سایت "فرارو" در یادداشتی به قلم "سام رضویان" نوشت:
دیروز لا به لای خبرها، نام سرگشاده ای بود از مدیران چند پایگاه خبری اینترنتی خطاب به اعضای کمیسیون فرهنگی و کمیسیون صنایع مجلس شورای اسلامی ، که بر خلاف گذشته در آن، نه حرفی از آزادی بیان بود، نه رفع فیلتر بود و نه شکایت های همیشگی مشابه.
هرچند که ممکن است در وهله اول عجیب و حتی مضحک به نظر آید ولی مدیران این سایت ها، که در میان آنها پایگاه های پرآوازه ای چون بازتاب و آفتاب و انتخاب و عصرایران به چشم می خورد خواستار "دسترسی مناسب به اینترنت" شده بودند!
این نامه بسیار قابل تامل می تواند باشد آنگاه که از خود بپرسیم، چگونه ممکن است پایگاه خبررسانی اینترنتی، که باید اخبار را در هر لحظه و در سریعترین زمان ممکن ارائه کند، در دسترسی به اینترنت که مایه حیات آن است مشکل داشته باشد؟
نگاهی به اخباری که گاه گاه درباره «اینترنت در کشورهای مختلف» پخش می شود، به حیرتمان وامی دارد. چندی پیش، از همین دست خبری منتشر شد مبنی بر اینکه سرعت اینترنت در ژاپن 60هزار برابر ایران است (یا به عبارت دیگر سرعت در ایران یک شصت هزارم سرعت درژاپن است!)
و این البته حال و روز اسف بار فن آوری ارتباطات در همان کشوریست که قرار در شعار قرار بوده "ژاپن اسلامی" باشد اما در عمل اینترنت معمولی که سرعتش 60000برابر کمتر از ژاپن "غیر اسلامی" است را هم نمی توان بدون تحمل رنج و عذاب به دست آورد!
روشن است که «ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید»، اما ای کاش بدانیم و بدانند که یکی از راه های مهم پیشرفت در یک جامعه، حضور مطبوعات و سیستم خبررسانی پویا در آن است. و امروز در کشورمان می بینیم که این سیستم، نه تنها پویا نشده که به قهقرا می رود! و این بازی جدید "اینترنت قطع کردن" راهی دیگر است در کنار فیلتر کردن ها و هزار بازی دیگر، که دستی دیگر بر گلوی جامعه خبری کشور باشد...
آخر چگونه باید فراموش کرد که دوسال پیش در جای جای تهران، صدای بیلبورد ها به گوش می رسید که نام شرکت های سرویس دهنده اینترنت را فریاد می زدند و خطوط پرسرعت شان را تبلیغ می کردند. هرکس می توانست برای خود "خط پرسرعت" داشته باشد، اما امروز برای اشتراک خط پرسرعت اینترنت، باید ماه ها در صف ماند و بار منت قومی کشید و التماس کرد و ... به راستی چطور آقای وزیر «ارتباطات و فناوری اطلاعات» به «پهنای باند» می نازد؟ آیا این داستان هم، همان داستان آمارهای "اعجاب انگیز" است که هیچ کس جز "بعضی ها" باورش نمی کنند؟ پس این همه پیشرفت در عرصه مخابرات و فناوری اطلاعات، طی این دو سال چرا دیده نمی شوند؟
یادمان هم هست که "رسما" دستوری رسید که اینترنت پر سرعت را دست هرکسی نباید داد... اینترنت پر سرعت چیزی نیست که قرار باشد در دست مردم بیفتد! به شرکت ها هم به نباید به این راحتی اینترنت داد. آنقدر سخت که نا امید شوند! و حتی شایدآنقدر سخت که خبرگزاری دیگری باز نشود.
امروز مدیران سایت هایی که هرکدام سمت و سویی دارند و "به رغم اختلاف نظرهای احتمالی با یکدیگر، در عین حال در چارچوب مقررات جمهوری اسلامی و از داخل ایران به فعالیت خبری مشغول"اند، از نمایندگان مجلس درخواستی یکسان کرده اند. که همین اتحاد شاید تنها نکته مثبت "مصیبت قطع مکرر اینترنت" باشد.
و البته نکته ای در این نامه به چشم می خورد که کمی دردناک تر است " ما در مقام قضاوت و این ادعا که آیا این وضعیت بنا به دستورات خاص و برنامه ریزی شده، بوجود آمده و یا محصول بی تدبیری برخی مسئولان است نیستیم".
داستان باید بیشتر شکافته شود، دستور خاص و برنامه ریزی شده، یا بی تدبیری مسئولان؟ به راستی کدامیک از این دو تیر به سینه مسئولان امر خواهند نشست؟ آنان که به "پهنای باند" می نازند، آیا نمی توانند خطوط پرسرعت اینترنت را به راحتی در اختیار عموم قرار دهند یا "نمی خواهند"؟ آیا احساس می کنند قدرت گرفتن پایگاه های خبری اینترنتی، موجب تضعیف جایگاه آنهاست؟ یا به راستی نمی توانند اینترنت لاغر ایرانی را به دست کاربران برسانند؟ اگر اینگونه است پس این همه ادعای پیشرفت در صنعت مخابرات و فناوری اطلاعات چه می شود؟ نکند کسی این میانه دارد دروغ می گوید؟!!
مشکل اینترنت برای پایگاه های اینترنتی، مشکلی است کاملا محسوس. کافی است روزی سری به دفتر یکی از این سایت ها بزنید تا گاه و بیگاه، بشنوید که آه از نهاد خبرنگاران بر می آید که: "قطع شد..." این مشکل آنقدر محسوس و ملموس هست که نیازی به اوردن ادله و براهین برای اثبات آن نباشد. اما آیا ممکن است مسئولان نیز کمی از مشکلاتشان بگویند؟ بگویند که چرا چنین بلایی بر سر پایگاه ها می آید؟ آیا در پی مقابله با این پایگاه ها هستند؟ مگر قدرت این پایگاه ها تا چه اندازه است که "بعضی" ها دست بر رگ حیاتشان نهاده اند و گاه گاه اجازه نفس کشیدن را از آنان سلب می کنند؟
هرکدام از این پایگاه ها، وابستگی ای پیدا و پنهان به یکی از جناح های درون حاکمیت دارند و شکی نیست که هیچ یک "برانداز" نیستند و درون نظام جمهوری اسلامی فعالیت می کنند و هر کدام بیانگر بخشی از آرای "اهل حکومت" اند. طبیعی است که محدود کردن این پایگاه ها، در روزگاری که دشمنان ایران، با تمام قوا و با در دسترس داشتن بهترین امکانات، از جای جای جهان به سمت ما هجوم می آورند، کاری عقلانی و به نفع نظام نیست. این پایگاه ها، "به رغم اختلاف نظرها"ی شاید بسیار، همگی فرزند یک پدرند و خواهان سربلندی ایران، روا نیست که از حیاتی ترین حق خود، محروم باشند.
دیروز لا به لای خبرها، نام سرگشاده ای بود از مدیران چند پایگاه خبری اینترنتی خطاب به اعضای کمیسیون فرهنگی و کمیسیون صنایع مجلس شورای اسلامی ، که بر خلاف گذشته در آن، نه حرفی از آزادی بیان بود، نه رفع فیلتر بود و نه شکایت های همیشگی مشابه.
هرچند که ممکن است در وهله اول عجیب و حتی مضحک به نظر آید ولی مدیران این سایت ها، که در میان آنها پایگاه های پرآوازه ای چون بازتاب و آفتاب و انتخاب و عصرایران به چشم می خورد خواستار "دسترسی مناسب به اینترنت" شده بودند!
این نامه بسیار قابل تامل می تواند باشد آنگاه که از خود بپرسیم، چگونه ممکن است پایگاه خبررسانی اینترنتی، که باید اخبار را در هر لحظه و در سریعترین زمان ممکن ارائه کند، در دسترسی به اینترنت که مایه حیات آن است مشکل داشته باشد؟
نگاهی به اخباری که گاه گاه درباره «اینترنت در کشورهای مختلف» پخش می شود، به حیرتمان وامی دارد. چندی پیش، از همین دست خبری منتشر شد مبنی بر اینکه سرعت اینترنت در ژاپن 60هزار برابر ایران است (یا به عبارت دیگر سرعت در ایران یک شصت هزارم سرعت درژاپن است!)
و این البته حال و روز اسف بار فن آوری ارتباطات در همان کشوریست که قرار در شعار قرار بوده "ژاپن اسلامی" باشد اما در عمل اینترنت معمولی که سرعتش 60000برابر کمتر از ژاپن "غیر اسلامی" است را هم نمی توان بدون تحمل رنج و عذاب به دست آورد!
روشن است که «ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید»، اما ای کاش بدانیم و بدانند که یکی از راه های مهم پیشرفت در یک جامعه، حضور مطبوعات و سیستم خبررسانی پویا در آن است. و امروز در کشورمان می بینیم که این سیستم، نه تنها پویا نشده که به قهقرا می رود! و این بازی جدید "اینترنت قطع کردن" راهی دیگر است در کنار فیلتر کردن ها و هزار بازی دیگر، که دستی دیگر بر گلوی جامعه خبری کشور باشد...
آخر چگونه باید فراموش کرد که دوسال پیش در جای جای تهران، صدای بیلبورد ها به گوش می رسید که نام شرکت های سرویس دهنده اینترنت را فریاد می زدند و خطوط پرسرعت شان را تبلیغ می کردند. هرکس می توانست برای خود "خط پرسرعت" داشته باشد، اما امروز برای اشتراک خط پرسرعت اینترنت، باید ماه ها در صف ماند و بار منت قومی کشید و التماس کرد و ... به راستی چطور آقای وزیر «ارتباطات و فناوری اطلاعات» به «پهنای باند» می نازد؟ آیا این داستان هم، همان داستان آمارهای "اعجاب انگیز" است که هیچ کس جز "بعضی ها" باورش نمی کنند؟ پس این همه پیشرفت در عرصه مخابرات و فناوری اطلاعات، طی این دو سال چرا دیده نمی شوند؟
یادمان هم هست که "رسما" دستوری رسید که اینترنت پر سرعت را دست هرکسی نباید داد... اینترنت پر سرعت چیزی نیست که قرار باشد در دست مردم بیفتد! به شرکت ها هم به نباید به این راحتی اینترنت داد. آنقدر سخت که نا امید شوند! و حتی شایدآنقدر سخت که خبرگزاری دیگری باز نشود.
امروز مدیران سایت هایی که هرکدام سمت و سویی دارند و "به رغم اختلاف نظرهای احتمالی با یکدیگر، در عین حال در چارچوب مقررات جمهوری اسلامی و از داخل ایران به فعالیت خبری مشغول"اند، از نمایندگان مجلس درخواستی یکسان کرده اند. که همین اتحاد شاید تنها نکته مثبت "مصیبت قطع مکرر اینترنت" باشد.
و البته نکته ای در این نامه به چشم می خورد که کمی دردناک تر است " ما در مقام قضاوت و این ادعا که آیا این وضعیت بنا به دستورات خاص و برنامه ریزی شده، بوجود آمده و یا محصول بی تدبیری برخی مسئولان است نیستیم".
داستان باید بیشتر شکافته شود، دستور خاص و برنامه ریزی شده، یا بی تدبیری مسئولان؟ به راستی کدامیک از این دو تیر به سینه مسئولان امر خواهند نشست؟ آنان که به "پهنای باند" می نازند، آیا نمی توانند خطوط پرسرعت اینترنت را به راحتی در اختیار عموم قرار دهند یا "نمی خواهند"؟ آیا احساس می کنند قدرت گرفتن پایگاه های خبری اینترنتی، موجب تضعیف جایگاه آنهاست؟ یا به راستی نمی توانند اینترنت لاغر ایرانی را به دست کاربران برسانند؟ اگر اینگونه است پس این همه ادعای پیشرفت در صنعت مخابرات و فناوری اطلاعات چه می شود؟ نکند کسی این میانه دارد دروغ می گوید؟!!
مشکل اینترنت برای پایگاه های اینترنتی، مشکلی است کاملا محسوس. کافی است روزی سری به دفتر یکی از این سایت ها بزنید تا گاه و بیگاه، بشنوید که آه از نهاد خبرنگاران بر می آید که: "قطع شد..." این مشکل آنقدر محسوس و ملموس هست که نیازی به اوردن ادله و براهین برای اثبات آن نباشد. اما آیا ممکن است مسئولان نیز کمی از مشکلاتشان بگویند؟ بگویند که چرا چنین بلایی بر سر پایگاه ها می آید؟ آیا در پی مقابله با این پایگاه ها هستند؟ مگر قدرت این پایگاه ها تا چه اندازه است که "بعضی" ها دست بر رگ حیاتشان نهاده اند و گاه گاه اجازه نفس کشیدن را از آنان سلب می کنند؟
هرکدام از این پایگاه ها، وابستگی ای پیدا و پنهان به یکی از جناح های درون حاکمیت دارند و شکی نیست که هیچ یک "برانداز" نیستند و درون نظام جمهوری اسلامی فعالیت می کنند و هر کدام بیانگر بخشی از آرای "اهل حکومت" اند. طبیعی است که محدود کردن این پایگاه ها، در روزگاری که دشمنان ایران، با تمام قوا و با در دسترس داشتن بهترین امکانات، از جای جای جهان به سمت ما هجوم می آورند، کاری عقلانی و به نفع نظام نیست. این پایگاه ها، "به رغم اختلاف نظرها"ی شاید بسیار، همگی فرزند یک پدرند و خواهان سربلندی ایران، روا نیست که از حیاتی ترین حق خود، محروم باشند.
عصر ايران
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر