما در ماه‌هاي آينده بر فراز آن پرواز خواهيم كرد و اندازه‌گيري‌هايي انجام خواهيم داد. در لبه‌هاي يخچال مي‌توانيم تيزي‌هاي سفيد رنگي ببينيم كه فقط مي‌تواند يخ‌هاي تازه شكل گرفته باشد.
اين پديده در مكان‌هاي خيلي كمي از سياره سرخ پيدا مي‌شود، زيرا يخ در محيط مريخ، تصعيد مي‌شود و از حالت جامد مستقيما به گاز تبديل مي‌شود.
به گفته اين پژوهشگران احتمالا يخچال‌هاي بيشتري نيز روي اين سياره وجود دارد.
كاوشگر فضايي مارس اكسپرس در ماه دسامبر سال 2003 ميلادي وارد مدار مريخ شده و مشغول عكسبرداري و مطالعه روي اين سياره شد.

كشف ارتباط نوعي سنگ با بروز زلزله

براساس يافته‌هاي دانشمندان سنگي موسم به سرپانتين در پوسته زمين، نقش مهمي در بروز زلزله ايفا مي‌كند.
به گزارش سرويس علمي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)،‌دانشمندان آزمايشگاه علوم زميني مرکز ملي تحقيقات علمي فرانسه در اين باره اعلام کرده‌اند كه تغيير شکل اين نوع سنگ نشان دهنده وجود فشارهاي سنگين و درجه حرارت بالاي 200 تا 500 درجه سانتي گراد است.
اين پژوهشگران دريافته اند که وقتي سنگ مزبور به طور غير معمول شکننده مي شود، بدان معنا است که مدتها است در حال تغيير شکل بوده است.
سنگ هاي پوسته زمين اغلب بسيار سخت و محکم هستند ولي وقتي در معرض حرارت و فشار بسيار بالا قرار مي گيرند مانند مواد سيال نرم مي شوند.
زماني که اين نوع سنگ ها در معرض نيروهاي داخلي زمين قرار مي گيرند شکننده مي شوند و زماني که چنين گسيختگي و شکنندگي در سطح گسله ها به وقوع بپيوندد، زلزله بروز مي‌كند.

لاستيك هوشمند احتمال پنچري خودرو را اعلام مي‌كند

پژوهشگران با تهيه يك تاير آزمايشي خودرو كه مي‌تواند آسيب را حس كند و راننده را از احتمال پنچري آگاه نمايد، تازه‌ترين پيشرفت در فناوري خودرو هوشمند را ارايه كردند.
به گزارش خبرگزاري رويترز از شيكاگو، پيش از اين تايري ساخته شده بود كه مي‌توانست رانندگان را از كم بودن فشار لاستيك آگاه كند. اما محققان دانشگاه پوردو در "وست لافايت" در اينديانا راهي يافته‌اند كه كل لاستيك را به يك نوع سنجنده تبديل مي‌كند.
گري كروتز مدير مركز الكتروهيدروليك و استاد مهندسي زيست‌شناسي و كشاورزي دانشگاه پردو مي‌گويد وجود چند لايه مواد مختلف در كل لاستيك با خواص الكتريكي متفاوت امكان سنجش تمام قسمتهاي لاستيك را ميسر مي‌سازد.
اين سامانه مي‌تواند اشكالاتي نظير پارگي، سوراخ شدگي، نقايص توليد، عدم توازن، نصب غلط و خرابي را تشخيص دهد.
اين محققان سامانه سنجنده‌اي ابداع كرده‌اند كه مي‌تواند پيامهاي الكتريكي مجزا را در لايه‌هاي لاستيك شناسايي كند، تغييراتي را كه منجر به پنجري مي‌شود بيابد يا فرسودگي نظير فشار نابرابر هوا را كاهش دهد.
اين تايرها از لاستيك خاصي ساخته شده‌اند و اين فناوري از خواص خود مواد بهره گرفته است و اين شيوه‌اي است كه پيش از اين در تايرها انجام نشده بود.
يك تراشه مخصوص داخل تاير، لايه‌هاي مختلف را بررسي مي‌كند و اطلاعات ايمني را به سرعت براي راننده ارسال مي‌كند.
اين كار كمتر از يك ثانيه به طول مي‌انجامد. اگر لاستيك شروع به خراب شدن كند از خيلي قبل به راننده هشدار مي‌دهد.
اين محققان پيش از اين يك شيلنگ هيدروليك ساخته‌اند كه خرابي را هشدار مي‌دهد و در حال تحقيق براي استفاده از اين فناوري در ابزارهاي ارتوپدي جهت تشخيص خرابي زانو و لگن مصنوعي هستند.
آنها دريافتند اين فناوري روي جنس لاستيك نيز كارايي دارد.
محققان پردو تاكنون ‪ ۲۴تاير ساخته‌اند. كروتز قصد دارد اين فناوري را به ثبت برساند و به توليدكنندگان عرضه نمايد. اولين استفاده از آن در خودروهاي چند ميليون دلاري مسابقه خواهد بود كه هزينه پنچري بالاست. استفاده از اين فناوري براي توليدكنندگان در هر تاير يك دلار هزينه دربردارد كه هزينه هر تاير براي مشتري ‪ ۵۰دلار تمام مي‌شود.

چهارشنبه، آذر ۲۸، ۱۳۸۶

۱۰ کشف بزرگ ۲۰۰۷

مجله تایم، در اجرای سنت همه ساله خود، در آستانه سال جدید میلادی، در اکثر حوزه‌های اجتماعی و خبری، ۱۰موضوع مهم سال گذشته را از دیدگاه کارشناسان خود اعلام کرده‌است.
در حوزه دانش و فناوری هم تایم، در ۴ دسته کشفیات علمی، ایده‌های سبز، فاجعه‌های طبیعی و فاجعه‌های حاصل دست بشر ۱۰ واقعه مهم سال را بررسی کرده‌است.
در بخش فاجعه‌های حاصل از فعالیت‌های بشری، مثل چند سال گذشته، گرمایش زمین رتبه اول را به‌خود اختصاص داده‌است.
سقوط ایرباس ۳۲۰ در برزیل، آتش‌سوزی فاجعه‌بار در جنوب کالیفرنیا که حتی دولت فدرال ایالات متحده را با چالش مواجه کرد، اعلام رسمی انقراض دلفین رودخانه یانگ‌تسه در چین، نابودی پل‌ها در چین، گینه و به‌خصوص پل مینیا‌پولیس در ایالات متحده، ریزش معدن در ایالت یوتا، انفجار خط لوله نفت کره‌شمالی که آلودگی‌های زیست‌محیطی زیادی را به بار آورد، انفجار معدن در سیبری، انفجار انبار مهمات در موزامبیک و بالاخره تصادف قطار در کنگو، به‌ترتیب، بزرگ‌ترین فجایع سال حاصل فعالیت‌های بشری بودند.
ما در بین فجایع طبیعی، توفان در بنگلادش که بیش از ۱۰۰۰نفر را ازبین برد و نیم‌میلیون نفر را بی‌خانمان کرد، در رتبه اول قرارگرفته است.
پس از آن فجایعی مانند خشکسالی بی‌سابقه در جنوب‌شرقی ایالات متحده، سیل در مکزیک، توفان فلیکس در کارائیب، انتشار گدازه‌های آتشفشانی در اندونزی، سیل در جنوب آسیا، سیل در کره‌شمالی، زلزله در پرو، آتش‌سوزی بی‌سابقه در جنگل‌های یونان و بالاخره سیل در چین، مهم‌ترین فجایع طبیعی بودند.
امااگر این فهرست فجایع طبیعی را یک‌بار دیگر با این دید که مهم‌ترین فاجعه حاصل دست بشر، گرمایش زمین بوده‌است، دوره‌کنید، می‌بینید که غیراز آتشفشان در اندونزی و زلزله پرو، بقیه این حوادث طبیعی هم ریشه در فعالیت‌های بشری داشته که منجر به‌تخریب
محیط زیست شده‌است.ایده‌های سبز، چند سالی‌است که به لیست مجله تایم اضافه‌شده است و این هم باز ریشه در همان فاجعه گرمایش زمین دارد.
گروه‌های دوستدار طبیعت و محققان و پژوهشگران طرفدار محیط‌زیست، توجه خاصی به ایده‌ها و محصولاتی دارند که کمترین ضربه را به محیط زیست وارد کند. تشکیل هیات فرادولتی برای مقابله با تغییرات آب‌وهوا (IPCC) که در سال‌جاری میلادی جان دوباره‌ای گرفت، مهم‌ترین پدیده سال در این زمینه اعلام شده است. ایالات متحده آمریکا، بزرگ‌ترین تولیدکننده گازهای آلاینده جو است که به پیمان کیوتو هم نپیوسته ،برای همین، تایم، ایجاد سازمان مشارکت فعالیت‌های آب‌وهوا (USCAP) در این کشور‌که کورسوی امیدی برای دوستداران محیط‌زیست است را به‌عنوان دومین ایده برای داشتن زمینی سبز انتخاب کرده‌است.
اما بخش جالب ‌فهرست مهم‌ترین وقایع علمی و طبیعی سال، به انتخاب ۱۰ کشف برتر علمی سال ۲۰۰۷برمی‌گردد.
۱) زیست شناسی سلولی و مولکولی
در ماه نوامبر، شینیا یاماناکا از دانشگاه کیوتو و جیمز تامسون از دانشگاه وسکانسین، ۲ زیست‌شناس مولکولی، در مقاله‌ای اعلام کردند که توانسته‌اند با دستکاری سلول‌های پوستی، سلول بنیادی جنینی تولید کنند. چنین کشف بزرگی منجر به آن خواهد شد که در آینده نزدیک دانشمندان بتوانند بدون ازبین بردن جنین، سلول‌های بنیادی درست کنند که نقش اساسی در درمان بیماری‌های ناشی از نقص اعضا و... دارد.
۲) ژنتیک
اطلاعات لازم برای نقشه ژنوم انسانی تا سال ۲۰۰۲ کامل شد، اما این حجم عظیم اطلاعات نیاز به پایش داشت که این کار زیر نظر پروفسور ماوریک کاریگ ونتر، فیزیولوژیست مولکولی، در مریلند در ماه سپتامبر خاتمه یافت و عنوان دومین کشف بزرگ علمی سال را از آن خود کرد.
۳) اخترفیزیک
ثبت درخشانترین انفجار ابرنواختری در تاریخ فعالیت‌های نجومی توسط دانشمندان دانشگاه کالیفرنیا در برکلی و دانشگاه تگزاس، بزرگ‌ترین پدیده نجومی سال و سومین پدیده علمی شناخته‌شد. در کهکشان راه‌شیری، ۴۰۰میلیارد ستاره وجود دارد که تنها ۱۰۰۰تای آنها اندازه‌ای برابر ستاره SN ۲۰۰۶gy دارند که انفجار آن ثبت‌شده است. جرم این ستاره، حدود ۲۰۰برابر خورشید است.
۴) جانورشناسی
در اعماق ۷۰۰ تا ۶۰۰۰ متری دریای ودل در اقیانوس منجمد جنوبی، پژوهش‌هایی در سال گذشته انجام شد که منجر به کشف بیش از ۷۰۰ گونه جانور جدید شد که چنین کشف یکجایی در تاریخ جانورشناسی‌ بی‌نظیر است. مجله نیچر هم این کشف را به‌عنوان مهم‌ترین کشف سال اعلام کرده‌است.
۵) مهندسی پزشکی
ساخت دریچه مصنوعی برای قلب‌ توسط تیم دکتر یاکوب در امپریال کالج لندن، که مشکلات ۶۰۰هزارنفر را در سراسر جهان رفع خواهد کرد، پنجمین فعالیت مهم علمی سال نام‌گرفته‌است. این اختراع، ۳ تا ۵ سال دیگر‌ کاربردی خواهد شد.
۶) اختر فیزیک
یک کشف نجومی دیگر رتبه ششم را از آن خود کرده‌ است؛ «مشتری‌های داغ». محققان انگلیسی طرح WASP، که دنبال سیارات خارج از منظومه شمسی می‌گردند، چند سیاره مشتری‌گونه پیدا کرده‌اند که دمای سطح آنها ۲۰۰۰درجه است و تداعی‌کننده سال‌های اولیه تشکیل منظومه شمسی هستند.
۷) دیرینه‌شناسی
کشف فسیل دایناسور پرنده عظیم‌الجثه در شمال چین و مغولستان که برآوردها نشان می‌دهد ‌ یک‌ونیم تن وزن داشته است، تعجب دیرینه شناسان را برانگیخت. ساختار بدن این پرنده که ۷۰ میلیون سال پیش‌ می‌زیسته، شبیه پرنده‌های امروزی است.
۸) دیرینه‌شناسی
باز هم دیرینه‌شناسی رتبه هشتم را از آن خود کرد. بررسی اسکلت‌های انسان، تقریبا این ادعا را که انسان امروزی «هموساپینس - ساپینس» حدود ۶۵ تا ۲۵ هزار سال پیش در جنوب آفریقا شکل گرفته و از آنجا به شمال این قاره و سپس اروپا، آسیا و استرالیا مهاجرت کرده ،به یقین نزدیک کرده‌است.
۹) جانورشناسی
پیرترین موجود زنده روی زمین، صدف دوکپه‌ای است که در اقیانوس آتلانتیک شمالی در نواحی شمالی ایسلند و در ۸۰متری عمق آب کشف شد و لقب نهمین کشف علمی سال را هم از آن خود کرد.
۱۰) زمین‌شناسی
زمین شناسان موزه علوم طبیعی لندن، در صربستان سنگ‌های معدنی‌ای را کشف کردند که بسیار جالب وغیرمنتظره بودند. کریپتونیت افسانه‌ای، رنگ سبز خیره‌کننده‌ای دارد و نحوه شکل‌گیری آن هنوز در پرده‌ای از ابهام قرار دارد.
روزنامه همشهري

معرفی خانواده ی سوخو ۳۰

● سوخو۳۰ جنگنده رهگیر و دو کابین
این مدل که در واقع su-۲۷p بوده که بعدها با نام su-۳۰ خوانده شدو در اواخر دهه ی ۸۰ میلادی به عنوان جنگنده ی رهگیر دوربرد و پست فرماندهی توسعه و ظهور یافت.
در شروع پروژه ی su-۲۷ ub هواپیماهای اموزشی و رزمی به عنوان پایه ی این مدل انتخاب شد برای اینکه این مدل هم مزیت های رزمی su-۲۷ و هم دو سرنشینه بودن انرا داشت.برای براورد کردن برد زیاد امکان سوختگیری هوایی به su-۲۷ ub داده شد.سیستم های ایونیک یا الکترونیک پروازی ان بهبود یافت.سیستم های ویژه ی ارتباطی و هدایتی برای فرماندهی پروازهای جمعی با جنگنده های تک سر نشینه su-۲۷ نیز بر روی این هواپیما قرار داده شد.در کاکپیت عقب یک نمایشگر بزرگ CTR که مانند تلوزیون بودند قرار داده شد که به لیدرو رهبرارایش اطلاعات تاکتیکی مانند هدف ها و رهگیرها را نشان می دهد.سیستم های ناوبری و پرواز با سیم نیز ارتقا یافته اند و فقط تعدادی از این هواپیماها در نیروی هوایی روسیه به کار گرفته شدند.
● SU-۳۰ MK
در سال ۱۹۹۳ کارخانه ی تولید کننده ی سوخو نمونه های ولین SU-۳۰ ها را به نمونه اثباتگر برای به فروش رساندن مدل های چند منظوره که SU-۳۰ MK نامیده می شدند تبدیل کرد.MK که در ان M به جای modified و k به جای commercial به زبان روسی نشان می دهد که این نمونه برای بازار صادراتی توسعه یافته است.
در هسته ی این مدل سیستم کنترل اتش چند منظوره ارتقا یافته و با توجه به درخواست مشتریان قرار داده می ود.توانایی های هوا ب زمین این هواپیما به طور چشم گیری ارتقا یافته است و انواع موشکها و بمب ها نیز برای انتخاب تسحیلات ان افزوده شده است.برای نقش های هوا یه هوا موشک میان برد r-۷۷ با سیستم هدایت داداری فعال قابلیت نصب پیدا کرده است.
● su-۳۰ k
هند اولین خریدار جنگنده ی su-۳۰ mk بود.یرای براورده کردن نیازهای نیروی هوایی کشور هند su-mki توسه و ارتقا پیدا کرد.SU-۳۰MKI تقاوت قابل توجه با SU-۳۰K دارد.بطوریکه در ان پیش بال یا کانارتر و در موتور AL-۳۱ جدیدتر و با توانایی تغییر بردار رانش قرار داده شده است که باعث افزایش قابل توجه مانور پذیزی هواپیما شده است.این موتورها با تراست ۱۳۰ کیلونیوتون هواپیما را به حداکثر سرعت ۲۱۲۵ کیلومتر در ساعت یعنی حدود دو ماخ می رساند.دریچه ی موتورها قابلیت چرخش در ۱۵ درجه ی افقی و عمودی را دارد.البته نمونه ی SU-۳۰ K دارای سیستم تغییر بردار رانش نیستند.
رادار SU-۳۰MKI به نام NIIPN۰۱۱M بوده که همان رادار استفاده شده در جنگنده های SU-۳۵ و SU-۳۷ است و سازگار با انواع موشک های هوا به هوا و هوا به زمین از جمله R-۶۰ افید و ارچر و ...است.سیستمهای ناوبری و نمایشگرهای سربالا نیز با سیستم های ساخت سکستانت ایونی فرانسه جایگزین شده اند.
● جنگنده ی چند منظوره ی چین su-۳۰ mkk
رادار SU-MKK به نام N۰۰۱VE بوده که سازگار با موشک R-۷۷ می باشد.این هواپیما مانند دیگر هم خانواده های خود قادر به حمل طیف وسیعی از موشکهای هوا به زمین و هوا به هوا بوده که در ۱۲ جایگاه طعبیه شده قرار می گیرند.از دیگر سلاح های قابل حمب این مدی می توان یه R-۶۰ < و R-۷۳ و ... به همراه یک توپ ۳۰ میلیمتری با ۱۵۰ توپ اشاره رد.همچنین حداکثر وزن برخاست با تقویت ارابه ی فرود وبدنه به ۳۸۰۰۰ کیلوگرم افزایش یافته است.در سال ۱۹۹۹ کارخانه ی تولیدی سوخو T۱۰PU-۵ یعنی نمونه ی اولیه ی SU-۳۰ را به مدل MKK تغییر داد و اولین پرواز ان در ۹ می ۱۹۹۹ انجام شد.در ادامه در ۱۹ می همان سال تولید SU-۳۰ MKK با شماره سریال ۵۰۱ اغاز شد. ● دیگر مدل های صادراتی ▪ SU-۳۰ مدل دو سرنشینه و چند منظوره ی SU-۳۰MK در بازار خرید کشورهاس خواهان جنگنده های نسل چهادم نامزد خوبی بود.اندونزی همراه با چین و هند این هواپیما را برای خرید انتخاب کرده که البته به طور رسمی مل این هواپیما مشخص نشده است.ولی به نظر میرسد که SU-۳۰ های اندونزی همان SDU-۳۰MKK و یا SU-۳۰MK۲ باشد.ویتنام نیز از جمله خریداران SU-۳۰ از نوع MK۲ بوده که د سیستم هاس ارتباطاتی و سیستم پرتاب کننده ی صندلی ارتقا ه هایی به چشم می خورد.مالزی نیز قراردادی برای خرید ۱۸ فروند SU-۳۰MKM امضا کرده است.SU-۳۰MKM مدل دیگری است که برپایه ی SU-۳۰MK طراحی شده است.اسن مدل رقیب F/A ۱۸ سوپر هارنت در بازار خرید مالزی بود که گفته می شود برای افزایش یکپارچگی در ناوگان هوایی در رقابت پیروز شده است. ▪ SU-۳۰ KI پروژه ی ارتقائ جنگنده ی تک سرنشینه ی SU-۲۷SK در سال ۱۹۹۵ اغاز شد که بعدها SU-۲۷MK نامیده می شد.بر پایه ی ارتقا ها برد هواپیما و کارایی رزمی با دو سرنشینه شدن افزلیش یافته است.اولین مرحله لز این اتقا در جنگنده ی SU-۳۰KI جنگنده ی تاکتیکی تک سر نشینه نمایان شد.از جمله تغییرات این مدل افزودن قابلیت شلیک موشک RVV-AE و سیستم های ناوبری ان است.در مرحله ی بعدی ارتقای سیستم های الکتونیکی .کامپیوتری و سلاح های جدیدتر مورد نظر قرار خواهد گرقت.نمونه ی اولیه ی SU-۳۰KI از نمونه ی اثباتگر SU-۲۷MK ساخته شد که اولین بار در ژوئن ۱۹۹۸ به پرواز در امد.در اوریل ۱۹۹۷ اندونزی ۳۴ فروند SU-۳۰KI را سفارش داد که بعد ها قرارداد ان به هم خورد. ▪ su-۳۰kn ـ برنامه ی ارتقا به جنگنده ی چند منظوره دفتر طراحی سوخوی روسیه و نیروی هوایی روسیه به همراه چند شرکت دیگر برنامه ی ارتقائ جنگنده های دو سرنشینه ی این کشور که شامل su-۳۰k/su-۳۰/su-۲۷ub می شود را اغا کرد.در مرحله ی اول ارتقا هواپیما قادر به شلیک موشک های هدایت شونده ی جدیدتر می شود.کاکپیت هواپیما با نمایشگرهای چند منظوره رنگی تجهیز شده و همچنین قابلیت شلیک موشک های R-۷۷ ادر را داده می شود.در مرحله ی بعدی (در صورت ادامه ی فعالیت ) توانایی های هوا به هوای جنگنده مد نظر قرار خواهد گرفت. چند منظوره دو سرنشینه و برای نیروی هوایی کشور چین توسعه یافته است.این مدل نیز مانند SU-۳۰ MKI دارای کاکپیت دو سرنشینهبوده که از نمایشگرهای چند منظوره در ان استفاده شده است..بعلاوه این مدل دارای توانایی سوختگیری هوایی بوده و در این مدل از بالهای بزرگتر su-۳۵ برای جای دادن سوخت بیشتر استفاده شده است.su-۳۰mkk فاقد کانارد بده که اللبته از نمونه ی mki رانش کمتری تولید می کند یعنی حدودا ۱۲۲/۵۸ کیلونیوتون که هواپیما را به سرعت ۲۱۳۵ کیلومتر در ساعت حدود ۲ ماخسرعت ان است می رساند.
منبع : آفتاب

ابداع سیستم جدید کمک پارک الکترونیکی توسط شرکت HELLA

شرکت هلا یکی از پر سابقه ترین شرکتهای آلمانی در زمینه ساخت و طراحی سیستم های روشنائی و الکترونیک اتومبیل است. به تازگی این شرکت ابتکار تازه ای طراحی کرده است که در سال ۲۰۰۹ به نولید انبود خواهد رسید. به لطف سیستم حساسگر های هوشمند ابداعی این شرکت، دشواری پارک کردن برای بعضی از رانندگان به پایان می رسد. زمانیکه اتومبیل از کنار فضای خالی عبور می کند، حساسگر ها میزان فضای موجود را بوسیله امواج اولتراسونیک بررسی می کنند. (که این حساسگرها امکان تشخیص و ارزیابی میزان فضای خالی برای پارک کردن را دارند). البته این عملکرد بستگی به موقعیت محل نیز دارد. در واقع تمام موارد مورد نیاز برای راننده در نظر گرفته می شود. اگر سیستم تشخیص دهد که فضای خالی برای پارک مناسب است، عمل پارک کردن خودکار آغاز می شود. تنها کاری که راننده باید انجام دهد، فشار برروی پدال گاز و سپس ترمز است. حرکت فرمان نیز بطور خودکار انجام میگیرد. آقای توماس اوتنهویس، مهندس توسعه شرکت هلا، عقیده دارد که مهمترین دل مشغولی رانندگان در هنگام پارک کردن اتومبیل در فضای بین دو اتومبیل، تشخیص درست از قرار گرفتن در آن فضا است. این سیستم توسط امواج ارسالی به محل، عمق ، طول و عرض محل را می سنجد و پس از تائید محل، توسط چراغ یا علامتی به راننده اطلاع داده می شود. سپس راننده با تائید این محل، دنده را به حالت عقب قرار می دهد، سپس دستها را از روی فرمان بر می دارد و حرکن اتومبیل را با گاز یا ترمز کنترل می کند.

سه‌شنبه، آذر ۲۷، ۱۳۸۶

آنچه بايد در باره بيماري ام اس MS بدانيد

علل احتمالي – ايجاد و فرايندهاي سلولي مربوط به ام اس

درمانهاي اوليه و شاركو

سالها پيش درمانها مبتني بر فرضياتي غلط استوار بودند. اولين اشاره به اين بيماري به سال 1300 ميلادي برميگردد. زمانيكه اعتقاد بر اين بود كه اساسا اين يك بيماري مذهبي است و مربوط به افرادي است كه گناه و معصيتي را نسبت به ديگران روا داشته اند همينطور اينكه بخشش و آمرزش نيز در اين رهگذر معجزه محسوب ميشد.

در سال 1800 ميلادي درمانهاييكه براي اين بيماري بكار ميرفت عبارت بودند از : زالو انداختن – ماليدن ضماد روي پوست. درمان بوسيله برق نيز گاهي داده ميشد نسخه ها شامل گروهي از مواد غير معمول (عجيب) و سمي بودند مثل جيوه – جوهر گنه گنه و استراكنين.

جين مارتين شاركو يك پزشك تجربي در پاريس در اواسط و اواخر صده 1800 ميلادي اولين توضيح آسيب شناسي بيماري را به بيماران و پزشكان ارائه داد شاركو دارو سازي را در دانشگاه پاريس مطالعه كرد جايي كه توانست تجارب بيماران و پزشكان را ادغام كند توضيحات بوسيله كالبد شكافي الگوهاي آسيب شناسي بيماري ارائه شدند.

بوسيله در كنار هم قرار دادن علوم باليني (تجربي) با آسيب شناسي و بررسي بستگي بين آنها شاركو توانست پيشرفت زيادي در درك چندين بيماري حاد مثل ام اس داشته باشد در توضيح سال 1868 شاركو از ام اس او پلاك هايي كه ميلين آنها تخريب شده اند را توضيح ميدهد و نقش تخريب ميلين در پيشرفت بيماري را پيشنهاد ميكند شاركو همچنين كسي بود كه نام ام اس را روي اين بيماري نهاد sclerose en plaque اگر چه پزشكان آنزمان با اين بيماري آشنا بودند اما شاركو تعريفي روشن از بيماري را ارائه داد بنابر اين ساير پزشكان ساده تر ميتوانستند بيماري را تشخيص داده و درك روشني نيز از وضعيت بيمار در زمان خودشان داشته باشند.

تا اين زمان محققان پيشرفتهاي برجسته اي در تبيين فرايندههايي كه مشخصا منجر به گسترش و وخيم تر شدن ام اس مي شود داشته اند همراه با يافته هاي مهم كه تنها در دهه اخير بدست آمده است. درمانهاي جاري مبتني بر تغييرات سلولي است كه تصور ميشود در بدن بيمار مبتلا به ام اس رخ ميدهد. و اگر چه بسياري از جزئيات هنوز بصورت معما باقي مانده است اما محققان به يافتن علت بيماري و پيدا كردن درمان بيماري بسيار نزديك شده اند.

تحريكات عصبي , آكسونها ( زايده بلند عصبي كه امواج عصبي را منتقل ميكند) , و ميلين

تحريكات عصبي بعنوان پيام رسانان بين مغز و ديگر اعضا بدن عمل ميكنند ( از طريق ساقه مغز و ستون فقرات) اين تحريكات دستوراتي را براي چگونگي انجام كار ابلاغ ميكنند. تحريكات عصبي در طول فيبرهاي متصل به هم سفر ميكنند اين فيبر ها را آكسون مي نامند كه برآمدگي نازكي از سلولهاي عصب هستند. اين برآمدگي يا رشته ها داراي طولهاي متفاوت از يك سانت تا چند متر هستند.

آكسونها شبيه به سيمهاي برق كه جريان الكتريكي در آنها جاري بوده و باعث بكار افتادن اشيا مي شوند هستند. آكسونها به غلاف پوشاننده جهت محافظت از خود نياز دارند درست مانند سيمهاي برق در منزل كه داراي روپوش پلاستيكي هستند بدون چنين پوششي جريان الكتريكي دچار افت شده يا كوتاه و قطع ميشوند بنابراين نخواهند توانست تا دستگاه مورد نظر پيش رفته آنرا بكار اندازند.

آكسونها بوسيله لايه محافظي به نام ميلين پوشيده ميشوند. كه تركيبي است از چربي و پروتئين. ميلين بعنوان غلاف براي آكسونها عمل ميكند و كارش بهينه سازي و روان سازي جريان تحريكات اعصاب است. تحريكات بطور عادي با سرعت 225 متر در ثانيه در طول آكسونها حركت ميكنند.

ام اس روي سيستم مركزي اعصاب ( CNS ) كه شامل مغز و ستون فقرات است تاثير ميگذارد. اين اختلال عصبي بطور سنتي يك بيماري تخريب ميلين شناخته شده است. يعني اينكه ميلين محافظ فيبرهاي عصبي تخريب يا از بين رفته اند.

بدون غلافي كه يك آكسون را پوشانده است جريان تحريك عصبي كاهش پيدا كرده آشفته شده يا كوتاهي مدار پيدا كرده و كلا قطع ميشود. وقتي چنين اتفاقي رخ دهد پيامهاي ارسالي از مغز دير به مقصد ميرسند يا درست به مقصد نمي رسند و يا اصلا به مقصد نميرسند. در اين حال فعاليتهايي كه قبلا بسادگي انجام مي شدند حالا نياز به زمان بيشتري براي انجام شدن دارند و انجامشان دشوار ميشود يا حتي انجام شدنشان غير ممكن ميگردد.

تا چند سال پيش تحقيقات ام اس در درجه اول روي از دست رفتن ميلين متمركز بود. تحقيقات جديد نشان ميدهند كه آكسونها نيز در ام اس دچار ضايعه ميشوند. اين يافته به محققين اجازه ميدهد تا روي ساير رويكردها براي درمان ام اس كار كنند مثل استفاده از داروهايي كه ميتوانند از مرگ سلول عصبي جلوگيري نمايند ( عوامل حفاظت عصبي ) يا فرايندهايي كه اعصاب تخريب شده را ترميم ميكنند. در ام اس از نوع عود كننده – فروكش كننده ميلين و آكسونها بطور شديد و دائمي تخريب نميشوند و زمانيكه تورم تخفيف پيدا ميكند و عود بيماري پايان مي يابد. علائم بطور عادي يا از بين ميروند يا بشدت كاهش ميابند

تغييرات بارامي روي ميلين يا آكسونها رخ ميدهد كه منجر به آهسته شدن تحريكات عصبي ميشود اما اين تغييرات اغلب براي ايجاد علائم كافي نيستند. حركت تحريكات عصبي در طول آكسون داراي يك سرعت كاهش يابنده است اگر چه تصور بر اين است كه در چنين حالتهايي بيمار ام اس دچار بي رمقي و خستگي ميگردد.

در نوع پيشرونده ام اس ميلين و آكسونها دچار تخريب جدي ميشوند. گمان نمي رود تورم در سيستم مركزي اعصاب عامل باشد ( آنجائيكه سلولها به ديگر سلولها حمله ميكنند ) اما بجاي آن سلولها بخودي خود ميميرند كه اين پديده را apoptosis مينامند.

گاهي اوقات ام آر آي پيشرفت مداوم در اختلالات آكسون و atrophy مغز را در مراحل اوليه MS نشان ميدهد. اين يافته ها اين عقيده را كه درمان ام اس بزودي پيدا ميشود تقويت ميكند.

شواهد نشان ميدهد كه سلولها نياز به بازسازي اين آكسونها داشته و ميلين احتمالا هنوز در نواحي خسارت ديده وجود دارند و درمانهايي براي فعال نمودن اين سلولها پيدا مي شود.

ضايعات و سلولهاي گلبول سفيد

اگر چه محققان هنوز بايد تاييد كنند كه كدام عامل اوليه منجر به تخريب ميلين و آكسون مي باشد ولي عوامل بسياري كه در اين مورد درگير هستند تعيين شده اند. يك عود بيماري ام اس وقتي شروع ميشود كه ميلين ملتهب و متورم ميشود. به اين ناحيه متورم شده Lesion يا ضايعه گفته ميشود. مويي رگها در ناحيه, بزرگ شده و سلولهاي گلبول سفيد فعال به بافتهاي مغز نشت ميكنند. اين سلولهاي برانگيخته ماده شيميايي بنام cytokines ترشح ميكنند كه سلولهاي خاصي بنام macrophages را فعال مي كنند اين سلولها ميلين را تخريب مي كنند.

گلبولهاي سفيد واحد اصلي سيستم ايمني هستند و بوسيله بدن براي مبارزه با مواد خارجي توليد مي شوند مواد خارجي كه ميتوانند باعث عفونت و بيماري در انسان شود. اغلب محققان معتقد هستند كه ام اس يك بيماري خود ايمني است بيماريي كه در آن گلبولهاي سفيد خون بطور اشتباه به سلولهاي خودي حمله ميكنند.

Macrophages

سلولهاي گلبول سفيد خون از thymus , spleen و گره هاي لنفاو تشكيل شده اند دو نوع از سلولهاي گلبول سفيد خون در ارتباط با ام اس هستند: سلولهاي بزرگتر بنام macrophages و سلولهاي كوچكتر بنام lymphocytes .

Macrophages همچنين به سلولهاي لاشخور معروفند زيرا با محاصره و خوردن آشغالها باعث تميزي نواحي مي شوند اما براي بيماران ام اس آنها ميلين ها را مي خورند Macrophages ترشح كنندهproteases هستند كه عامل نابودي ميلين ها مي باشند. Macrophages همچنين توليد كننده prostaglandins هستند كه تا حدي باعث تورم بيشتر و اختلال در عملكرد سيستم ايمني ميشوند و حتي ممكن است باعث توقف مطلق اين سيستم شوند. بعلاوه Macrophages ترشح كننده free oxygen radicals هستند كه تاثير اساسي روي علكرد سيستم ايمني بوسيله تخريب سلولها و افزايش نورم دارند.

Lymphocytes

در ميان انواع زياد Lymphocytes دو نوع B-lymphocytes و T-lymphocytes در مغز و استخوان وجود دارند كه immunoglobulins را توليد ميكنند ( gammaglobulins نيز ناميده ميشوند) كه اغلب آنتي بادي هستند ( سلولهايي كه با بيماريها و عفونتها ميجنگند). امروزه تصور ميشود آنتي باديها قادرند به ميلين صدمه بزنند.

درمانهايي براي اين سلولهاي B و آنتي بادي ها ممكن است محور ديگري براي داروهاي آينده بر عليه اين بيماري باشد.

بيشتر T-lymphocyte ها در غده thymus دوره بلوغ خود را ميگذرانند. در يك بيمار ام اس كه دچار عود بيماري شده باشد شمار T-lymphocyte ها در مايع مغزي نخاعي ممكن است افزايش پيدا كنند. مايع مغزي نخاعي مايعي است كه در مغز گردش داشته و خوراك مغز و كانال مهره ستون فقرات را تامين ميكند

از ميان تعداد زياد T-lymphocyte ها سه نوع آنها عبارتند از:

1- سلولهاي T-helper كه تعداد اين سلولها در جريان تشديد ناگهاني علائم بيماري يا در زمان سامان بخشي پاسخ ايمني در مايع مغزي نخاعي افزايش مي يابد و بعنوان سلولهاي T تنظيم كننده همراه با سلولهاي T-suppressor در نظر گرفته ميشوند.

2- سلولهاي T-suppressor محققين متوجه كاهش فعاليت اين سلول در خون در اوائل تشديد جديد علائم بيماري شدند و همانگونه كه از اسمش پيداست ( suppressor يعني مهار كننده) اين سلولها باعث توقف پاسخ ايمني هستند. فعاليت سلول مهار كننده T بعد از يك حمله ام اس به حالت عادي باز ميگردد.

3- سلولهاي T-killer اين سلولها براي حمله و نابودي هر چيزي كه سيستم ايمني آنرا ماده اي خارجي تلقي كند فرستاده ميشوند.

علت شناسي,بيماري زايي و آسيب شناسي ام اس (۲)

همراه با ماكروفوناژها لمفوسيتهاي T وقتي با محركي مواجه مي شوند فعال ميگردند زماني كه چنين شود لمفوسيتهاي T از لحاظ زيست شناسي فعاليتشان بيشتر ميگردد اندازه آنها بزرگتر شده و باعث پديد آمدن مواد شيميايي بنام cytokine ها ميشوند اينها مولكولهاي پروتئين هستند كه ارتباط بين سلولها و عمل ميانجي گري پاسخ ايمني را تسهيل ميكنند چنين فرايندي بوسيله تعامل با گيرنده هاي خاص سطح سلول ممكن ميگردد. چهار نوع سيتوكين عبارتند از:

· Interleukines

· Lymphokines

· Interferons

· Tumor necrosis factor

عملكرد سيتوكينها عبارتند از (1) افزايش تورم و ضايعه (pro-inflammatory ) يا (2) كاهش تورم (anti-inflammatory). سيتوكينهاي pro-inflammatory بوسيله عوامل زير كار ميكنند:



· افزايش تعداد ليمفوسيتها

· فعال نمودن ماكروفاژها

· افزايش گردش خون و edema ( بلع از مايع محتبس) از بافت

· آوردن سلولهاي اضافي گلبول سفيد



سلولهاي th-1 (T-helper 1)

اين سلولها توليد كننده pro-inflammatory cytokines هستند. اينها سلولهايي هستند كه بيماري ام اس را بدتر كرده باعث ايجاد جراحت در ميلين و آكسونها مي شوند. كه شامل اينترفرن گاما (IFN-gamma ) فاكتور tumor necrosis (TNF-alpha ) interleukin12 (IL-12 ) , IL-6 , IL-2 و IL-1 هستند. سلولهاي Th-1 تصور ميشود در جريان يك حمله ام اس يا تشديد ناگهاني علايم افزايش پيدا ميكنند.

سلولهاي Th-2 (T-helper 2 ) اين سلولها توليد كننده سيتوكينهاي ضد ا لتهاب هستند و كاركردشان متوقف نمودن التهاب و ضايعه ( lesion ) در ام اس مي باشد. كه شامل interleukin 4 (IL-4 ) , IL- 10 و فاكتور رشد در حال تبديل بتا) TGF-b ) . سلولهاي Th-2 در زمان عود و برگشت ام اس كاهش پيدا كرده و در پايان شعله وري بيماري ميزان آن افزايش مي يابد. درمانهايي كه باعث تغيير سلولهاي T از Th-1 به Th-2 ميشوند و روي ام اس موثرند داروهايي مثل كوپكسون كه نوعي اينترفرون بتا است مي باشد.( اين دارو به عللي در ايران توزيع نمي شود ).

سلولهاي پلاسما Plasma Cells

برخي از ليمفوسيتهاي وارد شده به مغز سلول پلاسما ميشوند كه توليد كننده مقدار زيادي ايميونوگلوبلين ها ( آنتي بادي ها) هستند آنها همچنين پس از يك تشديد علائم بيماري يا شعله وري براي مدت طولاني در سيستم اعصاب مركز باقي مي مانند.

سلولهاي گليال Glial Cells

اينها سلولهاي غير نوروني مغز هستند كه ياري دهنده به اعصاب مي باشند( نورونها سلولهاي متفكر مغز هستند كه به سلولهاي خاكستري نيز معروفند). يك نوع از سلول گليال مربوط به ام اس oligodendrocyte (oligo) مي باشد. Oligo ها سلولهاي توليد كننده ميلين عصبي هستند . گاهي اوقات نيز ميلين ها بوسيله همين سلولها ترميم مي شوند فرايندي كه به آن remyelination گفته ميشود. وقتي ترميم ميلين صورت بگيرد بيمار ام اس بهبود در علائم بيماري را حس ميكند كه به اين حالت remission گفته ميشود. متاسفانه در بيشتر حالتهاي ام اس oligo ها نهايتا كاهش يافته يا باتمام ميرسند كه در نتيجه آن ميلين از بين ميرود و توانايي ميلين سازي نيز از دست ميرود.

ميلين جديد بطور طبيعي بوسيله oligo هاي تازه يا جوان توليد ميشوند اين سلولهاي تازه ميلين طي مراحلي از نوعي سلول ديگر بنام سلول بنيادين بوجود ميايند. همچنان كه سن انسان بالا ميرود سلولهاي بنيادين كمتر قادر به تبديل به oligo ها هستند oligo هاي پيرتر خودشان را تقسيم و جايگزين نميكنند. بدون oligo هاي جوان يا سلولهاي بنيادين توليد ميلين remyelination به آهستگي يا ناقص صورت مي گيرد.

محققين در حال كار روي مكانيزم كشت oligo هاي جوان يا سلولهاي بنيادين در بيماران ام اس براي كمك به ترميم ميلين در نواحي كه دچار ضايعه هستند مي باشند. اگرچه اين فرايند تاثيري روي خود بيماري ندارد اما بهبود بالقوه در عملكرد اعصاب در بيماران دچار معلوليت شده را به همراه دارد مانند كاربرد آن براي بيماراني كه دچار ضايعه ستون فقرات هستند و يا ديگرانيكه از ضايعات عصبي در رنجند.

در مطالعه هاي گذشته سلولهاي گليال در سگهاي دچار ضايعه ميلين كشت شدند. اين كشت منجر به ترميم ميلين در مقياس زياد شد و براي يكي از سگها ترميم ميلين تا ماهها ادامه داشت

علت شناسي- بيماري زايي و آسيب شناسي ام اس (۳)

احتمال ديگر مربوط به زخمهاي دور آكسونهاي دچار ضايعه شده در بيماران ام اس مي شود. همانگونه كه قبلا اشاره شد مطالعات اينطور نشان مي دهند كه سلولها ممكن است هنوز قادر به ترميم ميلين در اين نواحي باشند. و محققين شايد بتوانند راهي براي فعال كردن اين سلولها بيابند.

عايقبندي ميلين در دو سيستم ديگر جدا از سيستم مركزي اعصاب يافت ميشود سيستم اعصاب پيراموني ( PNS ) كه اعصاب متصل كننده ستون فقرات به دستها و پاها را شامل ميشود و سيستم اعصاب خودكار ( ANS )كه اعمال خود كار بدن مثل تنفس – تعرق – ضربان قلب ..... را كنترل ميكند.

اين سيستم ها بنظر ميرسد تحت تاثير ام اس قرار نمي گيرند در واقع بيماران ام اس بسيار كمي علائم مربوط به اختلالات ANS را تجربه مي كنند. يك آزمايش در مرحله اول ساختار سلول ميلين را از PNS ( كه به سلولهاي شوان Schwann cells معروفند ) برداشته و در مغز يك بيمار ام اس كشت داده كه ببينند آيا اين سلولها در سيستم مركزي اعصاب توليد ميلين ميكنند يا خير برنامه ريزي براي تحقيقات بيشتر بستگي به اين آزمايش اوليه دارد.

نوع ديگر سلول گليال كه در ام اس نقش دارد astrocyte است سلولي كه بطور عادي از آكسونها حمايت مي كند. Astrocyte ها وقتي وارد ميلين تخريب شده ميشوند هم تعدادشان و هم اندازه اشان بزرگ ميشود احتمالا خودشان به آكسونها حمله ميكند و جلوي ترميم ميلين را ميگيرند. Gliosis آستروسيت بيش از حد بزرگ شده است كه باعث ايجاد زخم حول آكسون ميشود.

سد مغزي-خوني و چسبيدگي مولكولها

وظيفه آستروسيت تنظيم عبور مواد قابل حمل بين مجاري خون و ديگر سلولهاي سيستم مركزي اعصاب است. براي دسترسي به بافت سيستم مركزي اعصاب سلولها بايد از سد مغزي-خوني عبور كنند. تحت شرايط عادي توانايي مواد براي عبور از ديواره مجاري خون به سيستم مركزي اعصاب بسيار محدود است بدين معني كه بسياري از سلولها شامل آنهائيكه باعث ايجاد جراحت هستند بطور عادي قادر به عبور از ديواره مجاري و حمله به سلولهاي سيستم مركزي اعصاب نيستند.

در ام اس سلولهاي گلوبول سفيد ميتوانند از سد مغزي-خوني عبور كنند و ميلين را جهت تخريب مورد حمله قرار دهند. تحقيقات نشان داده است كه سد مغزي – خوني بايد در درجه اول براي جلوگيري از بوجود آمدن ام اس و سپس براي جلوگيري از تخريب ميلين اصلاح گردد.

چسبندگي مولكولها ساختار پروتئيني داشته و باور بر اين است كه به سلولهاي گلوبول سفيد سيستم ايمني كمك ميكند تا از سد خوني مغزي بگذرند اين مولكولها روي سطح سلولهاي گلوبول سفيد قرار دارند مثل آستر سلولهاي مجاري خون.

سلولهاي گلوبول سفيد ابتدا بايستي به مجاري خون بچسبند و آستري را بكمك مولكولهاي چسبنده قبل از عبور از سد خوني مغزي و رسيدن به سيستم اعصاب مركزي بوجود آورند.

محققين در حال آزمايش عامل جديدي هستند كه مولكولهاي چسبنده را بلوك ميكند تا از عبور سلولهاي سيستم ايمني از سد مغزي خوني و رسيدن آنها به ميلين جلوگيري كند. فاكتورهايي كه تصور ميشود احتمالا نفوذ پذيري سد مغزي خوني را افزايش ميدهند عبارتند از عفونت ويروسي و واكسيناسيون.

علت شناسي- بيماري زايي و آسيب شناسي ام اس (4)

پلاكها

زمانيكه ميلين ملتهب شده و خون به ناحيه نفوذ ميكند ( خوني كه حامل ماكروفاژها و لنفوسيتهاست ) برخي تغييرات مهم رخ ميدهند.

· سلولهاي مهار كننده T كاهش مي يابند. ( سلولهايي كه پاسخ ايمني را مهار ميكنند)

· سلولهاي Th-1 افزايش مي يابند ( سلول هائيكه ابتدا پاسخ ايمني را از طريق سيتوكينها بهتر ميكنند)

· اينطور تصور مي شود كه سلولهاي كشنده T و آنتي بادي ها ميلين را هدف قرار داده به ميلين و آكسونها حمله ميكنند به مانند اينكه آنها مواد خارجي هستند( در نتيجه اين حمله ما دچار بيماري يا عفونت مي شويم).

· ماكروفاژها عمل تميز كردن را بوسيله مصرف و هضم ميلين صدمه ديده انجام مي دهند.

· اوليگوها سلولهايي كه ميتوانند ميلين جديد توليد كنند كم يا كلا ناپديد مي شوند.

· استرو سايتها مقدار و اندازه اشان زياد و بزرگ ميشود كه تشكيل بافت ضخيم و متراكمي را با سلولهاي ديگر در همان ناحيه ميدهند . اين فرايند منجر به ايجاد بافت قويي دور آكسونها ميشود كه شبيه به زخم يا سوختگي است. اين زخم به پلاك مشهور است اين نواحي بافت ضخيم كه بوسيله آستروسايتها ايجاد شده اند در آزمايشهاي MRI بصورت لكه هاي سفيد در مغز نشان داده ميشوند.

تغيير در اندازه – تعداد و محل پلاكها تعيين كننده نوع و شدت علائم بيماري است همچنان كه نموداري ديداري براي پزشك براي اندازه گيري ميزان پيشرفت بيماري است. پلاكها ممكن است يك آكسون يا چندين آكسون را در بر بگيرند. آنها در اندازه هاي متفاوت از سر يك سوزن تا يك اينچ طول اندازه دارند.

از آنجائيكه پلاكها انباشته يا تعدادشان افزايش مي يابد كاركرد سيستم اعصاب مركزي به مرور بدتر مي شود.

جالب اينكه پلاكها گاهي اوقات بطور گسترده اي در مغز و ستون فقرات پخش ميشوند كه مشكل خاصي را بوجود نمي آورند دوكلمه multiple sclerosis نيز از همين جا اقتباس شده است در واقع ريشه در كشف پلاكها دارد. multiple يعني متعدد و sclerosis يعني زخم و جراحت.

بياد داشته باشيد كه تورم هميشه باعث ايجاد ضايعه در ميلين و تشكيل پلاك نمي شود. برخي از آنها بدون ايجاد ضايعه اي بطور كامل بهبود مي يابند. چه عاملي به سلولها دستور ميدهد تشكيل پلاك بدهند هنوز ناشناخته است. چه چيزي مانع تشكيل پلاك در ساير موارد ميشود نيز هنوز يك راز است. سلولهاي Th-2 ظاهر شده و از خود سيتوكينهاي ضد تورم يا anti-inflammatory Cytokines را آزاد ميكنند كه شايد يكي از دلايل توقف ضايعه و جراحت باشد.

نورم فقط در مراحل ابتدايي SPMS رخ ميدهد و بعدا دژنراسيون (رو به انحطاط گذاردن) اوليه باعث تخريب ميلين و آكسون ميشود. در اين زمان apoptosis رخ ميدهد و سلولها بسادگي مي‌ميرند . مورد اخير در خصوص يكي از انواع ام اس پيشرفته صدق ميكند.





علل احتمالي

علت هر بيماري در يك يا چند سطح از طبقات زير قرار دارد

toxic سمي

vascular رگي آوندي(عروقي)

metabolic مربوط به سوخت و ساز

heredity وراثتي

congenital مادر زادي

degenerative بيماريهايي كه بمرور زمان ارگانهايي از بدن تخريب ميشوند

psychogenic بيماريهاي رواني عقلاني

tumors بيماريهاي توده اي

trauma بيماريهاي ضربه اي

infection عفونت

allergy حساسيت شديد

بسياري از طبقات فوق با بيماري ام اس نامربوط هستند و طبقاتي نيز به نظر ميرسد در ابتلا به بيماري ام اس نقش داشته باشند اما بيشتر تحقيقات از اين نظريه پشتيباني ميكنند كه در ابتلا به ام اس عوامل مركب دخيل هستند تا يك عامل مجرد.

بيشترين احتمالات ابتلا به ام اس مربوط به بيماري هاي

· وراثتي ( مورد استعداد ژنتيكي )

· عفونت ( بخصوص عمل آهسته ويروسها يا باكتري كه ممكن است براي سالها در حال كمون بمانند )

· آلرژي ( خود ايمني , وقتي كسي نسبت به بافتهاي بدن خودش دچار حساسيت شود)

ساير عوامل محتمل عبارتند از:

· رگي ( مربوط به جريان گردش خون )

· تجمع سموم / سوخت و ساز موادي چون اكسيد نيتريك

وراثت

اگر چه وراثت عامل بيماري ام اس نيست يعني 50 درصد بيماران بچه هايشان ام اس نمي گيرند, ولي استعداد ژنتيكي ممكن است دخيل باشد. همانگونه كه قبلا اشاره شد داشتن مليت خاص بيشتر از ساير عوامل ميتواند دخيل باشد. به هر حال اگر كسي در خانواده اش يك ام اسي داشته باشد احتمال ابتلا به ام اس براي او بيشتر است. بعنوان مثال شانس يك آمريكايي براي ابتلا به ام اس يك به هزار است ( يك دهم يك درصد ) وقتي عضوي از خانواده ام اس داشته باشد ريسك ابتلا به ام اس تا سه و چهار درصد براي ساير اعضا خانواده افزايش مي يابد.

بطور فني براي اينكه يك بيماري وراثتي تلقي بشود بايد بيست و پنج درصد يا بيشتر برادر يا خواهران بيمار و 50 درصد يا بيشتر فرزندان او مبتلا به آن بيماري باشند. درحالي كه وراثتي بودن ام اس تاييد نشده است تحقيقات نشان ميدهند كه 5 درصد افراد ام اس داراي برادر يا خواهر با همان بيماري هستند و 15 درصد داراي نسبت نزديك هستند. مطالعه روي دوقلوها نظريه استعداد ژنتيكي را تقويت ميكند. شيوع بيماري ام اس در دوقلوهاي برادر( غير همسان ) به ميزان 5 درصد در مقايسه با دوقلوهاي همسان به ميزان 31 درصد. بعلاوه كشف جراحتهاي ام اس بدون وجود علائم در دوقلوهاي سالم همسان در بيش از نيمي از ساير دوقلوهاي تحت مطالعه.

محققان ژن پاسخ ايمني را در كروموزوم 6 تشخيص داده اند كه به HLA DR2 موسوم است . آنچه در اروپاي شمالي معمول است اينكه بيشتر بيماران ام اس رابطه نزديكي با ژن مربوطه دارند يافتن يك آنتي ژن معمولي بنام HLAدر كليه (تمام )بيماران ام اس و آنهاييكه بيشترين استعداد ابتلا به بيماري را دارند غير محتمل است. تحقيقات بشدت روي عوامل ژنتيكي ام اس تاكيد دارند.

علت شناسي- بيماري زايي و آسيب شناسي ام اس (5)

عفونت

براي بيش از يكصد سال عفونت ( يك ويروس يا باكتري ) بعنوان مضنون اصلي در ايجاد ام اس مطرح بوده است. يك ويروس دير – عمل , ويروسي كه ميتواند براي سالها خود را در حال كمون نگاه دارد تا زمانيكه ماشه بيماري كشيده شود پنهان مي ماند. چنين ويروسي ميتواند در اين بيماري نقش داشته باشد زيرا سه يافته مهم از اين ايده پشتيباني ميكند:

1. اولين يافته مربوط به رابطه بين استعداد ابتلا به ام اس و محيط پيرامون است ( بخصوص فاصله با خط استوا ) در طول اولين پانزده سال عمر در معرض ويروس قرار گرفته سپس ويروس براي سالها بصورت پنهان باقي مي ماند. ساير بيماريهاي حاد مثل بيماري پاركينسون از چنين الگوي جغرافيايي مثل ام اس پيروي ميكنند. انتقال به ناحيه كم خطر بنظر نمي رسد ريسك ابتلا به بيماري را كاهش دهد مگر اينكه اين مهاجرت در زمان كودكي صورت گيرد. محلي كه شخص اولين 15 سال عمر خود را در آن ميگذراند بنظر ميرسد تعيين كننده احتمالي تشخيص بيماري ام اس در آينده است.

ساير تئوريهاي مربوط به عرض جغرافيايي و افزايش تعداد بيماران عبارتند از:

· آب و هوا ( و رطوبت مربوطه , هواي خنك و كاهش اشعه امواج فرا بنفش )

· محيط پيرامون ( شامل رژيم غذايي و نحوه زندگي )

· نظافت

· مصونيت نژادي

بيشترين ميزان شيوع بيماري ام اس در كشورهايي ديده ميشود كه از لحاظ استانداردهاي بهداشتي در مقام اول قرار دارند. كشورهاي فقير تر كه از نظر بهداشتي در رتبه هاي بسيار پايين تري قرار دارند داراي كمترين ميزان شيوع بيماري ام اس هستند. اين وضعيت از اين تئوري كه قرار گرفتن در معرض اين باكتري يا ويروس در سنين بسيار كم سيستم ايمني را بر عليه اين بيماري آماده ميكند تقويت ميكند.

2. دومين يافته مربوط به دنبال نمودن يك ويروس موجود است. بعنوان مثال سطوح غير عادي آنتي باديهاي ويروسي كه همواره در بيماران ام اس پيدا شده است بمانند ذرات ويروسي مختلف و ديگر نشانه هاي عفونت ويروسي. اگر چه ويروس بخصوصي در ارتباط با ام اس شناخته نشده است , مطالعات انجام شده براي مدت بيش از 50 سال بيش از 10 نوع از آنتي باديها را در مايع مغزي-نخاعي در بيماران ام اس نشان داده است.

بيشتر بيماران ام اس حداقل داراي يك نوع آنتي بادي ويروسي هستند (اگر بيشتر نباشد) توجه خاص روي سرخك , تبخال , لنفوم سلول T انساني , و ويروسهاي Epstein-Barr است. تصور دخيل بودن بيش از يك ويروس در كمك به ايجاد ام اس يا عامل اصلي ام اس نيز بسيار قوي است.

تحقيقات گذشته همبستگي جالبي را بين افزايش شديد ويروس هاري ( CDV ) در ناحيه اي كه جمعيت سگها بالا بود ( اشخاص زيادي به نگهداري سگ مي پرداختند) و افزايش موارد بيماري ام اس در 10 سال بعد پيدا كردند. اين مورد, هم در آيسلند و هم در جزيره اي نزديك انگلستان ثبت شده است.

محققان متفق القولند كه ام اس قابل انتقال نيست بعبارت ديگر مسري نيست بنابراين از يك فرد به فرد ديگر قابل سرايت نيست ( مگر ژنتيكي ) . همسران بيماران ام اس ريسكي را متحمل نميشوند و انتقال بيماري در كودكان به فرزندي قبول شده در خانواده اي كه مادر يا پدر ام اس داشته مشاهده نشده است.

محققان شواهدي از ويروس تبخال يافتند كه احتمالا در ايجاد بيماري ام اس موثر است. تجمعي از اين ويروسها در لبه پلاكها در كالبد شكافي مغز بيماران ام اس يافت شد در حاليكه در كالبد شكافي مغز افراد بدون ام اس چنين تجمعي از ويروس مشاهده نشد. اين ويروس human herpesvirus-6 ( HHV-6) ويروس تبخال انساني – 6 همان ويروسي است كه در كودكي باعث سرخك مي شود. در يك تخمين 90 درصد امريكائيها مبتلا به اين بيماري شده اند كه عمدتا در كودكي افراد را مبتلا كرده و باعث تب خفيف ميشود.

در تحقيق اخير سلولهاي فعال مبتلا كننده HHV-6 در بافت سيستم مركزي اعصاب 73 درصد بيماران ام اس وجود داشته اند. 90 درصد بخشهاي بافت كه با demyelination فعال مواجه بودند داراي سلولهاي مبتلا شده به HHV-6 بودند. در مقايسه با بافتهاي غير فعال بيماري تنها 13 درصد مبتلا به ويروس بودند. در بافت سيستم مركزي اعصاب از 28 فرد بدون بيماري ام اس تنها دو مورد مبتلا به HHV-6 بودند و هر دو به بيماري HHV-6 Leukoencephalitis در آنها تشخيص داده شده بود ( بيماري ماده سفيد مغز) .

همچنين در 54 درصد از 41 بيمار ام اس عفونتهاي HHV-6 فعال در نمونه آزمايش خون آنها مشاهده شد. اما در آزمايش خون كه از 61 فرد سالم بعمل آمد وجود اين عفونت منتفي بود.

مقايسه بيماران ام اس با عفونت HHV-6 و بيماران بدون اين عفونت تفاوتي در دوره هاي بيماري مشاهده نشد. اگر چه آنهايي كه آزمايششان مثبت بود در مقابل بيماراني كه آزمايش آنها منفي بود بسيار جوان تر بودند و براي مدت زمان كمتري دچار بيماري ام اس شده بودند. كه احتمال تغيير آسيب شناسي ام اس را در طول زمان تقويت ميكند. با اين وجود يك پيوند علي بين ام اس و HHV-6 برقرار شده است.

علت شناسي- بيماري زايي و آسيب شناسي ام اس (قسمت آخر)

ويروس Epstein-Barr - EBV

اين ويروس در ارتباط با ام اس بوده است و برخي از دانشمندان بر نقش اين ويروس در ايجاد و سبب شناسي بيماري ام اس تاكيد دارند. اين ويروس به خانواده تبخالها تعلق دارد و ابتدا بعنوان عامل اصلي تك هسته فزوني؟ بيماري منونوكلئوز ( mononucleosis) شناخته ميشود.. EBV عامل بيماريهاي ديگر چون سرطان و اختلالات عصبي است.

EBV بسيار شايع بوده و بيش از 95% افراد تا 40 سال در آمريكا آلوده به اين ويروس هستند. نتايج دو تحقيق در دانشكده پرستاري دانشگاه هاروارد نشان داده است كه زنان با سطوح بالاي آنتي بادي EBV در گلوبول سفيد خونشان چهار برابر بيشتر در معرض ابتلا به ام اس هستند از طرف ديگر ساير تحقيقات نشان داده است كه افراد بدون آنتي بادي EBV بندرت دچار ام اس شده اند.

اين يافته ها باعث نمي شود كه ويروسي بودن بيماري ام اس قطعي تلقي گردد درحاليكه اينها خبر از شواهد فزاينده در خصوص ويروسهاي فعال يا آنتي باديهاي ويروسي در افراد مبتلا به ام اس در مقايسه با افراد بدون ام اس ميدهند. محققين نمي دانند نتايج حاصله علت بيماري

ام اس است يا تاثير آن. از آنجائيكه سيستم خود ايمني بيماران ام اس بيش از حد فعال بنظر ميرسد , يك بيمار ام اس واكنش بيشتري نسبت به ويروسهاي خفته نشان ميدهد تا افرادي كه سيستم ايمني منظم تري دارند. در هر حال اين يافته ها ما را بسوي آزمايشهاي بيشتر در خصوص استفاده از دارو هاي ضد ويروسي براي درمان ام اس رهنمون ميكند.

1. سومين يافته حاصل از مطالعات نشان ميدهد كه چگونه ويروسها ميتوانند باعث حالت شبيه فروكش و عود بيماري ام اس و از بين رفتن ميلين بعنوان يك بيماري در حيوانات شوند آزمايشهاي اوليه اغلب در آزمايشگاه روي حيوانات آزمايشگاهي صورت گرفت كه آنها را به بيماريي موسوم به experimental allergic encephalomyelitis (EAE) مبتلا نمودند.

EAE يك بيماري خود ايمني است كه با تزريق ميلين يا پروتئين هاي خاص ميلين به حيوانات سالم بوجود مي آيد اين پروتئين ها حاوي ارگانيسم هاي سل كشته شده هستند. EAE شبيه ام اس عمل كرده و به محققين اجازه ميدهد تا روي بسياري از زمينه هاي تخريب ميلين مطالعه كنند. البته به هر حال اختلاف زيادي بين دو بيماري وجود دارد و داروهايي كه روي بيماري EAE موثر بوده اند روي ام اس تاثير كمي داشته اند.

مدل تجربي ديگر ام اس ويروس Theiler’s murine encephalomyelitis ) TMEV ( مي باشد. بوسيله مايه كوبي درون مغزي موشهاي مستعد ميتوانند دچار اين بيماري شوندكه حالت شبيه سازي تورم و تخريب ميلين inflammation and demyelination كه در

ام اس بوجود مي آيد را ايجاد ميكند.

اين مدلهاي تجربي MS به محققين بينشي در مورد فرايندهاي سلولي كه در ام اس اتفاق ميافتد ميدهد. اين مدلها همچنين براي يافتن درمانهاي جديد قبل از آزمايش روي انسان حياتي هستند زيرا محققين را قادر به مطالعه روي انواع مواد دارويي از جهات امن بودن – كارا بودن و پاسخ بدن به دارو ميكند

Allergy حساسيت

از نظر تكنيكي ام اس را ميتوان بطور كامل يك نوع آلرژي دانست اما اين نوع آلرژي با آلرژي كه ما بطور سنتي ناشي از مواد خارجي مثل گرده و غبار ميدانيم متفاوت است بجاي آن اين نوع آلرژي ناشي از خود ايمني است و زماني رخ ميدهد كه فرد نسبت به بافتهاي بدن خودش حساس شود و آنتي باديهايي را توليد كند كه به سلولهاي سالم بدنش حمله كنند.

ام اس عامل بوجود آمدن آنتي بادي هايي است كه به ميلين و آكسون حمله ميكنند. ساير بيماريهاي خود ايمني مثل تب، درد مفاصل، آرتريت روماتوئيد، لوپوس و مياستنيا گراويس است.

Trauma ضربه يا زخم

ايده جراحت يا حتي حمله فشار روحي براي شروع ام اس يا برانگيخته شدن ام اس براي مدتهاست كه مورد بحث و مجادله بين محققين , پزشكان و بيماران است. تعداد زيادي مطالعه براي دستيابي به بينشي عميق تر در خصوص اين تئوري انجام گرفته است , در بيشتر موارد نتايج غير قطعي بودند اگر چه بسياري از بيماران ام اس به وجود traumatic يا واقعه تنش زا كه منجر به ايجاد يا وخيم تر شدن ام اس آنها شده است گواهي ميدهند.

Vascular مربوط به رگ عروقي

در ارتباط با گردش خون يك عامل رگي يا عروقي براي ام اس تا همين اواخر نا مربوط تلقي ميشد. يك مطالعه نشان داد حدود 50 % بيماران ام اس سر درد هاي ميگرني را گزارش نموده اند در همين حال مطالعه ديگري يافته است كه سر درد هاي ميگرن تا بيش از دو برابر در بين بيمارن ام اس نسبت به گروه هاي كنترل شايعتر است. بيش از يك سوم بيماران اعلام نمودند كه قبل از تشخيص بيماري ام اس در آنها دچار ميگرن بوده اند و 20 % نيز گزارش نمودند داراي سابقه خانوادگي در خصوص ميگرن هستند در مقابل 10 % گروه كنترل.

اين اطلاعات جديد احتمالا ما را بسوي يك ارتباط عروقي در زير مجموعه اي از بيماران ام اس هدايت ميكند. يك توضيح آن ممكن است اين باشد كه عوامل ژنتيك ام اس عامل ميگرن نيز هستند در هر حال پيوند تصادفي وجود ندارد.

تئوريهاي مركب

MS ممكن است بيماريي باشد كه ابتدا با يك ويروس آرام عمل كننده شروع شده و سپس منجر به اختلال سيستم خود ايمني در افراد مستعد از نظر ژنتيكي شود. بخشي از حملات

ام اس تقريبا بلافاصله بعد از يك بيماري ويروسي رخ ميدهد، بيماريهايي مانند سرماخوردگي يا آنفولانزا . در صورتي كه سيستم ايمني در معرض يك ويروس آرام عمل كننده قرار گرفته باشد يك بيماري ويروسي احتمالا در ايجاد ام اس بدتر شونده نقش دارد.

يك تئوري اين ايده را دنبال ميكند كه سيستم ايمني به اشتباه بخشي از ميليني را كه ساختارآن شبيه به يك ويروس است ( molecular mimicry ) اصلاح ميكند سيستم ايمني سپس به اشتباه ميلين را نابود ميكند. تنوري ديگر با ايجاد ضايعه در ميلين ناشي از عفونت ويروسي شروع ميشود سپس باعث رها شدن مقداري از ميلين در جريان خون ميگرددكه حاصل آن پاسخ سيستم خود ايمني براي مبارزه با مواد خارجي است.

بعلاوه عفونتهاي ويروسي T-lymphocytes را فعال ميكند كه در نتيجه آن interferon-gamma (IFN-gamma) در بدن رها ميشود IFN-gamma يك سيتوكين است كه سيستم ايمني را براي مورد هدف قرار دادن و تخريب سلولها تحريك ميكند. مطالعات باليني نشان داده اند كه IFN-gamma ام اس بدتر شونده را درمان ميكند.

Interferon-beta (IFN-beta) در بدن نيز توليد ميشود و ام اس را بوسيله كاهش اهداف تشخيص داده , ترميم BBB(سد خوني-مغزي) و كاهش تورم ناشي از سيتوكينها آرام مي نمايد. سه نوع داروهاي IFN-BETA عبارتند ار بتاسرون – آونكس و ربيف كه همگي آنها براي درمان طولاني مدت بيماري ام اس از نوع عودكننده فروكش يابنده مورد تاييد قرار گرفته اند.

يافته هاي جديد در مورد ام اس و تغذيه

اخيرا پيشرفهايي در زمينه تحقيقات مربوط به بيماري ام اس حاصل شده است كه گزارش آن در وب سايت www.ms-cam.org منتشر شده است . اين تحقيقات در گردهم آيي آكادمي عصب شناسي آمريكا كه در هنولولو بين تاريخهاي 29 مارس تا پنجم آپريل برگزار شده است ارائه گرديده اند.

رويكرد تغذيه اي براي درمان ام اس
مطالعات گذشته در خصوص رژيم غذايي دلالت بر اين داشتند كه چربي هاي اشباع شده به ميزان كم و چربي هاي اشباع نشده زياد به ميزان بالا باعث كاهش شدت بيماري در بيماران ام اس ميشوند. اين بخش از تحقيق بطور كامل مورد بررسي قرار نگرفت بيشتر مطالعات نيز در واقع در دهه هاي 1970 و 1980 ميلادي صورت گرفته بودند تحقيقي كه اخيرا صورت گرفته است توجه زيادي را معطوف بخود كرده است.

در اين مطالعه كوچك 32 بيمار شركت داده شده اند و دو گروه با هم مورد مقايسه قرار گرفتند. يك گروه روزانه كپسول روغن ماهي مصرف كرد بعلاوه به اين گروه توصيه شد 15% از كل كالري حاصل از مصرف چربي را كم نمايند. به گروه ديگر كپسولهاي روغن زيتون داده شد و توصيه گرديد 30% ازكل كالري حاصل از مصرف چربي را كاهش دهند. كليه شركت كنندگان در اين مطالعه از داروهاي مورد تاييد FDA مانند آونكس – كپكسون – ربيف براي معالجه ام اس استفاده ميكردند.

در پايان آزمايش گروهي كه روغن ماهي در طي دوره يكساله آزمايش استفاده كرده بودند در وضعيت به مراتب بهتري قرار داشتند نسبت به گروه ديگركه كپسول روغن زيتون مصرف كرده بود. مخصوصا اينكه گروهي كه كپسول روغن ماهي استفاده كرده بود تشديد ام اس كمتري نسبت به قبل از مصرف كپسول داشت در صورتيكه ديگر گروه (گروه روغن زيتون) تاثيري در بهبودي بيماري حس نكرده بودند ضمن اينكه اشخاصي كه در گروه روغن ماهي قرار داشتند ناتوانايي جديدي در طي دوره مصرف كپسول روغن ماهي پيدا نكرده بودند. بطور خلاصه گروه روغن زيتون در طي يكسال آزمايش وضع بيماريشان بدتر شده بود.

كيفيت زندگي و داروهاي غير مرسوم
در مطالعه كوچك ديگر 14 نفر بيمار ام اس به دو گروه تقسيم شدند به يك گروه فقط داروهاي مرسوم داده شد و به گروه ديگر داروهاي مرسوم و غير مرسوم . گروه اول فقط داروهاي مرسوم را استفاده ميكردند داروهايي مثل آونكس – بتاسرون – ربيف – كپكسون باضافه ساير داروها كه اغلب براي كنترل علائم ام اس بكار برده ميشود. گروه دوم داروهاي فوق بعلاوه داروهاي غير مرسوم مانند استفاده از: مشاور تغذيه – تصوير سازي ذهني – ژرف انديشي – يوگا – روحيه سازي – هوميوپتي – ريكي – طب سوزني – تكنيكهاي آلكساندر را استفاده نمودند.
شركت كنندگان در اين دو گروه پس از شش ماه فرم مربوط به بررسي كيفيت زندگي را پر نمودند. نتيجه اين آزمون تجربي اين بود كه افرادي كه هم از داروهاي مرسوم و هم از روشهاي غير مرسوم پيش گفته استفاده ميكردند از بهتر شدن وضعيت بي رمقي يا خستگي – كنترل مدفوع – و عملكرد جنسي اشان خبر دادند.
برخلاف برخي درمانهاي مرسوم ريسك بسيار كمي در درمانهايي مانند يوگا – ماساژ – و روحيه سازي وجود دارد. بسياري از بيماران ام اس استفاده از اين روشها را سودمند يافتند.

يوگا و ام اس
بسياري از مبتلايان به ام اس به انجام تمرينهاي يوگا پرداخته و گزارشهاي زيادي مبني بر مفيد بودن اين تمرينها وجود دارد از اثرات مثبت يوگا ميتوان كاهش در سفتي عضله ها و بدست آوردن آسايش روحي را نام برد. در كمال تعجب مطالعه رسمي روي ام اس و يوگا هنوز صورت نگرفته است. در نشست اخير عصب شناسان گروهي از بيماران ام اس انتخاب شده و به سه دسته تقسيم شدند براي گروه اول كلاس تمرينهاي يوگا در نظر گرفته شد براي گروه دوم تمرينهاي عادي شامل دوچرخه سواري (دوچرخه هاي ثابت) در نظر گرفته شد و براي گروه سوم نيز هيچ تمريني در نظر گرفته نشد. پس از شش ماه وضع اين بيماران مورد بررسي قرار گرفت و نتيجه اين بود كه دو گروه اول و دوم كاهش چشمگير در ميزان بي رمقي خود را گزارش كردند.




انجام امور روزانه زندگي با وجود خستگي ناشي از ام اس


نوشته Susan Forwell آموزشيار بخش كار درماني و عضو انجمن تحقيق كلينيك ام اس بخش عصب شناسي دانشگاه بريتيش كلمبيا- ونكور- كانادا

خستگي و مالتيپل اسكلروزيس


اگر چه خستگي و بي رمقي از شايعترين مشكلات در بيماران ام اس شناخته شده است و محققين تلاش فزاينده اي براي فهم علائم نامشهود آن دارند0 با اين حال چالش و برخورد با آن و كاهش تاثير خستگي ناشي از ام اس بر زندگي روزمره مي بايست مد نظر قرار داشته باشد0
بي رمقي ميتواند تمام انواع فعاليتهاي روزانه را متاثر سازد, مثل جستجو و يا حفظ شغل , براي خريد به لبنياتي رفتن , تماشاي بازي فوتبال كودكتان , تهيه شام خانواده, حمام گرفتن, تميز كردن خانه, براي قدم زدن به بيرون رفتن, كار با كامپيوتر, شستشوي رخت و لباس0
تحقيقات نشان داده است كه بي رمقي مي تواند روي فعاليتهاي اساسي و مهم نه تنها فردي كه به ام اس مبتلاست تاثير مضر بگذارد بلكه دوستان, خانواده و شبكه اجتماعي را نيز تحت تاثير قرار ميدهد0
بيماران مبتلا به ام اس اظهار ميدارند وقتي دچار بي رمقي ميشوند قادر به انجام كاري نيستند – فقط ضروريات- يعني ديگر قدرت انتخاب را از دست ميدهند آنها همچنين ميگويند " حافظه ام تسليم ميشود"- درباره خستگي ام احساس مقصر بودن ميكنم چون در انظار تنبل جلوه ميكنم و مردم باور نميكنند كه حقيقتا قادر به انجام كاري نيستم. چنين اظهاراتي نشان ميدهند كه بي رمقي ناشي از ام اس بر تمامي زمينه هاي روانشناسي- ادراكي – اجتماعي و فيزيكي زندگي افراد مبتلا به ام اس تاثير ميگذارد0

مديريت خستگي كه مستقيما به بيماري ام اس ارتباط ندارد

براي مديريت موثر خستگي كه موجب تغيير اساسي در زندگي مان است , علل بالقوه خستگي بايستي مورد شناسايي قرار گيرند. نوعي از خستگي مسقيما مربوط به ام اس است و اينطور تصور ميشود كه بعلت صدمه اي است كه به غلاف محافظ اعصاب(ميلين ها) وارد شده است ميباشد اگر چه خستگي در بيماران ام اس ميتواند ناشي از عللي باشد كه بطور مستقيم مربوط به صدمه فوق الذكر نيستند 0
جدول يك فهرستي از اين علل را نشان ميدهد. بي رمقي يا خستگي در بيماران ام اس ناشي از يك يا دو عامل گفته شده در جدول, در بيمارن بسيار شايع است0

مديريت خستگي مرتبط با ام اس
خستگي كه مستقيما ناشي از بيماري ام اس است اينگونه طبقه بندي ميشوند:
خستگي اوليه ام اس كه تصور ميشود ناشي از فيبر اعصاب باشد (ميلين هاي صدمه ديده ) و خستگي ثانويه ام اس كه ميتواند همراه با يكسري از ناتواناييها باشد.

در حال حاضر دارو درماني و راهبردهاي غير تهاجمي براي درمان خستگي ناشي از ام اس بكار برده ميشوند. كار درمانها ( افرادي كه به كاردرماني اشتغال دارند) 9 روش غير تهاجمي زير را براي كنترل خستگي يا بي رمقي ناشي از اين بيماري و توانمند كردن بيماران براي انجام كارهايشان توصيه ميكنند:
1. شناخت ويژه گي هاي خستگي ناشي از ام اس
2. روشهاي خود آگاهي
3. روشهاي ذخيره انرژي بوسيله صرفه جويي موثر و كارآمد انرژي خود
4. روشهاي ساده سازي كارها
5. استفاده از تجهيزات
6. كنترل و مشاهده دماي بدن
7. تمدد اعصاب و وانهادگي
8. رعايت الگوي خواب مناسب و نداشتن بي خوابي
9. مشاركت در انجام كارهاي روزانه فيزيكي تا حد امكان

هدف از استراتژيهاي فوق الذكر تصحيح مكانيسم بي رمقي نيست بلكه منظور ارائه استراتژيهاي مشهود براي تصميم گيري خود انگيخته مناسب براي نيازهاي هر فرد و ايجاد الگوي مصرف انرژي براي مشاركت در فعاليتهاست. در جدول 2 مثالها و اصول هر يك از اين راهبردها آمده است.
تحقيقات نشان داده است كه اگر اشخاص داراي بيماري مزمن مثل ام اس در برنامه هاي اجتماعي كار درماني و مصرف انرژي شركت نمايند تاثير مثبتي را در افزايش توانايي و مديريت بي رمقي خود و نهايتا افزايش كيفيت زندگي اشان خواهند داشت.
جدول شماره يك : علل بالقوه بي رمقي كه مستقيما ناشي از ام اس نيستند ( اين جدول بهيچ وجه يك جدول جامع نيست و علل ديگري نيز براي خستگي از نوع فوق الذكر وجود دارند)

علل بالقوه---------- چند مثال---------------------- چه بايد كرد

عفونت
--------------------------------------سرماخوردگي
----------------------------------------عفونت ادرار
-------------------------------------------------------------------مراجعه به پزشك براي از بين بردن عفونت
دارو / خوراكي ها
-------------------------------تاثير جانبي برخي داروها
-------------------------------تاثير متقابل داروها روي هم
-------------------------------مصرف سر خود داروها
-------------------------------مصرف غذا خارج از رويه معمول
------------------------------------------------------------------------مشورت با دكتر و بررسي داروها وموادي كه مصرف ميكنيد شايد لازم به تعويض دارو يا تغيير الگوي غذا باشد
مشكلات خواب
بي خوابي بخواب عميق نرفتن بدليل بيدارشدن پي در پي بخاطر ادرار- گرفتگي عضله- -صدا ياحركت ديگران---خسته از خواب بيدار شدن يا با سر درد از خواب برخواستن-----در باره مشكلات با دكتر خود صحبت كنيد. اگر اين مشكلات شديد هستند از يك متخصص خواب كمك بگيريد
افسردگي
از دست دادن روحيه زود رنجي و كج خلقي----از دست دادن علاقه به موضوعهايي كه مورد توجه همه است----احساس شكست خوردن و واماندگي----با دكتر خود مشورت كنيد
اختلال وضعيت
كاهش وضعيت جسمي عضله ها-- قلب و ريه ها بدليل عدم فعاليت----با يك فيزيوتراپ آشنا با -بيماري ام اس مشورت كنيد
كمر درد
درد ناشي از آرتريد ---سر درد ها---دكتر خود يا ساير متخصصين را براي كنترل درد ببينيد
اضطراب
مشكلات در محل كار--تنشهاي خانوادگي----نگراني هاي مالي----امور مربوط به ام اس-----از يك مشاور كاردرمان كمك بگيريد
مشكلات تنفسي
آسم- عميق نبودن تنفس----با پزشك خود مشورت كنيد
جدول شماره دو:
رويكردهاي غير تهاجمي براي بي رمقي ناشي از ام اس

راهبرد-------------------------- مثالها و اصول اوليه-----------------------------------

آموزش
-ناديده انگاشتن- وانمود كردن يا جنگيدن توانايي يا عملكرد شما را در انجام فعاليتي خاص ارتقا نمي دهد
روشهاي خود آگاهي
استراحت:نرخ فعاليت عمده كه براي هر موقعيت و هر شخص تعيين ميگردد
استراتژي بهروري انرژي
استفاده از امكاناتي چون آسانسور- پاركينگ مخصوص افراد ناتوان-----سازماندهي انجام امور در چند بخش به اين ترتيب هرگاه خسته شديد استراحت كرده سپس دوباره شروع به انجام كار مي كنيد
تجهيزات
زير دوش از يك صندلي براي نشستن استفاده نماييد تا اينكه بايستيد-----استفاده از ابزار توانبخشي براي راه رفتن جهت كاهش انرژي مورد نياز براي پياده روي-----استفاده از ابزارهايي مانند كنترل از راه دور
دماي بدن
حساسيت به افزايس دماي بدن منجر به افزايش بي رمقي ميشود بعنوان مثال بعد از تمرين و يا قرار گرفتن در محيط هاي گرم ------استفاده از البسه خنك و احتراز از محيط هايي كه گرما زياد است.
وانهادگي و تمدد اعصاب
سر زنده بودن – در هر موقعيتي خواب براي رفع خستگي مورد نياز نيست. تكنيكهاي رفع خستگي بستگي به فرد دارد--برخي روشهاي تمدد اعصاب براي بعضي بيماران ام اسصلاح نيستند
عادات خوابيدن
در جايي كه روزها استراحت ميكنيد شبها نخوابيد يعني در دو محل متفاوت در شب و روز استراحت كنيد-------به عادات پيش از بخواب رفتن توجه كنيد
محيط پيرامون
اقلامي را كه مدام استفاده ميكنيم در محلهايي قرار دهيد كه بسادگي بتوانيد به آنها برسيد-----محل آسايش مناسبي را براي استراحت و جايي كه زمان زيادي را آنجا ميگذرانيد در نظر بگيريد بعنوان مثال در محل كار خانه يا مدرسه.

كار درمان شما ميتواند در مورد هر يك از موارد فوق الذكر با شما مشورت كرده و مناسبترين تركيب از موارد فوق را كه منطبق با نيازهاي شما باشد بعنوان يك راهبرد به شما پيشنهاد دهد.


بر اساس اصول و مثالهاي طرح شده در جدول شماره دو اجازه دهيد به سه فعاليت روزانه در زندگي يك فرد (بطور مثال) نگاهي داشته باشيم اين فعاليتها عبارتند از حفظ اشتغالمان – نگهداري از كودكانمان – برنامه ريزي و آماده كردن شام براي افراد خانواده. چگونه راهبردهاي پيش گفته را بكار بگيريم تا خستگي امان كاهش يافته و قادر به انجام امور گفته شده باشيم؟

با وجود اينكه لازم است نيازهاي خاص هر فرد در نظر گرفته شود مثالهاي مربوط به راهبردهاي حفظ اشتغال در مواجه با خستگي ناشي از ام اس بوسيله بررسي محيط كار از نظر ميزان حرارت ( وجود تجهيزات سرمازا و همچنين امكان استراحت در چند نوبت جنبه عمومي دارد.

براي رسيدگي به امور كودكانمان , در هر مورد ميتوانيم از ابزارهاي توانبخشي استفاده كنيم ضمن اينكه تلاش ميكنيم هر چيزي را نزديك خود و در دسترس نگهداري كنيم.
فعاليت نهايي و آخر آماده كردن شام بود اين فعاليت را ميتوانيم در چند مرحله انجام دهيم تا بتوانيم انرژيمان را بعنوان اصل اوليه و مهم در برخورد با خستگي ناشي از ام اس ذخيره كنيم. از پيش آماده كردن ظروفي كه ميتوانند براي چند نوع غذا استفاده شوند. استراحت قبل از طبخ غذا و بهره گيري از كمك افراد خانواده براي كاهش بار مسئوليت روي خود .

رويكرد هر چه باشد بايد درك شود كه زندگي روزمره بطور فزاينده اي تلاش بيشتر ما را مي طلبد همراه با پيچيدگي كه خستگي منتج از ام اس بوجود مي آورد هر كس بايد بدنبال رويكرد راهبردي چند جانبه و جامع باشد تا نتيجه آن مديريت و كنترل بي رمقي در زندگي روزمره امان در قرن بيست و يكم باشد.

مقدمه اي بر بي رمقي ناشي از بيماري ام اس

نشريه MS IN FOCUS موضوع مقاله اصلي اولين شماره خود را به بي رمقي يا FATIUGE اختصاص داده است. اين مقدمه بر پايه نوشته انجمن ام اس انگلستان و ايرلند شمالي مي باشد.

بي رمقي و ام – اس
بي رمقي محدود كننده زندگي 85% از بيماران مبتلا به ام اس است. جدي تلقي كردن بي رمقي در ام اس ضروري بوده و بايستي بدقت با آن برخورد شود.

بي رمقي چيست؟

بي رمقي ناشي از ام اس براي هر كس متفاوت است براي برخي بي رمقي ناشي از ام اس به مفهوم از توان افتادن است در حاليكه در ديگري شدت پيدا نمودن علائم مانند مشكلات در بينايي- اشكال در تمركز – حافظه – تحرك و گرفتگي عضلات مي تواند باشد. بي رمقي انجام امور روزانه را مشكلتر مي نمايد.

بي رمقي اوليه
بي رمقي اوليه مستقيما ناشي از ضايعه وارده به سيستم اعصاب مركزي است. پاسخ بدن نسبت به ضايعه بوجود آمده كم كردن واكنش و درنتيجه ايجاد بي رمقي است. بيماران مبتلا به ام اس انواع مختلفي از بي رمقي را بشرح زير تجربه ميكنند:

 سستي يا بي رمقي: نوعي بي رمقي شديد كه ارتباطي با انجام فعاليت فيزيكي ندارد
 بي رمقي مدار كوتاه: در دسته بخصوصي از عضلات رخ ميدهد . بعنوان مثال بي رمقي در دست بعد از اينكه مدت كوتاهي كار نوشتن را انجام دهد.
 بي رمقي ناشي از حساسيت به گرما: افزايش دماي بدن ميتواند سبب بي رمقي شود اين نوع بي رمقي در ام اس با تغيير فصول و تغيير آب و هوا رخ ميدهد اما ضمنا در اثر عوامل ديگر مانند حمام گرم گرفتن يا خوردن غذاي داغ نيز رخ مي دهد.

بي رمقي ثانويه
بي رمقي ميتواند ناشي از ساير عواملي كه ضرورتا مربوط به ام اس نيستند باشد مانند :

 اختلال در خوابيدن : اغلب ناشي از علائمي است كه بمرور تسكين يافته و كمتر ميشوند مثل گرفتگي عضلاني- درد – شتاب در ادرار در شبها – افسردگي – اضطراب.
 افونت: ميتواند سبب شدت گرفتن برخي علانم ام اس گردد مانند افونت ناشي از سرما خوردگي كه سبب تب و افزايش دماي بدن و درنتيجه بي رمقي در بيماران ام اس ميشود.
 تقلا: افزايش تقلا و حركت فيزيكي ميتواند باعث بي رمقي شود.
 تاثير دارو: داروهاي زيادي هستند كه سبب بي رمقي و خواب آلودگي بعنوان تاثير جانبي ميشوند، آگاه بودن از اين مسئله مهم است. اگر متوجه همبستگي بين تغيير در ميزان بي رمقي با تغيير در مصرف دارويي شديد مورد را با پزشكتان مطرح نماييد.
 افسردگي: ميتواند ناشي از تخريب عصب و يا بدليل تاثير روحي تطبيق با ام اس باشد.
 محيط اطراف : نور و دماي هوا در محيطي كه كار ميكنيم بسيارمهم هستند به اين شكل كه نور ضعيف موجب تلاش بيشتر چشم براي ديدن ميشود و گرماي مداوم بي رمقي را شدت مي بخشند0

مديريت بي رمقي
مديريت بي رمقي ناشي از ام اس مستلزم رويكردي هم آهنگ شده است كه مشاركت فعال خانواده . همكاران و متخصصان يهداشت را مي طلبد. شايد احساس كنيد كه روابط شخصيتان بدليل عدم شناخت اطرافيان از تاثير بيرمقي بر شما تحت تاثير قرار گرفته است. اگر مايليد درباره مشكلاتي كه در رويارويي با بي رمقي تجربه ميكنيد صحبت كنيد. صحبت با يك پزشك مشاور ميتواند ارزشمند باشد. انجمن ام اس شما ميتواند در خصوص پيدا نمودن مشاور به شما كمك نمايد يا حتي خودش در اين مورد خدماتي ارائه بنمايد.

دارو درماني
مديريت بي رمقي از نوع اوليه احتمالا همراه با استفاده از دارو است. تلاش زيادي بايد صورت گيرد تا مناسبترين دارو و اندازه آن براي شما پيدا شود. از آنجاييكه بي رمقي ناشي از ام اس بدليل ايجاد ضايعه در اعصاب است استفاده از داروي ضد بي رمقي موثر نيست.
براي برخي استفاده از داروهايي كه مورد استفاده بيماران پاركينگسون،انفولانزا و ناركولا پسي ( خواب آلودگي مفرط در روز ) است مفيد بوده است. از آنجايي كه اين داروها نشان داده اند روي بي رمقي ناشي از ام اس موثر بوده اند ، نه به اين خاطر كه پزشكتان تصور ميكند شما داراي اين شرايط هستيد. داروهاي مورد استفاده براي بي رمقي در ام اس عبارتند از:

 آمانتادين: آثار جانبي عبارتند از سرگيجه – سر درد – و اشكال در خوابيدن.
 مودافينيل: داروي جديدي است كه درمان بوسيله آن هنوز تحت آزمايشهاي كلينيكي است. مطالعات در مقياس كوچك خبر از موثر بودن اين دارو بر بي رمقي ناشي از ام اس دارد. آثار جانبي شامل سر درد – ضعف و تهوع است.

درمان بدون استفاده از دارو
تغيير در عادات روزمره ميتواند در مديريت بي رمقي به شما كمك نمايد. اين تغييرات در بهترين شكل خود بوسيله كمك گرفتن از متخصصين كاردرماني- فيزيوتراپيست ها – پزشكان عمومي و متخصصان مغز و اعصاب و پرستاران ام اس صورت ميگيرد.

كاردرماني و فيزيوتراپي
وظيفه كاردرماني تطبيق و تنظيم انجام كارها و تدابير يكپارچه سازي فعاليتها بگونه اي است كه بيشترين حجم فعاليت با صرف انرژي كمتر صورت گيرد (در واقع افزايش اثر بخشي انرژي صرف شده را كاردرماني گويند – از مترجم).

فيزيوتراپي كمك ميكند تا عضلات تقويت شده قدرمند شوند همچنين فيزيوتراپي به وانهادگي (relaxation) كمك مي نمايد كه منجر به افزايش حركات مفاصل و تقويت گردش خون ميگردد0 فيزيوتراپ ميتواند تمرينهاي هوازي را براي شما برنامه ريزي نمايد.
كارهاي روزانه شما بايستي عبارت باشد از :

استراحت و آرامش
اگر بي رمقي در شما داراي الگوي خاصي است ايده آل اين است كه قبل از اينكه بي رمقي به اوج خود برسد استراحت كنيد به اين ترتيب بدن قادر به بازيابي سريعتر قدرت خود ميشود. فنون آرامش يابي در انواع لوح فشرده و نوارهاي صوتي موجودند و روش موثري را براي دستيابي به آرامش عضلاني موجب مي شوند. روشهاي مورد استفاده براي دستيابي به آرامش عضلاني نبايستي باعث انقباض در عضلات گردد زيرا موجب اسپاسم يا گرفتگي عضلات ميشوند.

اولويت بندي براي فعاليتهاي روزانه
درصورتيكه فهرستي از كارهاي روزانه تهيه نماييد مشاهده خواهيد كرد برخي از آنها داراي اولويت اول – برخي ديگر اولويت آخر و حتي برخي قابل حذف شدن هستند. برخي تغييرات نيازمند همكاري ديگران است. درك همه از علت تغيير و ميزان سودمندي كه تغيير براي شما دارد. بسيار مهم است.

برنامه ريزي كردن و سازگار نمودن فعاليتهاي روزانه
انجام امور روزانه مستلزم فعاليت فيزيكي و ذهني است هماهنگ نمودن اين وظايف بسيار مهم است تا اينكه حتما بدنبال انجام امور بوسيله يكي از آنها برويم. بطور معمول برنامه ريزي را در زمان استراحت انجام ميدهيم. بهتر است وظايف اصلي را زماني انجام دهيم كه بي رمقي در حداقل ميباشد و همچنين در فواصل معين موقع كار به خود براي تجديد قوا استراحت بدهيم.

سازماندهي
ميتوانيد بازدهي واثربخشي انرژي را در زمان انجام كار تضمين نماييد ، بعنوان مثال در دسترس نگهداري لوازمي كه بطور مداوم استفاده ميكنيد مانند لوازم پخت و پز در آشپزخانه- استفاده از ابزار كنترل از راه دور ويا زمان تلفن كردن استفاده از گوشي كه روي سر ميگذارند و داراي ميكروفن است همه اين وسايل كمك ميكنند تا در زمان انجام كار بخصوصي حداقل انرژي مصرف شود.
انجمن ام اس شما ميتواند مراكز ارائه اين تجهيزات سازگاري را به شما معرفي نمايد .

طرز قرار گيري و موقعيت صحيح
نشستن بيش از ايستادن در بيماران ام اس ترجيح داده ميشودبراي اينكه موقيت درستي براي ذخيره انرژي در زمان انجام كاري كه طولاني مدت است داشته باشيم در نظر داشتن موقيتتان و تكنيك كار در زمان انجام كار يا بلند كردن يك شيئ با اهميت است به اين ترتيب هم احتمال زخمي شدن را از بين برده ايد و هم از انرژي خود بگونه اي موثر استفاده كرده ايد.

رژيم غذايي سالم و متعادل
رژيم غذايي كم چرب ، پرهيز از غذاي سنگين و غذاي داغ در كاهش بي رمقي ناشي از ام اس موثر است. مصرف بيش از حد الكل و سيگار تاثير منفي در ميزان بي رمقي ام اس دارد.

انجام تمرينات مناسب
تمرينهاي هوازي ملايم رويكردي مثبت در مديريت ام اس است. اين تمرينها كارايي عضلات و قدرت و ميزان تحمل پذيري آنها را افزايش ميدهد البته قبل از انجام هر نوع تمريني لازم است با يك متخصص در خصوص نوع تمرينهاي مختص خود مشورت نماييد.

برشورهاي شماره يك تا شش مركز تحقيقات ژنتيك

برشورهاي منتشر شده بوسيله مركز تحقيقات مهندسي ژنتيك و به همت دوست عزيزم دكتر سرائي و دكتر صنعتي همينطور انجمن ام اس ايران و ساير افراد بلند همت تهيه شده است و حاوي اطلاعات ارزشمندي است از اين جهت 12 بروشور را در دو سري در اينجا مي آورم. مركز ملي تحقيقات مهندسي
ژنتيك وتكنولوژي زيستي
بروشور هاي اطلاع رساني در مورد
MS
بروشور شماره 1
حتماً وقتي به شما گفته شد كه خودتان يا يكي از عزيزان مبتلا به بيماري ام اس هستيد ، مثل خودم شديداً يكه خورديد …در چنين شرايطي معمولاً قبل از هر چيزي بدنبال پاسخ دادن به اين سوال هستيم كه با اين بيماري چه كارهائي مي توان كرد؟ اولين اقدامي كه اكثر خانواده ها پس از آگاهي از ابتلاي يكي از عزيزان مي كنند غالباً مخفي نگه داشتن مسئله از كليه آشنايان و حتي گاهي خود بيمار است! وبه دنبال آن فشارهاي روحي فراواني كه بعلت اين مخفي كاريها براي بيمار پيش مي آيد چنان اثرمخربي بربيمار مي گذارد كه حتي گاهي اثر مفيد داروهاي تجويز شده را هم خنثي ميكند. شايد بهتر باشد بعنوان يك بيمار ام اس تصميم بگيريم بجاي وحشت وگريز از مشكلي كه پيش آمده ، آنرا بهتر بشناسيم و ببينيم چگونه مي توان با كمترين مشكل با ام اس كنارآمد و يك زندگي طبيعي داشت . بروشور حاضر و جزواتي كه متعاقباً مطالعه خواهيد كرد با همين هدف و به منظور كمك به كليه بيماران ام اس كشور تهيه شده است و در آنها با چنين مطالبي آشنا خواهيد شد:
ام اس چيست ؟
چه اشخاصي ام اس مي گيرند؟
انواع ام اس
علائم و مشكلات شايع در ام اس
چگونه مي توان با ام اس زندگي گرد؟
رژيم غذائي مناسب در ام اس (چه بخوريم)
فعاليت و ام اس (ام اس و فيزيوتراپي)
شيوه هاي حمايتي براي بيماران ام اس
تشخيص ام اس
درمان ام اس
اطلاعات جديد در مورد ام اس و…
در تماس بعدي بيشتر در مورد بيماري ام اس صحبت خواهيم كرد ولي فعلاً بياد داشته باشيد كه با وجود تلاشهاي بسيار محققان ، هنوز درماني براي علاج كامل ام اس كشف نشده است و از درمانهاي موجود فقط براي تخفيف عوارض جانبي بيماري و يا بعنوان مسكن استفاده مي شود. اما نبايد نااميد بشويم چون از طرفي با پيشرفتهاي سريع در عرصه هاي علمي بنظر مي رسد با شناخت كامل بيماري و درمان قطعي آن فاصله چنداني نداشته باشيم و از طرف ديگر با آگاهي از شيوه هاي حمايتي موجود ، خصوصاً مشورت با يك پزشك و نيز فيزيوتراپيست حاذق و دلسوز ، مي توان خود را از لحاظ سلامت بدني به حدي نزديك به ساير افراد جامعه رساند.
در پايان يادآوري مي شود نظرات شما بهترين راهنماي ما براي ادامه اين ارتباط خواهد بود .

بروشور شماره 2
ms چيست ؟
به يك شهر بزرگ فكر كنيد : در اين شهر خيالي ما ، آدمهاي زيادي زندگي مي كنند كه هر كدام وظيفه اي را انجام مي دهد ، يكي لباس مردم را تأمين مي كند ، ديگري عرضه كننده مواد غذايي است و سومين نفر هم جزو نيروهاي انتظامي است و امنيت مردم شهر ما را برقرار مي سازد. هيچ فكر كرده ايد بدن هر يك از ما چقدر به همين شهر شباهت دارد ؟
هر يك از سلولهايي كه بدن ما را مي سازند به مثابه يكي از شهروندان شهر خيالي ماست كه وظيفه مشخصي دارد، مثلاً سلولهاي پوست لباس بدن را تأمين مي كنند و گلبولهاي قرمز خون مواد غذائي و گلبولهاي سفيد خون امنيت آن را . بله ، اين مأموران انتظامي بدن ما مدام در خيابانها و كوچه هاي آن يعني رگهاي خوني و فواصل كوچك بين سلولي مي گردند تا هر گونه بيگانه (مثلاً چند ميكروب ) را شناسايي كرده و از بين ببرند.
مثل اينكه يك چيزمهم فراموش شد!نيروگاه برق وسيم كشي برق اين شهرچيزي نيست جزسيستم اعصاب مركزي كه شامل مغز و نخاع مي ياشد به كمك رشته هاي ظريف اعصاب كه تمام اجزا بدن را به مغز و نخاع ارتباط مي دهند ، در واقع سيم كشي ارتباطي بدن ماست . درون اين سيم كشي ها هم جريان برق جاري است – البته با شدتي بسيار ضعيف تر از آنكه ما را دچار برق گرفتگي كند!!
با هم به ساختمان يكي از اين رشته هاي عصب نگاه كنيم : رشته عصبي درست مانند يك سيم برق بوسيله يك ماده پوششي محافظت مي شود. اين ماده پوششي سوسيس مانند كه ميلين نام دارد فقط يك عايق يا حفاظ براي خود رشته نيست بلكه كمك مي كند پيام الكتريكي با سرعتي چندين برابر منتقل شود به زودي مي بينيم كه همين ميلين يكي از بازيگران اصلي قصه ماست .
برگرديم به نيروهاي انتظامي يا همان سيستم ايمني بدن : سلولهاي مختلف اين سيستم مانند كارمنداني وظيفه شناس دائماً و با دقتي بسيار زياد در حال انجام وظيفه اند ، ولي هر كارمند وظيفه شناسي ممكن است گاهي اشتباه كند…
در بدن ما وقتي كه بدلايلي (كه هنوز كاملاً مشخص نشده ) گلوبولهاي سفيد اشتباهاً به ميلين بجاي يك عامل بيگانه حمله كردند، بيماري ام اس آغاز شد. و هر بار كه اين گلوبولها به رشته هاي اعصاب مربوط به يكي از اندامهاي بدنمان حمله مي كنند، آن اندام دچار مشكل خواهد شد. مثلاً زماني ممكن است در راه رفتن ، ديدن يا حفظ تعادل دچار مشكل شويم .
در يكي از بروشورهاي بعدي كه در مورد انواع ام اس است در اين باره بيشتر صحبت خواهيم كرد.
برشور شماره 3
شايد بتوان گفت دو بيمار ام اس را نمي توان يافت كه چگونگي شروع و ادامه بيماريشان شبيه هم باشد.
اما من بعنوان يك پزشك آموخته ام كه بيماري ام اس را به چهار دسته اصلي تقسيم كنم كه هر كدام از ما را مي توان در يكي از آنها طبقه بندي كرد:
الف – ام اس خوش خيم (Benign MS ) در اين نوع فقط تعداد كمي حمله رخ مي دهد كه اين حملات معمولاً با بهبودي كامل همراهند . اين نوع در طي زمان بدتر نمي شود و معمولاً موجب هيچ ناتواني ماندگاري نخواهند شد.فردي را كه ده تا پانزده سال پس از آغاز بيماريش علائم اندكي دارد،بايد جزء اين گروه به شمار آورد. بهر حال گاهگاهي پس از گدشت ساليان دراز ممكن است ام اس فعال شده و ناتواني فرد افزايش يابد.
ب – نوع عود كننده و فروكش يابنده (Relapsing Remitting MS ) اكثر مبتلايان ، بيماريشان را با همين نوع آغاز مي كنند.
به اين ترتيب كه درآنها هرحمله بيماري،يك دوره آرامش(فروكش ) در پي دارد كه بيماران در اين دوره آرامش مشكل چنداني ندارند.حمله ها معمولاً غيرقابل پيش بيني اند و در طي آنها ممكن است مشكلات و ناتواني هاي جديدي اضافه شود و يا مشكلات قبلي مجددأ تكرار شوند. هر حمله بيماري ، يك دوره آرامش (فروكش ) در پي دارد كه بيماران در اين دوره آرامش مشكل چنداني ندارند.
حمله ها معمولاً غيرقابل پيش بيني اند و در طي آنها ممكن است مشكلات و ناتواني هاي جديدي اضافه شود و يا مشكلات قبلي مجددأ تكرار شوند . هر حمله ممكن است براي ساعتها ، روزها ، هفته ها و حتي ماهها طول بكشد و مي تواند خيلي خفيف يا شديد باشد ، در حدي كه نياز به بستري شدن در بيمارستان باشد. طول مدت دوره هاي آرامش هم مي تواند كوتاه يا طولاني باشد(حتي براي چند سال ) .
در مراحل اوليه اين نوع ام اس معمولاً بيماران درايام آرامش مشكلي ندارند. ولي پس از چندين حمله ممكن است بيمار بخاطر آسيب هاي باقي مانده ، نسبت به قبل از حمله مشكلات بيشتري داشته باشد.
ج – نوع پيشرونده ثانويه (Secondary Progressive MS ) اين دسته را مي توان ادامه نوع قبل دانست.يعني پس ازچندين سال حمله وآرامش، بيمار به حدي مي رسد كه بدون وجود دوره هاي واضحي از حمله يا آرامش ، با گذشت زمان رفته رفته ضعيفتر مي شود. زماني كه لازم است تا شخص به اين حد برسد متفاوت است اما طبق آمارهاي بين المللي معمولاً بين پانزده تا بيست سال طول مي كشد.
د- نوع پيشرونده اوليه (Primary Progressive) در اين نوع ، بيماران هرگز حالت هاي عود يا فروكش را ندارند و از همان آغاز حالشان بطور ثابت رو به وخامت مي رود . اين حالت ممكن است هر زماني متوقف شود و يا همچنان بدتر شود.
مطالب گفته شده از ديد يك پزشك و بر طبق اطلاعات علمي بود ولي بعنوان يك بيمار ام اس معتقدم كه روي پيشاني هيچكداممان نوشته نشده كه متعلق به كدام يك از اين گروهها هستيم . و مهمترين عاملي كه تعيين مي كند سير بيماريمان خوش خيم يا پيشرونده باشد تا حد زيادي منوط به خواست خودمان است .
در فرصت هاي بعد بيشتر در اين باره صحبت خواهيم كرد.
برشور شماره 4
گفتيم تظاهرات و سير بيماري ام اس از شخصي به شخص ديگر متفاوت است .
ممكن است علامتي كه مهم ترين مشكل من است اصلاً در شما ايجاد نشده باشد يا بالعكس .
در اين بروشور با هم شايعترين مشكلاتي را كه ممكن است طي دوره بيماري برايمان پيش بيايد ، مرور مي كنيم .
چشم ها معمولاً اولين و شايعترين اعضاي درگير مي باشند. ممكن است شخص به علت انحراف يك چشم دچار دو بيني شود تاري ديد در يك يا هر دو چشم يا درد پشت چشم نيز ممكن است رخ دهد. قدرت بينايي معمولاً در اشخاصي كه درگيري چشمي داشته اند ، تا حدي كاهش مي يابد .
اندام ها (دست و پا ) ممكن است دچار مشكلات حسي و حركتي شوند. از مشكلات حسي احساس كرختي ، به خواب رفتگي يا سوزن سوزن شدن و از مشكلات حركتي ضعف در يك يا چند اندام ، اشكال در راه رفتن و حركات ارادي ديگر را مي توان نام برد.
گوش ها هم گاهي دچار مشكلاتتي نظير وزوز گوش ، يا كاهش شنوايي مي شوند.
احساس نياز مكرر به دفع ادرار ، بند آمدن و احتباس ادرار ، بي اختياري در دفع ادرار و بالاخره كاهش ميل و توانايي جنسي از مشكلاتي هستند كه در دستگاه ادراري – تناسلي بيماران به وجود مي آيند.
از دست دادن تعادل هنگام راه رفتن خصوصاً در تاريكي ممكن است به خاطر درگيري مخچه باشد. گاهي احساس وضعيت در بيماران ام اس مختل مي شود يعني هنگامي كه چشم بيمار را مي بندند نمي تواند موقعيت اندامهايشان را بخوبي دريابد.
غير از اينها مي توان به مواردي نظير مشكل در تمركز حواس و گاهي بي حواسي ، اضطراب ، افسردگي ، احساس درد در ماهيچه ها ، اشكال در سخن گفتن – اشكال در اجابت مزاج واشكال در فرودادن لقمه غذا اشاره كرد.
يادآوري مي شود علائم و مشكلات مختلف بخاطر اينست كه سلولهاي عصبي در بخشهاي گوناگوني درمغز و نخاع درگير مي شوند. اين تفاوت ها نه تنها بين دو بيمار مشاهده مي شود ، بلكه حتي ممكن است در يك فرد در زمانهاي مختلف هم علائم گوناگون بروز كنند . ديگر اينكه علائم ممكن است بارها و بارها بيايند و بروند. پس اگر يكي از توانائي هايمان را از دست داديم نبايد خيلي نگران شويم چرا كه معمولاً امري موقتي است و مي توانيم به كمك درمان مناسب ناتوانيها را به ميزان زيادي از ميان ببريم . گروهي از عوامل مي توانند زمينه ساز ايجاد مشكلات جديد باشند ، كه از آنها مي توان به گرما و رطوبت ، ورزشهايي كه حرارت بدن را بالا مي برند ، تب و مهمتر از همه اينها فشار روحي و عصبي كه پزشكان به آن استرس رواني مي گويند اشاره كنيم . پس چه بهتر كه با يك برنامه ريزي ساده تا حد زيادي از اين عوامل دوري كنيم .
بروشور شماره 5
فيزيوتراپي چيست ؟
به زبان ساده مي توان فيزيوتراپي را علم درمان بوسيله حركت و روشهاي فيزيكي دانست . به اشخاصي كه در اين مورد تحصيل كرده اند فيزيوتراپيست مي گويند.
ام اس و فيزيوتراپي
يكي از مشكلات اصلي ما،ضعف و محدوديت در حركت است كه از طرفي بعلت درگيري قسمتهاي حركتي در مغز و نخاع و از طرف ديگر بعلت كم حركت شدن خودمان است . شايد شما هم به يكي از علل زير حركات خود را محدود كرده ايد:
افسردگي و بي حوصلگي ،ترس ازافتادن يا جراحات ديگر و ناآگاهي (مثلاً ترس از ضرر داشتن فعاليت ) . كم بودن تحرك داراي عوارضي است مانند كوتاه شدن و ضعيف تر شدن عضلات ، زخم بستر ، يبوست و …
حتماً تابحال با فردي كه دست يا پايش شكسته است برخورد داشته ايد و شاهد بوده ايد كه پس از درمان شكستگي و بازكردن گچ ، بيمار در انجام حركات آن عضو ناتوان شده است و نيازمند به فيزيوتراپي براي مدتي محدود بوده است . فرق ما با همين بيمار در اين است كه براي مدت نامحدودي به فيزيوتراپي محتاجيم .
شايد فكر كنيد عملي نيست كه همه روزه به يك فيزيوتراپيست رجوع كنيد و شايد انجام مداوم اين كار از نظر وقت و يا هزينه غيرممكن باشد.
اما با يك روش ساده مي توانيم اين مشكل را حل كنيم :
1- ابتدا به يك فيزيوتراپيست حاذق و دلسوز مراجعه مي كنيم . يافتن او اصلاً مشكل نيست ! كافي است به يك مركز فيزيوتراپي رجوع كنيد و در صورتي كه در آنجا راحت بوديد و حس كرديد به مشكلات شما توجه مي شود و برايتان دقيقاً برنامه ريزي مي كنند، مي توانيد هميشه به همان فيزيوتراپيست مراجعه كنيد. بديهي است علاوه بردقت و توجه متخصص مربوطه ، سليقه شخصي شما هم بسيار مهم است و مثلاً فيزيوتراپيست انتخابي من ممكن است براي شما انتخاب مناسبي نباشد.
2- متخصص فيزيوتراپي شما را معاينه مي كند و حركتهاي مناسب را به شما توصيه مي كند و به صلاحديد ايشان چند جلسه اي در همان مركز تمرين مي كنيد.
3- حركاتي كه فعلاً لازم داريد و تعداد و چگونگي انجام روزانه آنها در خانه را بياموزيد و در صورت نياز به وسايل كمكي ، آنها را از فروشگاههاي اين نوع لوازم تهيه كنيد و يا اگر مي توانيد مشابه آنها را براي خود بسازيد.
4- هر روزه در منزل وقتي را به حركات فيزيوتراپي اختصاص دهيد و ضمن انجام اين ورزشها سعي كنيد بيشتر به بهبودي و تندرستي فكر كنيد .
5- به صلاحديد فيزيوتراپيست هر چند هفته به او مراجعه كنيم تا هم درست انجام شدن حركاتمان را بررسي كند وهم در صورت لزوم تغييراتي در نوع و تعداد حركاتمان بدهد.
چند توصيه كلي :
■ منظور ما از انجام حركات فيزيوتراپي رسيدن به وضعيت بهتر جسمي و روحي است نه شركت در مسابقات المپيك ! پس در انجام ورزشها رعايت اعتدال را فراموش نكنيم …
بهترين حالت ، انجام تعداد كمي حركت در نوبت هاي متعدد در طي روز است .
■ حركات را تا مرز رسيدن به خستگي انجام بدهيم . در صورت تمايل پس از مدتي استراحت مي توان دوباره حركات را تكرار كرد.
■ هرموقعيتي كه انجام حركت را آسان كند مفيد است ، بنابراين با توجه به سبك شدن وزن بدن در آب ، شنا يكي از مفيد ترين ورزشها براي ما مي باشد. البته نيازي به شناي حرفه اي نيست و اندكي هم كه در آب دست و پايمان را تكان دهيم بسيار مفيد است .

منبع : ايرانيان

استفاده از عدد پي در ساخت تخت جمشيد

مهندسان هخامنشي راز استفاده از عدد پي (۱۴/۳ ) را دو هزار و 500 سال پيش كشف كرده بودند. آنها در ساخت سازه هاي سنگي و ستون هاي مجموعه تخت جمشيد كه داراي اشكال مخروطي است، از اين عدد استفاده مي كردند.

عدد پي( ۳.۱۴)در علم رياضيات از مجموعه اعداد طبيعي محسوب مي شود. اين عدد از تقسيم محيط دايره بر قطر آن به دست مي آيد. كشف عدد پي جزو مهمترين كشفيات در رياضيات است. كارشناسان رياضي هنوز نتوانسته اند زمان مشخصي براي شروع استفاده از اين عدد پيش بيني كنند. عده زيادي، مصريان و برخي ديگر، يونانيان باستان را كاشفان اين عدد مي دانستند اما بررسي هاي جديد نشان مي دهد هخامنشيان هم با اين عدد آشنا بودند.

«عبدالعظيم شاه كرمي» متخصص سازه و ژئوفيزيك و مسئول بررسي هاي مهندسي در مجموعه تخت جمشيد در اين باره،‌ گفت: «بررسي هاي كارشناسي كه روي سازه هاي تخت جمشيد به ويژه روي ستون هاي تخت جمشيد و اشكال مخروطي انجام گرفته؛ نشان مي دهد كه هخامنشيان دو هزار و 500 سال پيش از دانشمندان رياضي دان استفاده مي كردند كه به خوبي با رياضيات محض و مهندسي آشنا بودند. آنان براي ساخت حجم هاي مخروطي راز عدد پي را شناسايي كرده بودند.»

دقت و ظرافت در ساخت ستون هاي دايره اي تخت جمشيد نشان مي دهد كه مهندسان اين سازه عدد پي را تا چندين رقم اعشار محاسبه كرده بودند. شاه كرمي در اين باره گفت: «مهندسان هخامنشي ابتدا مقاطع دايره اي را به چندين بخش مساوي تقسيم مي كردند. سپس در داخل هر قسمت تقسيم شده، هلالي معكوس را رسم مي كردند. اين كار آنها را قادر مي ساخت كه مقاطع بسيار دقيق ستون هاي دايره اي را به دست بياورند. محاسبات اخير، مهندسان سازه تخت جمشيد را در محاسبه ارتفاع ستون ها، نحوه ساخت آنها،‌ فشاري كه بايد ستون ها تحمل كنند و توزيع تنش در مقاطع ستون ها ياري مي كرد. اين مهندسان براي به دست آوردن مقاطع دقيق ستون ها مجبور بودند عدد پي را تا چند رقم اعشار محاسبه كنند.»

هم اكنون دانشمندان در بزرگ ترين مراكز علمي و مهندسي جهان چون «ناسا» براي ساخت فضاپيماها و استفاده از اشكال مخروطي توانسته اند عدد پي را تا چند صد رقم اعشار حساب كنند. بر اساس متون تاريخ و رياضيات نخستين كسي كه توانست به طور دقيق عدد پي را محاسبه كند، «غياث الدين محمد كاشاني» بود. اين دانشمند ايراني عدد پي را تا چند رقم اعشاري محاسبه كرد. پس از او دانشمنداني چون پاسكال به محاسبه دقيق تر اين عدد پرداختند. هم اكنون دانشمندان با استفاده از رايانه هاي بسيار پيشرفته به محاسبه اين عدد مي پردازند.

شاه كرمي با اشاره به اين موضوع كه در بخش هاي مختلف سازه تخت جمشيد، مقاطع مخروطي شامل دايره، بيضي، و سهمي ديده مي شود، گفت: «به دست آوردن مساحت، محيط و ساخت سازه هايي با اين اشكال هندسي بدون شناسايي راز عدد پي و طرز استفاده از آن غيرممكن است.»

داريوش هخامنشي بنيان گذار تخت جمشيد در سال 521 پيش از ميلاد دستور ساخت تخت جمشيد را مي دهد و تا سال 486 بسياري از بناهاي تخت جمشيد را طرح ريزي يا بنيان گذاري مي كند. اين مجموعه باستاني شامل حصارها، كاخ ها،‌ بخش هاي خدماتي و مسكوني، نظام هاي مختلف آبرساني و بخش هاي مختلف ديگري است.

مجموعه تخت جمشيد مهمترين پايتخت مقاومت هخامنشي در استان فارس و در نزديكي شهر شيراز جاي گرفته است.
منبع : iranianuk

دوشنبه، آذر ۲۶، ۱۳۸۶

راکت ایرانی "کاوش" پرتاب می‌شود

معاون پژوهشی پژوهشگاه هوا فضا اعلام کرد: راکت کاوش در مرحله تحقیقات است و زمان پرتاب آن در زمان مقتضی اعلام خواهد شد. دکتر محمد ابراهیمی با بیان این مطلب افزود: دانشجویان و مراکز تحقیقاتی برای ورود به آستانه فضا از طریق سیستمهای کامپیوتری در ارتفاع پایین اطلاعات مورد نیاز را کسب می کنند و ماهواره ها و فضا پیماها برای جمع آوری اطلاعاتی در زمینه اتمسفر در ارتفاعات زیاد به کار می روند. وی راکتها را وسایلی برای بررسی و سنجش اوضاع جوی دانست و گفت: راکتها برای بررسی شرایط جوی در یک منطقه خاص به ارتفاعی میان دو فضای فوق (در ارتفاع صد متری) پرتاب می شود.ابراهیمی با بیان اینکه راکت ایرانی کاوش در مرحله آزمایشگاهی و مطالعاتی است، خاطرنشان کرد: ماموریت این راکت برای بررسی جوی است و در حال حاضر در دست بررسی است. معاون پژوهشی پژوهشگاه هوا فضا تاکید کرد: پرتاب اول راکت در سال قبل با موفقیت انجام شد و پرتاب دوم نیز پس از پایان انجام بررسیها در زمان مقتضی پرتاب خواهد شد.
خبر گزاري مهر

بمب اتم

بمب اتمی سلاحی است که نیروی آن از انرژی اتمی و بر اثر شکاف هسته (فیسیون ) اتمهای پلوتونیوم یا اورانیوم ایجاد می شود . در فرآیند شکافت هسته ای ، اتمهای ناپایدار شکافته و به اتمهای سبکتر تبدیل می شوند . نخستین بمب از این نوع ، در سال ۱۹۴۵ م در ایالات نیو مکزیکو در ایالات متحده آمریکا آزمایش شد . این بمب ، انفجاری با قدرت ۱۹ کیلو تن ایجاد کرد ( یک کیلو تن برابر است با انرژی اتمی آزاد شده ۱۹۰ تن ماده منفجره تی . ان . تی ) انفجار بمب اتمی موج بسیار نیرومند پرتوهای شدید نورانی ، تشعشعات نفوذ کننده اشعه گاما و نوترونها و پخش شدن مواد رادیو اکتیو را همراه دارد . انفجار بمب اتمی چندین هزار میلیارد کالری حرارت را در چند میلیونیوم ثانیه ایجاد می کند . این دمای چند میلیون درجه ای با فشار بسیار زیاد تا فاصله ۱۲۰۰ متری از مرکز انفجار به افراد بدون پوشش حفاظتی صدمه می زند و سبب مرگ و بیماری انسان و جانوران می شود . همچنین زمین ، هوا آب و همه چیز را به مواد رادیو اکتیو آلوده می کند . بمب های اتمی شامل نیروهای قوی و ضعیفی اند که این نیروها هسته یک اتم را به ویژه اتم هایی که هسته های ناپایداری دارند، در جای خود نگه می دارند. اساسا دو شیوه بنیادی برای آزادسازی انرژی از یک اتم وجود دارد:
شکافت هسته ای: می توان هسته یک اتم را با یک نوترون به دو جزء کوچک تر تقسیم کرد. این همان شیوه ای است که در مورد ایزوتوپ های اورانیوم (یعنی اورانیوم ۲۳۵ و اورانیوم ۲۳۳) به کار می رود. برای تولید یک بمب اتمی موارد زیر نیاز است: یک منبع سوخت که قابلیت شکافت یا همجوشی را داشته باشد. دستگاهی که همچون ماشه آغازگر حوادث باشد. راهی که به کمک آن بتوان بیشتر سوخت را پیش از آنکه انفجار رخ دهد دچار شکافت یا همجوشی کرد. در اولین بمب های اتمی از روش شکافت استفاده می شد. اما امروزه بمب های همجوشی از فرآیند همجوشی به عنوان ماشه آغازگر استفاده می کنند.
بمب های شکافتی (فیزیونی): یک بمب شکافتی از ماده ای مانند اورانیوم ۲۳۵ برای خلق یک انفجار هسته ای استفاده می کند. اورانیوم ۲۳۵ ویژگی منحصر به فردی دارد که آن را برای تولید هم انرژی هسته ای و هم بمب هسته ای مناسب می کند. اورانیوم ۲۳۵ یکی از نادر موادی است که می تواند زیر شکافت القایی قرار بگیرد.اگر یک نوترون آزاد به هسته اورانیوم ۲۳۵ برود،هسته بی درنگ نوترون را جذب کرده و بی ثبات شده در یک چشم به هم زدن شکسته می شود. این باعث پدید آمدن دو اتم سبک تر و آزادسازی دو یا سه عدد نوترون می شود که تعداد این نوترون ها بستگی به چگونگی شکسته شدن هسته اتم اولیه اورانیوم ۲۳۵ دارد. دو اتم جدید به محض اینکه در وضعیت جدید تثبیت شدند از خود پرتو گاما ساطع می کنند.
درباره این نحوه شکافت القایی سه نکته وجود دارد که موضوع را جالب می کند.
۱) احتمال اینکه اتم اورانیوم ۲۳۵ نوترونی را که به سمتش است، جذب کند، بسیار بالا است. در بمبی که به خوبی کار می کند، بیش از یک نوترون از هر فرآیند فیزیون به دست می آید که خود این نوترون ها سبب وقوع فرآیندهای شکافت بعدی اند. این وضعیت اصطلاحا «ورای آستانه بحران» نامیده می شود.
۲) فرآیند جذب نوترون و شکسته شدن متعاقب آن بسیار سریع و در حد پیکو ثانیه (۱۲-۱۰ ثانیه) رخ می دهد.
۳) حجم عظیم و خارق العاده ای از انرژی به صورت گرما و پرتو گاما به هنگام شکسته شدن هسته آزاد می شود. انرژی آزاد شده از یک فرآیند شکافت به این علت است که محصولات شکافت و نوترون ها وزن کمتری از اتم اورانیوم ۲۳۵ دارند. این تفاوت وزن نمایان گر تبدیل ماده به انرژی است که به واسطه فرمول معروف mc۲= E محاسبه می شود. حدود نیم کیلوگرم اورانیوم غنی شده به کار رفته در یک بمب هسته ای برابر با چندین میلیون گالن بنزین است. نیم کیلوگرم اورانیوم غنی شده انداز ه ای معادل یک توپ تنیس دارد. در حالی که یک میلیون گالن بنزین در مکعبی که هر ضلع آن ۱۷ متر (ارتفاع یک ساختمان ۵ طبقه) است، جا می گیرد. حالا بهتر می توان انرژی آزاد شده از مقدار کمی اورانیوم ۲۳۵ را متصور شد.برای اینکه این ویژگی های اروانیوم ۲۳۵ به کار آید باید اورانیوم را غنی کرد. اورانیوم به کار رفته در سلاح های هسته ای حداقل باید شامل نود درصد اورانیوم ۲۳۵ باشد.در یک بمب شکافتی، سوخت به کار رفته را باید در توده هایی که وضعیت «زیر آستانه بحران» دارند، نگه داشت.
این کار برای جلوگیری از انفجار نارس و زودهنگام ضروری است.
تعریف توده ای که در وضعیت «آستانه بحران» قرار داد چنین است: حداقل توده از یک ماده با قابلیت شکافت که برای رسیدن به واکنش شکافت هسته ای لازم است. این جداسازی مشکلات زیادی را برای طراحی یک بمب شکافتی با خود به همراه می آورد که باید حل شود.
۱) دو یا بیشتر از دو توده «زیر آستانه بحران» برای تشکیل توده «ورای آستانه بحران» باید در کنار هم آورده شوند که در این صورت موقع انفجار به نوترون بیش از آنچه که هست برای رسیدن به یک واکنش شکافتی، نیاز پیدا خواهد شد.
۲) نوترون های آزاد باید در یک توده «ورای آستانه بحران» القا شوند تا شکافت آغاز شود.
۳) برای جلوگیری از ناکامی بمب باید هر مقدار ماده که ممکن است پیش از انفجار وارد مرحله شکافت شود برای تبدیل توده های «زیر آستانه بحران» به توده هایی «ورای آستانه بحران» از دو تکنیک «چکاندن ماشه» و «انفجار از درون» استفاده می شود.تکنیک «چکاندن ماشه» ساده ترین راه برای آوردن توده های «زیر بحران» به همدیگر است. بدین صورت که یک تفنگ توده ای را به توده دیگر شلیک می کند. یک کره تشکیل شده از اورانیوم ۲۳۵ به دور یک مولد نوترون ساخته می شود. گلوله ای از اورانیوم ۲۳۵ در یک انتهای تیوپ درازی که پشت آن مواد منفجره جاسازی شده، قرار داده می شود.کره یاد شده در انتهای دیگر تیوپ قرار می گیرد.
یک حسگر حساس به فشار ارتفاع مناسب را برای انفجار چاشنی و بروز حوادث زیر تشخیص می دهد:
۱) انفجار مواد منفجره و در نتیجه شلیک گلوله در تیوپ
۲) برخورد گلوله به کره و مولد و در نتیجه آغاز واکنش شکافت
۳) انفجار بمب در «پسر بچه» بمبی که در سال های پایانی جنگ جهانی دوم بر شهر هیروشیما انداخته شد، تکنیک «چکاندن ماشه» به کار رفته بود. این بمب ۵/۱۴ کیلو تن برابر با ۵۰۰/۱۴ تن TNT بازده و ۵/۱ درصد کارآیی داشت. یعنی پیش از انفجار تنها ۵/۱ درصد ازماده مورد نظر شکافت پیدا کرد. در همان ابتدای «پروژه منهتن»، برنامه سری آمریکا در تولید بمب اتمی، دانشمندان فهمیدند که فشردن توده ها به همدیگر و به یک کره با استفاده از انفجار درونی می تواند راه مناسبی برای رسیدن به توده «ورای آستانه بحران» باشد. البته این تفکر مشکلات زیادی به همراه داشت. به خصوص این مسئله مطرح شد که چگونه می توان یک موج شوک را به طور یکنواخت، مستقیما طی کره مورد نظر، هدایت و کنترل کرد؟افراد تیم پروژه «منهتن» این مشکلات را حل کردند. بدین صورت، تکنیک «انفجار از درون» خلق شد. دستگاه انفجار درونی شامل یک کره از جنس اورانیوم ۲۳۵ و یک بخش به عنوان هسته است که از پولوتونیوم ۲۳۹ تشکیل شده و با مواد منفجره احاطه شده است.
وقتی چاشنی بمب به کار بیفتد حوادث زیر رخ می دهند:
۱) انفجار مواد منفجره موج شوک ایجاد می کند.
۲) موج شوک بخش هسته را فشرده می کند.
۳) فرآیند شکافت شروع می شود.
۴) بمب منفجر می شود. در «مرد گنده» بمبی که در سال های پایانی جنگ جهانی دوم بر شهر ناکازاکی انداخته شد، تکنیک «انفجار از درون» به کار رفته بود.
بازده این بمب ۲۳ کیلو تن و کارآیی آن ۱۷درصد بود.شکافت معمولا در ۵۶۰ میلیاردم ثانیه رخ می دهد.بمب های همجوشی: بمب های همجوشی کار می کردند ولی کارآیی بالایی نداشتند. بمب های همجوشی که بمب های «ترمونوکلئار» هم نامیده می شوند، بازده و کارآیی به مراتب بالاتری دارند. برای تولید بمب همجوشی باید مشکلات زیر حل شود:دوتریوم و تریتیوم مواد به کار رفته در سوخت همجوشی هر دو گازند و ذخیره کردنشان دشوار است. تریتیوم هم کمیاب است و هم نیمه عمر کوتاهی دارد بنابراین سوخت بمب باید همواره تکمیل و پر شود.دوتریوم و تریتیوم باید به شدت در دمای بالا برای آغاز واکنش همجوشی فشرده شوند. در نهایت «استانسیلا اولام» دریافت که بیشتر پرتو به دست آمده از یک واکنش فیزیون، اشعه X است که این اشعه X می تواند با ایجاد درجه حرارت بالا و فشار زیاد مقدمات همجوشی را آماده کند.
بنابراین با به کارگیری بمب شکافتی در بمب همجوشی مشکلات بسیاری حل شد. در یک بمب همجوشی حوادث زیر رخ می دهند: ۱) بمب شکافتی با انفجار درونی ایجاد اشعه X می کند.
۲) اشعه X درون بمب و در نتیجه سپر جلوگیری کننده از انفجار نارس را گرم می کند.
۳) گرما باعث منبسط شدن سپر و سوختن آن می شود. این کار باعث ورود فشار به درون لیتیوم - دوتریوم می شود.
۴) لیتیوم - دوتریوم ۳۰ برابر بیشتر از قبل تحت فشار قرار می گیرند.
۵) امواج شوک فشاری واکنش شکافتی را در میله پولوتونیومی آغاز می کند.
۶) میله در حال شکافت از خود پرتو، گرما و نوترون می دهد.
۷) نوترون ها به سوی لیتیوم - دوتریوم رفته و با چسبیدن به لیتیوم ایجاد تریتیوم می کند.
۸) ترکیبی از دما و فشار برای وقوع واکنش همجوشی تریتیوم - دوتریوم ودوتریوم - دوتریوم و ایجاد پرتو، گرما و نوترون بیشتر، بسیار مناسب است.
۹) نوترون های آزاد شده از واکنش های همجوشی باعث القای شکافت در قطعات اورانیوم ۲۳۸ که در سپر مورد نظر به کار رفته بود، می شود.
۱۰) شکافت قطعات اروانیومی ایجاد گرما و پرتو بیشتر می کند.
۱۱) بمب منفجر شود.

با همکاری عفت داورزنی
بانک اطلاعات گردشگری