یکشنبه، بهمن ۱۱، ۱۳۸۳

انفجار چلنجر

انفجار چلنجر

كامبيز توانا
085686.jpg
•۱۹۸۶
در ساعت ۳۸/۱۱ دقيقه به وقت محلى در چنين روزى در سال ۱۹۸۶ بود كه فضاپيماى چلنجر از ايستگاه «كيپ كارناوال» در فلوريدا شمارش معكوس براى پرواز به فضا را آغاز كرد. يكى از مسافران چلنجر خانمى ۳۷ ساله به نام «كريستا مك اوليف» بود كه به عنوان نخستين شهروند عادى و بدون تخصص هوانوردى قصد داشت راهى فضا شده و به زمين بازگردد. كريستا معلم علوم اجتماعى دبيرستان بود كه از منطقه نيوهمپشاير آمده بود، در يك رقابت انتخاباتى شركت كرد تا به عنوان عضو هفتم خدمه و سرنشينان چلنجر وارد اين فضاپيماى غول پيكر شود. پس از انتخاب چند ماه به طور فشرده تمرين ديد تا بتواند در چلنجر دوام بياورد. سفر چلنجر و شروع حركت چند بار عوض شد چرا كه شرايط آب و هوايى مساعد نبود. قرار بود ۲۳ ژانويه اين سفر انجام شود اما آغاز سفر شش روز به تاخير افتاد. مشكلات فنى نيز به اين قضيه اضافه شده بود اما دست آخر اجازه پرواز چلنجر صادر شد.
۳۷ ثانيه پس از شروع حركت هزاران نفر از جمله خانواده كريستا با ناباورى به صحنه اى كه در آسمان رخ داد نگاه مى كردند. بعد از انفجار مهيب، چلنجر در هاله اى از دود محو شد و هيچ چيز از آن باقى نماند. تمامى سرنشينان اين فضاپيما در جا كشته شدند. به غير از حاضران پرواز ميليون ها نفر در سرتاسر دنيا به طور زنده از طريق گيرنده هاى تلويزيونى شاهد اين تراژدى بزرگ بودند.
در سال ۱۹۷۶ سازمان هوا فضاى آمريكا _ ناسا- از بزرگترين و قدرتمندترين فضاپيماى دنيا به نام «اينترپرايز» پرده برداشت. پنج سال بعد شاتل هاى فضايى با ورود كلمبيا و پرواز ۵۴ ساعته آن به فضا وارد دوره اى جديد شدند و در نسل جديد بدنه اصلى به همراه دو موشك حامل سوخت جامد و يك تانكر اصلى سوخت مى توانست به فضا سفر كرده و پس از پايان سوخت شاتل اصلى به زمين بازگردد. در شيوه جديد شاتل پس از ورود به اتمسفر زمين سرعت را كاهش داده و در پايان مانند يك هواپيماى گلايدر مى توانست روى زمين بنشيند. شاتل ها با اين وضعيت مى توانستند وسايل زيادى را با خود به فضا برده و همچنين با خود برخى وسايل و ابزار را به زمين بازگردانند. به ويژه قطعاتى كه در نصب ماهواره به كار مى رفت. حادثه دلخراش و تراژيك چلنجر نخستين نمونه چنين اتفاق تلخى بود كه تا به حال رخ داده است.
حادثه چلنجر در زمانى رخ داد كه ريگان در جنگ سرد با شوروى، آمريكا را به سمتى مى برد كه با دستيابى به برنامه جنگ ستارگان قدرت دفاعى خود را افزايش دهد. بلافاصله پس از اين حادثه ريگان رئيس جمهور وقت آمريكا دستور تشكيل كميته تحقيق مستقلى را صادر كرد كه تمامى جزئيات حادثه را بررسى كرده و دلايل آن را مورد تحقيق قرار داده و گزارش دهند. هيات تحقيق كه به رياست ويليام راجرز، وزير خارجه پيشين دولت آمريكا تشكيل شده بود در ميان خود فضانوردان باسابقه اى چون نيل آرمسترانگ _ نخستين انسانى كه پا بر روى ماه گذشت- و خلبان مشهور و مسلطى چون چاك ييگر را داشت. طبق دليل مطرح شده در پايان تحقيقات چنين اعلام شد كه يك واشر در يكى از اتصالات مخزن سوخت جامد به لحاظ نقص فنى درست كار نكرد و باعث شكست بر اثر فشار و شروع انفجار شده و پس از آن ديگر حوادث به صورت زنجير وار رخ داده است. پس از اين حادثه ناسا تا بيش از دو سال هيچ سفر ديگرى به فضا انجام نداد و تعداد زيادى از بخش هاى ساخت و طراحى و راه اندازى شاتل را تغيير داد.
در سپتامبر ۱۹۸۸ شاتل «ديسكاورى» توانست ماموريت خود را با موفقيت انجام دهد و از آن به بعد سفر هاى فضايى شاتل ها با كمترين درصد خطر و حادثه انجام شد. ماموريت هاى مهم فضايى توسط شاتل ها انجام شد كه از جمله آن مى توان به تعمير تلسكوپ هابل و ساخت پاسگاه هاى فضايى اشاره كرد. تا به امروز بيش از يكصد پرواز شاتل به فضا انجام شده است.
اما اتفاقى كه براى فضاپيماى چلنجر افتاد، باعث شد حتى صنعت دقيق، پيشرفته و خلاقى چون هوانوردى بداند كه پاسخگو است و نه تنها دولت كه ميليون ها انسان آن را تعقيب كرده و حاضر نيستند خطا و شكست در آن پروژه ها را قبول كنند. در دستور هيات تحقيق چلنجر به دو محور اصلى اشاره شد: نخست اينكه دلايل جزيى و دقيق مطرح و اعلام شود و دوم اينكه تمامى كار هاى لازم و ضرورى انجام شده و تمامى پيشنهادهاى تكنيكى و لازم طراحى شود تا در آينده چنين اتفاقى رخ ندهد. تا چند روز پس از وقوع اين حادثه ناسا از دادن هرگونه اطلاعات به رسانه ها خوددارى مى كرد اما ريگان دستور داد كه كليه جلسات بررسى به صورت عمومى برگزار شود تا مردم از جزئيات قضيه باخبر شوند. شوك حادثه چلنجر باعث شد تا دوره اى جديد در امنيت پرواز هاى فضايى رقم بخورد.
روزنامه شرق

چهارشنبه، بهمن ۰۷، ۱۳۸۳

خطرات زيستى رها سازى حشرات اصلاح ژنتيكى شده

در انتظار معجزه

مسيح فروتن

وقتى سخن از جانوران تغيير يافته ژنتيكى به ميان مى آيد، تنها عده كمى ممكن است به فكر حشرات بيفتند. اما در عمل، دستكارى ژنتيكى اين گروه از جانوران، موضوع بخش عمده اى از پژوهش ها است. با اين هدف كه در وضع بهداشت انسان و دام و نيز توليد محصولات گياهى بهبود حاصل شود.
دستكارى حشرات به منظور ناتوان ساختن آنها از انتقال بيمارى، دستكارى در آفت هاى گياهان زراعى يا دشمنان طبيعى آنها با هدف كاهش جمعيت آفت ها و نيز دستكارى حشرات مفيد (مانند زنبور عسل و يا كرم ابريشم) با هدف توليد پروتئين هاى دارويى، از برجسته ترين نمونه هاى اين گروه از پژوهش ها به شمار مى روند.از سويى، اين پژوهش ها توجه زيادى را به سمت جنبه هاى ايمنى اين موضوع معطوف كرده است. يكى از تفاوت هاى مهم اين گروه توليدات با ساير محصولات تغيير يافته ژنتيكى اين است كه حشرات با هدف زنده ماندن، تكثير انتقال ژن هايشان به گونه هاى وحشى، به عمد در طبيعت رها خواهند شد. از آنجا كه اكوسيستم ها توانايى سازگارى خود با تغييرات را دارند پيش بينى نتايج رهاسازى ها دشوار است. در كنار تغييرات پيش بينى شده، حشرات تغيير يافته ژنتيكى مى توانند باعث دگرگونى الگوهاى جمعيتى و نيز روابط صيد و صيادى و يا انتقال ژن ها به گونه هايى شوند كه مورد نظر پژوهشگران نبوده است.پيتر جنكينز، حقوقدان و تحليلگر سياسى مركز ايمنى مواد غذايى در واشينگتن مى گويد: «خطرات زيستى رها سازى حشرات و ماهى ها بسيار بالا است. مشكل اساسى در اين است كه اين گونه ها بعد از رها سازى ديگر قابل كنترل نخواهند بود.»084993.jpgاز سوى ديگر مزاياى احتمالى اين كار مورد توجه بسيارى از كشور هاى پيشرفته و در حال توسعه قرار گرفته است، چرا كه حشرات تاثير چشمگيرى بر بهداشت و كشاورزى مى گذارند.«توماس ميلر» استاد حشره شناسى دانشگاه ريورسايد كاليفرنيا بر اين باور است كه حشرات تغيير يافته ژنتيكى كمك شايانى به رونق كشاورزى كاليفرنيا خواهند كرد. وى توضيح مى دهد: مشكلاتى كه ما از سوى حشرات داريم بيش از اندازه است. برآوردها حاكى از اين است كه در كاليفرنيا در هر ۶۰ روز يك آفت جديد ظهور مى كند. اين يك تهديد جدى است و به دليل گسترش ميزان حمل و نقل مواد رو به افزايش نيز هست. اكنون از ما توقع معجزه دارند و براى اين كار ناگزير از بهره گيرى از راهكار هاى فناورى زيستى هستيم.كرم سرخ غوزه پنبه با خوردن گل پنبه يا سوراخ كردن غوزه و خوردن بذر، به اين محصول خسارت مى زند. ميلر درصدد است گونه اى از كرم سرخ تغيير يافته ژنتيكى توليد كند كه حامل ژن هاى كشنده نتايج خود است. اگر همه چيز طبق پيش بينى جلو برود، از جمله اين آفت و نيز خسارتى كه مى زند كاسته خواهد شد. به گفته ميلر برآورد اقتصادى خسارت وارد شده بسيار آسان است، چرا كه داده هاى فراوانى از توليد پنبه بدون خسارت كرم غوزه پنبه يا با خسارت آن در دست است.
قبل از آزمون اثر اين حشرات در مقياس وسيع، ميلر و همكارانش بايد بدانند كه حشرات تغيير يافته ژنتيكى چگونگى در طبيعت پراكنده مى شوند. براى اين منظور آنها با وارد كردن ژنى از توتيا به اين حشره، پراكندگى اين حشره را مطالعه كردند. از آنجايى كه ژن توتيا منجر به توليد نوعى پروتئين فلورسنت مى شد، رديابى ژن بيگانه در طبيعت ميسر مى شود.دو سال پيش، عمل رها سازى در قفس هايى واقع در مركز تحقيقات وزارت كشاورزى ايالات متحده در شهر فونيكس انجام شد. بناست كه سال آينده علم رها سازى در يك مزرعه باز در شرق ايالت آريزونا انجام شود. با اين آزمون گروه پژوهشى اميدوار است نحوه پراكندگى ژن مزبور در طبيعت را روشن كند. مرحله بعدى كار اخذ مجوز براى رها سازى پروانه كرم سرخ غوزه پنبه حامل ژن كشنده نتاج است. ميلر مى گويد: «موافقان اين پژوهش كه عمدتاً كشاورزان آن را تشكيل مى دهند، مايل هستند كه اين روش به عنوان مهم ترين راه مهار كرم سرخ پنبه مورد استفاده واقع شود.»حشرات تغيير يافته ژنتيكى همچنين مى توانند به عنوان كارخانه هاى توليد مواد دارويى مورد استفاده واقع شوند. با روشى كما بيش مشابه آنچه از باكترى هاى تغيير يافته ژنتيكى انسولين انسانى به دست مى آيد، در ژاپن از كرم ابريشم تراريخت براى توليد پروتئين هاى انسانى استفاده مى شود. اين نوع كرم ابريشم علاوه بر توليد ابريشم مى تواند كلاژن (پروتئين لازم براى ترميم زخم ها) يا آلبومين (براى درمان كم خونى هاى شديد ناشى از خونريزى) نيز توليد كند. در حال حاضر اين مواد از خون هاى اهدا شده استحصال مى شود.«فلورين وورم»، استاد زيست فناورى موسسه دولتى فناورى در لوزان سوئيس مى گويد: «در روش هاى سنتى اين پروتئين ها از بافت يا خون به دست مى آيد كه روشى بسيار كند و پرهزينه است، ضمن اينكه خطر انتقال بيمارى ها نيز وجود دارد.» وورم مزيت كرم ابريشم را در توانايى آن براى توليد مقدار زياد پروتئين و نيز كم خطر بودن آن مى داند: «اگر من بين محصول به دست آمده از خون ۱۰۰۰ نفر انسان و مشابه آن از كرم ابريشم حق انتخاب داشته باشم فكر مى كنم بدانم كدام را انتخاب مى كنم. محصول به دست آمده از كرم ابريشم خالص تر بوده و خطر انتقال بيمارى هاى ويروسى يا انگلى نيز در آن وجود ندارد.»
توليد پروتئين از كرم ابريشم ظرف يك يا دو سال ديگر در آزمايشگاه هاى كوچك شروع مى شود و طى ۱۰ تا ۲۰ سال بعد به سطح توليد تجارى مى رسد.
دستكارى ژنتيك حشرات علاوه بر توليد مواد دارويى، مى تواند ابزارى براى جلوگيرى از انتشار بيمارى هاى انسانى و دامى نيز باشد. بيمارى هايى كه توسط عواملى نظير پشه ها، مگس تسه تسه، ساس، كنه، كك، شپش و حشرات ديگر منتقل مى شود.
«راوى دورواسولا» استاد دانشگاه پزشكى ييل، پژوهشى از اين نوع را سرپرستى مى كند تا بتواند بيمارى را كه توسط نوعى كنه منتقل مى شود، مهار كند. اين بيمارى در آمريكاى لاتين سالانه بيش از ۵۰۰۰۰ نفر قربانى مى گيرد. عامل اين بيمارى نوعى پروتوزوا است كه با گزيدن فرد آلوده به ساس مبتلا و سپس گزيدن فرد سالم به وى منتقل مى شود. گروه «دورواسولا» اقدام به دستكارى ژنتيك نوعى باكترى كرده اند كه معده ساس را ميزبان نامناسبى براى پروتوزوا مى كند و مانع انتقال بيمارى مى شود. با وجودى كه دورواسولا نسبت به اين روش مهار بيمارى خوش بين است، معتقد است كه مطالعات بسيارى براى كاربردى كردن اين روش لازم است. اين مطالعات بررسى مهاجرت ژنى را هم در بر مى گيرد.او مى گويد: «مطالعه در آزمايشگاه يا گلخانه يك بخش مسئله است. اما رهاسازى يك باكترى تغيير يافته ژنتيكى در طبيعت عملى بحث برانگيز است. اگر باكترى تغيير يافته ژنتيك علاوه بر ساس ها، حشراتى نظير مگس خانگى و مورچه را آلوده كند كه در زيستگاه انسانى يافت مى شود، چه اتفاقى خواهد افتاد؟»وى ادامه مى دهد: «دخالت در فرآيند هاى طبيعى كه منجر به تغيير محيط زيست مى شود، مسئوليت بالايى را طلب مى كند. ما مجبور هستيم كه اثرات جانبى اين كار را بشناسيم.»«توماس اسكات» استاد حشره شناس دانشگاه ديويس كاليفرنيا نيز با اين امر موافق است. پژوهش هاى وى بر روى تب هاى ويروسى و نحوه گسترش مالاريا متمركز است. به نظر وى دستكارى ژنتيك در پشه ها به طورى كه ديگر باعث انتقال مالاريا و بيمارى هاى ويروسى نشوند كارى جالب توجه است، اما در عين حال به دليل اثرات جانبى احتمالى ممكن است روش مناسبى نباشد. به عنوان مثال، ممكن است ژن ها علاوه بر ناتوان كردن پشه از انتقال عامل بيمارى، با انتقال به حشرات ديگر منجر به اتفاقات غير قابل پيش بينى شوند. حتى اين امكان وجود دارد كه اين تغييرات ژنتيك پايدار نباشد، به اين معنى كه انتقال بيمارى به دليل اين دستكارى ژنتيك براى مدتى متوقف شود و سپس عامل بيمارى راهى براى «دور زدن» اين مانع پيدا كند و بيمارى به طور غير منتظره مجدداً ظاهر شود.اسكات مى گويد: «بايد دقيقاً روشن كنيم چه چيزى را داريم در طبيعت رها مى كنيم. بايد ماهيت همه گير شدن بيمارى را بشناسيم و بدانيم رها سازى پشه تغيير يافته ژنتيكى چه اثرات قابل سنجشى بر طبيعت مى گذارد و عامل بيمارى چه واكنشى نسبت به محدوديت ايجاد شده نشان مى دهد. مقاومت عامل بيمارى مالاريا هميشه رو به افزايش بوده به طورى كه نسبت به گستره وسيعى از دارو ها مقاوم شده، پس هنوز اين امكان وجود دارد كه بتواند اين مانع را هم پشت سر بگذارد. چنين نتيجه اى مى تواند كار ما را بيش از پيش مشكل كند.»سازمان بهداشت جهانى موارد گزارش شده ابتلا به مالاريا را بين ۳۰۰ تا ۵۰۰ ميليون مورد در سال برآورد مى كند تلفات ناشى از اين بيمارى را بيش از يك ميليون نفر _ كه بيشتر آن را كودكان زير ۵ سال تشكيل مى دهند- مى داند. اسكات ارتباط تنگاتنگى بين اين بيمارى و فقر مى بيند. فراوانى اين بيمارى در جنوب صحراى بزرگ آفريقا از همه جا بيشتر است: كودكان در اين منطقه در هر فصل ۳۰۰ الى ۱۰۰۰ بار گزيده مى شوند.روش هاى متعارف كنترل بيمارى نظير استفاده از تورى و حشره كش نمى تواند گسترش اين بيمارى را كنترل كند. اما ناقل بيمارى به طور پيوسته به حشره كش ها مقاوم مى شوند و بسيارى از كشور هاى جهان سوم توانايى مالى خريد حشره كش ها و تورى ها را ندارند.اسكات مى گويد: «مطالعات زير بنايى به قدر كافى انجام شده. ما ظرف ۵ سال آينده ارزيابى مى كنيم آيا پشه هاى تغيير يافته ژنتيكى راه مناسبى براى مهار بيمارى هستند يا نه. اگر پاسخ منفى بود، به دنبال روش هاى ديگر مى گرديم اگر پاسخ مثبت بود بايد قاطعانه آن را پياده كنيم.»
جنكينز شفاف نبودن قوانين دولت ايالات متحده درباره ارزيابى خطرات حشرات تغيير يافته ژنتيكى را مانع بزرگى قلمداد مى كند: «پژوهشگران به دستور العمل هاى روشنى نياز دارند تا بدانند كدام ارزيابى ها لازم هستند و كدام لازم نيست. سازمان ها در راهنمايى پژوهشگران وضعيت نامطلوبى دارند. هر كدام از آنها سعى دارد از خود رفع تكليف كند.» وى تاكيد مى كند كه نبود دستور العمل روشن منجر به سردرگمى مى شود، «نظارت رسمى بر اين پژوهش ها بسيار كم است. مانند اين است كه وقايع متعددى در درون يك اتاق تاريك روى مى دهد ما سعى مى كنيم همه آن را با تاباندن باريكه اى از نور بشناسيم.»

روزنامه شرق

چگونه جانوران به معالجه خود مى پردازند

يك زندگى سالم

علم پزشكى هنر عالى نوع انسان محسوب مى شود. جانوران نيز در برابر بيمارى هاى خود بى تفاوت عمل نمى كنند. آنها با مهارت تمام از داروخانه جنگل استفاده مى كنند تا به درمان آلام خود بپردازند. به عنوان مثال شمپانزه ها، هنگامى كه حالشان خوب نيست برخى از گياهان طبى را مى خورند. خرس ها، زخم هاى خود را با صمغ هاى ضدعفونى كننده درختان معالجه مى كنند. اين رفتار جانوران براى پژوهشگران و داروسازان يك عرصه جديد پژوهشى است. در اينجا سعى داريم به اين پرسش پاسخ دهيم كه آيا غريزه شمپانزه ها مى تواند راه تازه اى را براى كشف داروهاى جديد به ما نشان دهد يا خير؟ مدت هاست كه پژوهشگران و زيست شناسان درصددند دريابند كه آيا اين غريزه در جانوران اسير و در بند نيز به قوت خود باقيست يا خير؟ به همين دليل زيست شناسان هلندى تحقيقات خود درخصوص علم پزشكى حيوانات را در باغ وحش «آپنهويل»، كه درواقع براى بررسى رفتار ميمون ها مجهز شده است، آغاز كردند.در نزديكى آپنهويل هلند كوه ميمون ها قرار دارد كه در حقيقت باغ وحشى است براى نخستى ها. بيش از ۳۰ گونه مختلف از ميمون ها در اين باغ وحش در محيطى كه تا حد ممكن مشابه محيط طبيعى زندگى آنها ساخته شده است، زندگى مى كنند. درواقع آپنهويل تنها باغ وحشى است كه در آن ميمون ها از يك باغ نباتات طبى برخوردارند. 084999.jpg
«كنستانسه مليشارك» يكى از زيست شناسان مشغول به فعاليت در اين باغ وحش درباره رفتار ميمون ها درقبال اين باغ نباتات مى گويد: «در اين باغ وحش سه رفتار براى ميمون ها قابل انتظار بود. يا اينكه ميمون ها اصلاً توجهى به اين گياهان نكرده و آنها را نمى خورند يا اينكه به سادگى همه آنها را خورده و كل گياهان را از خاك بيرون كشيده و نابود مى سازند و يا اينكه در برخى مواقع، گياهان مشخصى را مى خورند. و بررسى هاى ما نشان دادند كه مورد سوم كاملاً صادق است.»در هفته ها و ماه هاى نخست ميمون ها پيش از همه گياه سنبل الطيب را مى خوردند كه اثرى آرامبخش دارد. علاوه براين برگ هاى ترب سفيد هم در ميان آنها طرفداران زيادى داشت. برگ هاى ترب، حاوى نوعى آنتى بيوتيك طبيعى هستند كه در درمان عفونت ها مفيد است. نكته جالب توجهى كه وجود داشت اين بود كه ميمون ها برگ ترب و برخى گياهان ديگر را تنها در هفته هاى نخست مورد استفاده قرار دادند. به اين ترتيب نمى توان ادعا كرد چون ميمون ها مزه اين گياهان را دوست دارند از آنها استفاده مى كنند.
به عنوان مثال، يك روز يكى از ميمون ها به درون آب افتاد. او شنا كرده و با پيكرى خيس خود را به يكى از جزيره هاى موجود در اين باغ وحش رساند. همنوعان او ابتدا او را به جا نياوردند و از ترس اينكه مبادا جانور ديگرى به قلمرو آنها وارد شده باشد پا به فرار گذاشته و به گوشه و كنارى گريختند. پس از اينكه همه آشوب ها برطرف شد ميمون ها همگى با هم به باغ گياهان خود رفته و از گياهان بابونه و بادرنجبويه تغذيه كردند و به اين ترتيب خود را آرام كردند.به گفته مليشارك: «ميمون هاى باغ وحش آپنهويل از اين امكان بهره مند نبوده اند كه اين رفتار را از والدين و بزرگترهاى خود بياموزند. با اين وجود ظاهراً از روى غريزه مى دانند هر گياه چه تاثيرى مى تواند بر روى سلامتى آنها داشته باشد، حتى گياهانى كه در آمريكاى جنوبى، آفريقا و آسيا مى رويند.»
«ميشائيل هووفمن» كارشناس رفتارشناسى جانوران، حدود ۱۷ سال است كه در پى حل اين معماست. او در تانزانيا به مطالعه رفتار ميمون ها مشغول است و در كنار درمان بيمارى ها و مقابله با فشارهاى روحى، نوع ديگرى از اقدامات پيشگيرانه براى مبارزه با بيمارى ها را در بين آنها مشاهده كرده است. به اعتقاد او تنها ۱۵ درصد از غذاهاى گياهى مورد استفاده توسط ميمون ها كاربرد درمانى دارند. شمپانزه ها در طول دوره باران هاى موسمى از غالب اين گياهان، ولو به مقدار بسيار كم، استفاده مى كنند. تنها برخى از گياهان طبى هستند كه به طور منظم و به مقدار زياد خورده مى شوند و هدف از اين كار نيز عمل پيشگيرى از بيمارى هاست. درواقع، شمپانزه ها با استفاده دايم از اين گياهان طبى، سيستم دفاعى بدن خود را تقويت كرده و به اين ترتيب مى بينيم كه اغلب اوقات در سلامتى كامل به سر مى برند.
علم پزشكى انسان از طريق خط و زبان جهش هاى عظيمى را در طول تاريخ داشته است. امروزه بيش از ۱۰ هزار داروى متفاوت در بازار به فروش مى رسند. علاوه بر اين، بايد از دستگاه هاى پيچيده اى همچون دستگاه هاى راديوگرافى و سى تى اسكن نام برد. جانوران با چنين پيشرفت هايى نمى توانند رقابت كنند با اين وجود از طريق يادگيرى و غريزه دقيقاً به همان هدفى مى رسند كه ما در پى آنيم، يعنى يك زندگى سالم.
DW-WORLD.DE

روزنامه شرق

شيشه مقاوم براى وسايل نيمه رسانا

ايتكا: توتو به تازگى نوع خاصى از شيشه مقاوم براى پنجره هايى كه در وسايل نيمه رسانا به كار مى روند ساخته است. اين شيشه از كوارتز، يك لايه بسيار ظريف از ييتريا و ماده شفافى از سراميك ساخته شده است. پنجره هايى كه از اين شيشه ساخته مى شوند قادرند در برابر پلاسماهاى خورنده مدارها مقاومت كنند به اين معنى كه نياز به جابه جايى آن نيست و از آنجا كه پوشش، شيشه ناخالص كمترى را در طول زمان فرسايش آزاد مى كند نقص كمترى را در جريان ساخت قطعات ايجاد مى كند. توتو اين شيشه را به وسيله فوران دانه هاى ريز تياريا در سرعت بالا درست مى كند. اين دانه ها كه صدها نانومتر هستند به ذرات كوچكتر ده نانومترى تقسيم شده و در سطح شيشه اندازه شان به ۲۰ دهم ميكرون مى رسد. او قصد دارد در ۲ ماه آينده انواع ارزان ترى از اين شيشه را بسازد.

اسرار مخفى يخچال هاى گرينلند

مجيد ميرزايى عطاآبادى (شرق): پس از آنكه در تابستان ۲۰۰۳ گروه بين المللى محققانى كه در حال حفارى صفحه يخى ميانى گرينلند هستند در عمق ۳۰۸۵ مترى به سنگ بستر اين قاره رسيدند با هجوم آب به مته حفارى روبه رو شدند كه اين پديده عجيب را ناشى از ذوب يخ ها به دليل جريان هاى زمين گرمايى و وجود يك سيستم آبى مايع در زير صفحه يخى دانستند كه براى چند ميليون سال از سطح جدا بوده است. در تابستان امسال، حفارى مجدداً در عمق ۳۰۹۱ مترى و در مكانى نزديك چاه قبلى به سنگ بستر رسيد و در كمال تعجب دانشمندان بقايايى از مواد آلى از اين عمق به دست آمد. اين مواد آلى كه احتمالاً بقايايى از برگ هاى سوزنى مخروطيان است چندين ميليون سال سن داشته و مربوط به آخرين درختانى هستند كه زمانى سطح اين قاره را مى پوشانده اند. اين يافته نشان مى دهد كه گسترش و ايجاد صفحه يخى گرينلند تقريباً سريع بوده است چرا كه در غير اين صورت اين بقايا حمل شده و در اين مكان يافت نمى شد.
glaciology.gfy.ku.dk

ساخت ذرات نانوكريستال با اندازه يكسان

ايتكا: گروهى از پژوهشگران بخش مهندسى شيمى دانشگاه ملى سئول اخيراً نوعى ذرات نانوكريستال با اندازه يكسان ساخته اند. براى اين فرآيند حتى در كميت بالا به هزينه زيادى نياز نيست. اين نانوذرات از ناتئوكسيك فلزى تحت حرارت بالا به دست مى آيد و سايز ذرات به دست آمده ۱ نانومتر است و در هر چرخه فرآيند، مى توان ۴۰ گرم از آن توليد كرد. زمان هر فرآيند ۲ تا ۳ ساعت كامل است. اندازه ذرات نيز با تغيير شرايط آزمايش تنظيم مى شوند.

زيست تراشه ها و تشخيص ويروس ها

ايسنا: گروهى از محققان دانشگاه هاروارد شناساگرى از ترانزيستورهاى نانوسيمى ساخته اند كه مى تواند ويروس هاى مختلف را به سرعت در نمونه هاى آزمايشگاهى شناسايى كند. حسگرهاى محيطى و ابزارهاى دستى كه به سرعت و سادگى ويروس هاى مختلف را شناسايى و مشخص مى كنند، مى توانند در اعلان سريع و به موقع شيوع بيمارى هاى واگيردار و حمله سلاح هاى زيستى مورد استفاده قرار گيرند. در نمونه اوليه ساخته شده توسط محققان براى شناسايى انواع مختلف ويروس ها، از آنتى بادى هاى چسبيده به نانوسيم ها استفاده شد. چارلز ليبر، استاد شيمى دانشگاه هارواد گفت: «چسبيدن اجسام به نانوسيم باعث ايجاد تغيير در جريان الكتريكى عبورى از ابزار الكترونيكى مى شود و يك سيگنال مبتنى بر وجود ويروس توليد مى شود.» وى افزود: « از اين تراشه مى توان براى شناسايى و كنترل بيمارى ها استفاده كرد. مثلاً ويروس ايدز، مانند ساير ويروس ها پس از ورود به سلول كار تكثير خود را آغاز مى كند. اگر بتوانيم اين عوامل بيمارى زا را قبل از درهم شكستن سيستم ايمنى بدن، شناسايى و به كمك داروها درمان كنيم، احتمال كمى وجود دارد كه عفونت ايدز به شكل پيشرفته آن تبديل شود. همچنين اين وسيله مى تواند در مطالعه نحوه اتصال ويروس ها به گيرنده ها مورد استفاده قرار گيرد و مشخص كند كه كدام ويروس ها به كدام گيرنده ها متصل مى شوند، ذرات ويروسى چه مدت به گيرنده ها مى چسبند و چه ماده اى موجب استحكام يا از هم گسيختن اتصال مى شود. از اين وسيله همچنين مى توان براى شناسايى زيست مولكول هاى مختلف، مانند DNA و پروتئين ها استفاده كرد.» محققان نمونه هاى اوليه اين وسيله را با رشد دادن نانوسيم هاى سيليكونى به قطر ۲۰ نانومتر ساخته اند و با تركيب نانوسيم ها با مايع و جريان دادن آنها به داخل اتصالات نيكلى كه با فاصله ۲ ميكرون از هم جدا شده اند، ترانزيستورهاى نانوسيمى را ساخته اند. به گفته ليبر: « روش شناسايى ما بر شناسايى خالص الكتريكى اتصال يا جدا شدن يك تك ذره ويروسى بنيان نهاده شده است.» وى افزود: «اين شناساگرهاى نانوسيمى مى توانند به آسانى و به طور همزمان هزاران ويروس متفاوت را در آزمايشگاه شناسايى كنند.» محققان سال هاست كه با استفاده از ميكروسكوپ هاى نورى ويروس هاى منفرد را شناسايى مى كنند اما اين روش ها به خالص سازى نمونه هاى آزمايشگاهى و برچسب گذارى ويروس ها با استفاده از نشان هاى فلورسانس نياز دارد كه اين ذرات را براى استفاده هاى بالينى و تشخيص نامناسب مى كند. در ضمن اين روش ها نمى توانند ويروس ها را در نمونه هاى با غلظت بسيار پايين شناسايى كنند و نيز قادر به تشخيص انواع مختلف ويروس ها نيستند.

سه‌شنبه، بهمن ۰۶، ۱۳۸۳

جنس نيرومندتر

زنان نسبت به مردان عمر طولانى ترى دارند
•ترجمه: زينب همتى --- روزنامه شرق

زنان نسبت به مردان عمر طولانى ترى دارند. اين مسئله گرچه غيرمنصفانه است اما حقيقت دارد. در كشورهاى توسعه يافته، زنان به طور متوسط ۵ تا ۶ سال بيشتر از مردان عمر مى كنند. در كشورهاى فقير اين نسبت اگرچه در نتيجه زايمان هاى مكرر پائين تر است اما هرگز به صفر نمى رسد. اما سئوال اصلى اين است. چرا؟اين سئوال را مى توان به دو طريق پاسخ داد. به اعتقاد يك زيست شناس تكاملى، پاداش تكاملى كه از داشتن عمر طولانى نصيب زنان مى شود كمك به بزرگ كردن و تربيت نوه و نبيره هاست. در مقابل، مردان، خودشان را از رقابت با مردان ديگر براى توليدمثل و زاد و ولد بيشتر كنار كشيده اند. اين مسئله ممكن است صحيح باشد اما كمك چندانى به حرفه پزشكى نمى كند. گروهى از پژوهشگران دانشگاه جان مورز انگلستان يك پاسخ پزشكى و درعين حال منطقى براى اين مسئله يافته اند. به اعتقاد اين پژوهشگران، مردان ۷۰ ساله داراى قلب هايى با عمر ۷۰ سال هستند اما قلب زنان ۷۰ ساله با قلب زنان ۲۰ ساله برابرى مى كند.
ديويد گولدزپينك (Goldspink .D ) پروفسور زيست شناسى سلولى و مولكولى دانشگاه جان مورز و هم دانشگاهى هاى او طى ۲ سال متوالى، ۲۵۰ داوطلب كه بين ۱۸ تا ۸۰ سال سن داشتند را مورد بررسى قرار دادند. تمامى داوطلب ها سالم بوده اما جنب و جوش و فعاليت جسمانى چندانى نداشتند. مهمترين يافته اين پژوهشگران اين بود كه قدرت قلب مردان بين سنين ۱۸ تا ۷۰ سالگى، ۲۰ تا ۲۵ درصد كاهش مى يابد در حالى كه قدرت قلب زنان با گذشت زمان، تغييرى نكرده و با همان قدرت قبلى به كار خود ادامه مى دهد.بازده قلب هر داوطلب به ويژه جريان خون و فشارخون آن، قبل از فعاليت و به هنگام اوج فعاليت اندازه گيرى شد. علاوه بر اين، به منظور اندازه گيرى اندازه دهليزهاى قلب هر يك از داوطلبين و همچنين ضخامت ماهيچه هاى ديواره قلب، به هنگام پر و خالى شدن، اسكن ماوراء صوتى از قلب هر يك از داوطلبين تهيه شد. نتيجه تحقيقات پژوهشگران نشان داد كه مردان، بين سنين ۲۰ تا ۷۰ سالگى، حدود يك سوم از سلول هاى ماهيچه اى انقباضى موجود در ديواره هاى قلبشان را از دست مى دهند- ارتباط مستقيمى بين تعداد اين سلول ها و بازده قلب يك وجود دارد. اما سئوال اصلى باقيمانده اين است: چرا در مردان، با افزايش سن اين سلول ها از بين مى روند اما در زنان اين طور نيست؟در گذشته پژوهشگران علت عمر طولانى زنان نسبت به مردان را به هورمون استروژن نسبت مى دادند. به اعتقاد آنها استروژن يا هورمون جنسى زنانه داراى نقش حفاظتى بر روى قلب است. اما دكتر گولدزپينك اين ايده را قبول نداشته و معتقد است كه بعد از يائسگى، كاهش چندانى در بازده قلب زنان صورت نمى گيرد هر چند كه سطح هورمون استروژن به شدت كاهش مى يابد. از يافته هاى ديگر اين تحقيق مى توان به اين مسئله اشاره كرد كه با بالا رفتن سن، هم در زنان و هم در مردان، ميزان جريان خون وارده به ماهيچه ها و پوست اندام هاى حركتى كاهش مى يابد. ساختار رگ هاى خونى مردان، سريع تر، تغييرات حاصله را نشان مى دهند اما زنان اين تغييرات را پس از شروع يائسگى نشان مى دهند.اما تمامى اخبار راجع به مردان بد نيستند. در مطالعه ديگرى كه توسط اين تيم صورت گرفته معلوم شده است كه قلب ورزشكاران مرد بازنشسته به اندازه قلب مردان ۲۰ ساله غيرفعال قدرتمند است. اما آيا مردان قادرند كاهش بازده قلب شان پس از يك دوره غيرفعال بودن را بهبود بخشند؟ آيا فكر نمى كنيد براى ورزش و فعاليت كمى دير شده باشد؟ به گفته دكتر گولدزپينك: «من فكر مى كنم كه پاسخ اين سئوال «نه» است. مزاياى بهداشتى حاصل از فعاليت معقول و منطقى بسيار زياد است. بنابراين اگر شما مرد هستيد و هيچگونه فعاليتى هم نداريد به شما توصيه مى كنم كه از همين حالا عزم خود را جزم كرده و به طور منظم و معقول فعاليت جسمانى داشته باشيد.»
Economist.com,Jan.13.2004

ژن درمانى در آستانه تحولى نوين

ايسنا: محققان دانشگاه «بوفالو» با انتقال موفقيت آميز يك ژن فلوئورسنت به سلول ها با استفاده از نوعى نانوذرات جديد، ايده ژن درمانى بدون استفاده از ويروس هاى خطرناك را يك گام به واقعيت نزديك كردند. مدت هاى مديدى است كه از ويروس ها به عنوان حامل هاى ژن به دليل قابليت آن ها در نفوذ به درون سلول استفاده مى شود با اين حال همواره خطر وحشى شدن مجدد اين ويروس ها در بدن وجود دارد. در اين تحقيق دانشمندان نشان دادند كه مى توان از نانوذرات به عنوان يك حامل مناسب ژن به جاى ويروس ها استفاده كرد. به گفته يكى از محققان، در اين روش امكان بررسى انتقال ژن ها به درون سلول ها با استفاده از يك روش نورى فراهم شده است. با استفاده از اين روش امكان ارزيابى نحوه ورود نانوذرات به درون سلول و نحوه رهاسازى رشته DNA درون هسته سلول فراهم شده است. با توجه به خطرات استفاده از حامل هاى ويروسى در مطالعات انسانى، اين روش در نوع خود بسيار حائز اهميت است. از مزاياى روش ابداعى، رهاسازى DNA موجود در نانوذره در درون سلول، پيش از تخريب آن توسط سيستم ايمنى سلول است. با توجه به اين كه تاكنون امكان دنبال كردن ژن درمانى چه با حامل هاى ويروسى و چه با حامل هاى غيرويروسى وجود نداشته است، اين روش از اين جهت كه امكان كنترل گام به گام انتقال ژن به درون سلول ها را فراهم كرده است، در نوع خود بى نظير است.

توليد گردن بندهاى زنده در ابعاد نانو

ايسنا: محققان فيزيك و زيست شناسى دانشگاه «كاليفرنيا» موفق به كشف نوع جديدى از ميكروتوبول ها با آرايش بسيار منظم شدند كه كاربردهاى وسيعى در ساخت ابزار و مواد ريز شده خواهد داشت.
پيش بينى مى شود، اين اكتشاف كه به صورت كاملاً غيرمنتظره صورت گرفت بتواند بر دارو و ژن رسانى و سيستم هاى حاوى آنزيم ها و حسگرهاى زيستى تاثير بگذارد.
همچنين مى توان از آن در ساخت حامل هاى مواد شيميايى و قالب هاى نانوسيم ها و مواد با خواص نورى مى توان استفاده كرد.
محققان به منظور بررسى مكانيسم هاى دخيل و خود سامانى و شكل گيرى ميكروتوبول ها، ميكروتوبول هاى بافت مغز يك گاو را مورد مطالعه قرار دادند. ميكروتوبول ها استوانه هاى توخالى هستند كه درون ساختارهاى سلولى قرار دارند. ميكروتوبول ها و ساختارهاى خود آرايش يافته آنها، از اجزاى مهم در بسيارى از فعاليت هاى سلولى هستند.
از مهم ترين اين فعاليت ها، تشكيل ساختارهاى دوكى شكل در طى روند تقسيم سلولى و انتقال نوروترانسميترها درون سلول هاى عصبى است. با اين حال مكانيسم هاى موثر در آرايش يافتن اين ساختارها درون ارگانيسم ها به خوبى شناخته نشده است.
مولكول هاى خطى با بار مثبت (كاتيون هاى سه، چهار و پنج ظرفيتى) به ساخت گروه هاى شش وجهى ميكروتوبولى منجر شدند؛ نتيجه اى كه كاملاً قابل پيش بينى بود. ولى اين افراد در ادامه تحقيقات خود متوجه شدند كه كاتيون هاى دو ظرفيتى كوچك و كروى شكل باعث آرايش يافتن ميكروتوبول ها به شكل يك گردن بند مى شوند. آنها همچنين انواع گردن بندهاى خطى، شاخه دار و خميده را شناسايى كردند.
به عقيده يكى از محققان طرح، از ديدگاه فيزيك نظرى، فاز گردن بند زنده اولين تجربه واقعى در خصوص نوع جديدى از غشاء است چرا كه مولكول هاى ميكروتوبول همگى در يك جهت امتداد مى يابند ولى قادرند درون سلول زنده نيز منتشر شوند. اين ساختار جديد بسيار پويا است و تغييرات گرمايى به تغيير شكل آن منجر مى شود.
از روياهاى اين افراد در آينده افزودن فلزات به اين ساختارها با اندازه و شكل هاى متنوع است كه در اين صورت نانومواد با خواص نورى كنترل شده توليد خواهد شد

انفجارهاى خورشيدى و نقص فنى ماهواره ها

ايتكا: پژوهشگران ژاپنى از امكان نقص در ماهواره بر اثر انفجارهاى خورشيدى خبر دادند. موسسه ملى فناورى ارتباطات و اطلاعات ژاپن اعلام كرد بررسى پژوهشگران اين موسسه نشان داده است فعاليت هاى خورشيدى بر موضع استقرار يك ماهواره ارتباطات تجارى ژاپن تاثير گذاشته است. يك ماهواره ناسا و چند ماهواره ديگر آمريكايى نيز پس از فعاليت شديد خورشيدى با مشكل روبه رو شده اند. پژوهشگران اين موسسه از هفته گذشته انفجارهاى خورشيدى را بررسى كرده اند. دوساعت پس از بزرگترين انفجار روز دوشنبه گذشته يك ماهواره ارتباطات تجارى ژاپن قادر به حفظ موقعيت خود نبود. بر اساس اعلام اين موسسه سيستم هاى راهنماى ماهواره ها احتمالاً تحت تاثير انفجارهاى خورشيدى قرار مى گيرد كه مقادير زيادى ذرات الكتريكى تحريك شده را در فضا پخش مى كند.

هفتمين كنفرانس ماده چگال

هفتمين كنفرانس ماده چگال (بررسى فيزيكى كليه مواد جامد و مايع در ابعاد مختلف) انجمن فيزيك ايران از روز سه شنبه ششم بهمن ماه امسال به مدت دو روز در دانشگاه علم و صنعت ايران برگزار مى شود.دكتر حسين فرمان دبير كنفرانس ضمن بيان مطلب فوق اهداف برگزارى كنفرانس را اطلاع رسانى از آخرين تحقيقات محققين ايرانى و خارجى درباره موارد مورد بحث كنفرانس، تبادل علمى و بررسى امكان كارهاى گروهى، تيمى همكاران دانشگاهى داخلى، يافتن راهكارهاى مناسب براى داشتن پروژه هاى مشترك با دانشگاه هاى معتبر خارجى، ايجاد حق اعتماد بيشتر در دانشجويان تحصيلات تكميلى براى كارهاى پژوهشى برشمردند.وى تعداد مقالات ارائه شده در كنفرانس را ۵۰ مقاله به صورت سخنرانى و ۸۰ مقاله به صورت پوستر عنوان داشت. دكتر فرمان موضوعات مقالات را ساختار جامدات و مايعات؛ بلورشناسى، خواص مكانيكى، گرمايى و الكتريكى ماده چگال، ديناميك شبكه و ساختار نوارى جامدات، خواص مغناطيسى، الكتريكى و اپتيكى ماده چگال، ابررسانى، لايه هاى نازك و كاربردهاى آن علوم نانو و كاربردهاى آن و چاه ها، سيم ها و نقطه هاى گوانتونى و ابرشبكه ها خواند.دبير كنفرانس برگزارى كارگاه آموزشى «Wein2k» با موضوع نرم افزارهاى پيشرفته و بررسى ساختار و شناخت مواد را از برنامه هاى جنبى كنفرانس دانست.گفتنى است هفتمين كنفرانس ساليانه ماده چگال با حضور بيش از ۲۵۰ نفر از اساتيد، دانشجويان و متخصصان فيزيك كشور توسط دانشگاه علم و صنعت ايران و با همكارى علمى انجمن فيزيك ايران برگزار مى شود.

تامين امنيت با دوربين هاى هوشمند

ايتكا: فناورى دوربين هاى هوشمند براى كنترل ترافيك و تامين امنيت به كار گرفته مى شود. در حالى كه دوربين هاى كنترل ترافيك و دوربين هاى امنيتى مدار بسته در جاى جاى اروپا وجود دارند، برنامه هاى تحقيقاتى براى تجزيه و تحليل اطلاعات به دست آمده از اين طريق در حال انجام است. در اين راه نرم افزارهاى متعددى به كار گرفته مى شود كه هر يك نسبت به ديگرى مزيت هايى دارد. در بلژيك اين دوربين ها با اتصال به رايانه و با استفاده از يك نرم افزار، اطلاعات را به صورت خودكار تجزيه و تحليل مى كنند. نرم افزار در زمانى كه جاده خالى از خودرو است، نورها و خطوط سطح جاده را در حافظه ذخيره مى كند. وقتى خودرويى از اين مسير عبور مى كند، سرعت هر خودرو و فاصله بين خودروها اندازه مى شود. به گفته طراحان اين نرم افزار كاربردهاى متعددى دارد. اين دوربين ها در موارد امنيتى نيز به كار گرفته مى شوند. در اين موارد نرم افزار به همان شيوه اطلاعات محيط را ثبت مى كند و درصورت وجود هر گونه شىء يا رفتار غيرطبيعى هشدار مى دهد.

شهاب سنگ آهنين بر مريخ

نجوم، على كوهپايى: براى نخستين بار در تاريخ انسان موفق به بررسى شهاب سنگى بر سطح سياره اى ديگر شد. مريخ نورد كاوشگر فرصت، توانست شهاب سنگى را پيدا كند كه بيشتر جرم آن از آهن و نيكل تشكيل شده است. اين شهاب سنگ كه به اندازه يك توپ بسكتبال است، كاملاً سوراخ سوراخ شده و ماهيت آن به كمك طيف نگارهاى مريخ نورد مشخص شده است. تعداد اندكى از شهاب سنگ هايى كه بر روى زمين يافت مى شوند، اين تركيبات را دارند. و بقيه آنها عمدتاً صخره اى هستند. به طور مثال جرمى كه گودال معروف آريزونا را پديد آورده است، تركيباتى مانند شهاب سنگ يافت شده بر سطح مريخ را داشته است. اين شهاب سنگ در نزديكى سپر گرمايى مريخ نورد در فلات نصف النهار يافت شده است. مسئولان طرح از بابت يافتن اين شهاب سنگ عجيب متعجب شده اند. به گفته آنها تعداد بيشترى از اين نوع شهاب سنگ ها مى بايست به مريخ برخورد كرده باشند و احتمالاً تا هفته هاى آينده تعداد ديگرى از آنها يافت مى شوند. فرصت تا به حال ۱۰/۲ كيلومتر بر سطح مريخ راهپيمايى كرده و هم اكنون در حال حركت به سمت عارضه اى دايره مانند به نام وستك است و احتمالاً تا يك هفته ديگر به آنجا مى رسد. روح هم تا به حال ۰۵/۴ كيلومتر از خاك مريخ را پيموده و هم اكنون در حال كاوش دهانه گوسف است.

بازسازى نقشه ژنتيك اجداد پستانداران

ايرنا: پژوهشگران بخشى از DNA موجودى را بازسازى كرده اند كه ميليون ها سال پيش منقرض شده اما ممكن است بين ساختمان ژنتيكى اجداد تمامى پستانداران امروزى از جمله انسان مشترك باشد. اين تحقيقات به سرپرستى موسسه تحقيقات پزشكى هوارد هيوز وابسته به دانشگاه كاليفرنيا، صورت گرفته و به موجودى تعلق دارد كه ظاهراً با يك پستاندار امروزى موسوم به موش شرو، جانورى حشره خوار با عادت شكار شبانه، شباهت هايى داشته است. جانور منقرض شده حدود ۷۵ ميليون سال قبل و در كنار دايناسورها مى زيسته است. پژوهشگران براى بازسازى DNA اين جانور از پردازش كامپيوترى استفاده كرده و با مقايسه آن با پستانداران امروزى كوشيده اند الگويى از رشته DNA مشترك بين آنها را بازسازى كنند. به گفته تيم پژوهشى، روش به كار رفته در اين تحقيقات بى شباهت به شناسايى مشخصات اتومبيل هاى ابتدايى از طريق مشاهده اتومبيل هاى مورد استفاده در حال حاضر نيست. گرچه بين خودروهاى امروزى و مدل هاى اوليه اتومبيل تفاوت هاى اساسى وجود دارد، اما با مشاهده اتومبيل هاى جديد مى توان دريافت كه تمامى خودروها از ابتدا داراى خصوصيات مشتركى مانند فرمان، موتور و نظاير آن بوده اند كه هنوز هم به كار مى رود. به اين ترتيب، پژوهشگران نقشه ژنتيكى موجودات امروزى را در كنار هم قرار دادند و توانستند بخشى از تحولات ژن هاى مشترك در طول زمان را كشف كنند. اين تحقيقات به زمينه عملى جديدى به نام ژنوم مقايسه اى تعلق دارد كه مى كوشد با مقايسه ژن هاى انسان و ساير جانوران، چگونگى ساخت و تشكيل سلول هاى بدن انسان را تشخيص دهد. به گفته دانشمندان اين پروژه، در بررسى ساخت ژنتيكى انسان با ژن هايى مواجه مى شويم كه در ساير جانوران مثلاً موش ها و ميمون ها ديده نمى شود و اين نكته ژنتيكى عامل تفاوتى است كه بين انسان و ساير جانوران وجود دارد. به اين ترتيب، با مقايسه رشته هاى DNA موجودات امروزى و جانوران منقرض شده و مى توان دريافت كه آيا در طول زمان ژن هاى خاص انسان نسبت به ساير جانوران تكامل يافته يا برعكس جانوران ديگر برخى از ژن هاى مشترك با انسان را از دست داده اند.

در تايتان باران متان مى بارد

بى بى سى: دانشمندانى كه سرگرم بررسى تايتان، بزرگترين قمر سياره كيوان (زحل) هستند، نخستين برآورد خود را از اطلاعاتى كه از فاصله بيش از يك ميليارد كيلومترى زمين ارسال شده با جزئيات اعلام كردند. يك هفته پس از آنكه نخستين تصاوير خيره كننده از چشم انداز يخ زده نارنجى رنگ تايتان به زمين رسيد، آژانس فضايى اروپا مى گويد كاوشگر هويگنس شواهدى از وجود باران هاى متان مايع و همچنين ناحيه اى پوشيده از شن خيس و صخره هاى يخى و كانال را در تايتان كشف كرده است. دانشمندان گفتند كه تايتان ظاهراً دستخوش تغييرات جوى مشابه آنچه در كره زمين اتفاق مى افتد است، اما ماده اصلى تشكيل دهنده آن به جاى آب، متان مايع است. آنها تايتان را جهانى قابل اشتعال توصيف كردند كه در صورت وجود اكسيژن در جو آن مى تواند فوراً به آتش كشيده شود. يكى از دانشمندان گفت كه فعل و انفعالات مهمى بر سطح تايتان رخ مى دهد. كاوشگر هويگنس روز ۱۴ ژانويه وارد جو تايتان شد و ارسال اطلاعات و عكس هاى خيره كننده از اين سياره را آغاز كرد. عكس ها حاكى از آن است كه مايعاتى كه بر سطح تايتان جارى هستند بين تپه هاى يخى شيارهايى ايجاد مى كنند. آنها تاييد كردند كه درست در زير سطح تايتان، متان مايع وجود دارد. دكتر مارتى توماسكو، يكى از دانشمندان عضو پروژه تايتان گفت: «مايع متان چند سانتى متر زير سطح تايتان وجود داشت. حس ما اين است كه در جايى كه كاوشگر هويگنس فرود آمده، كمى پيشتر باران متان باريده است.» او اضافه كرد: «مكانى كه كاوشگر هويگنس فرود آمده از مناطق خشك تايتان است. بستر رودخانه ها اغلب اوقات خشك هستند. سپس بعد از باريدن باران جريان مايعات شروع مى شود. اين مايعات جمع مى شوند و وقتى خشك مى شوند متان مايع به داخل سطح تايتان نفوذ مى كند.» پروفسور جان زارنكى محقق اصلى در زمينه فعاليت هاى كاوشگر هويگنس در سطح تايتان گفت كه اين كاوشگر نشانه هايى از تبخير متان را به هنگام فرود بر سطح تايتان ثبت كرده است. اما متان موجود بر سياره تايتان مى بايد به طور مرتب از منبع ناشناخته اى در داخل اين سياره تامين شود. مناطق تاريكى كه در عكس هاى ارسالى كاوشگر هويگنس مشاهده مى شود تجمع ذرات دود و مه است كه از جو تايتان بر روى سطح آن مى نشيند. اين ماده تيره آنگاه در كانال ها و حوضچه ها جمع مى شود.

جشن هاى بزرگداشت سال جهانى فيزيك

ايسنا: صدر اعظم آلمان اعلام كرد: سال ۲۰۰۵ به مناسبت صدمين سالگرد نخستين اكتشاف مهم آلبرت اينشتين با رويدادهاى مختلف جشن گرفته خواهد شد. «گرهارد شرودر» در آغاز برنامه اى ويژه در برلين، دانشمندان را تشويق كرد كه با سرمشق گرفتن از اينشتين نقش مهمترى در مجادلات سياسى ايفا كنند. اينشتين پس از روى كار آمدن نازى ها در سال ،۱۹۳۳ آلمان را به مقصد آمريكا ترك كرد اما همچنان به انتقاد از سياست هاى هيتلر ادامه داد. سال ۲۰۰۵ ميلادى به پيشنهاد انجمن فيزيك اروپا (EPS) و تصويب مجمع بين المللى فيزيك محض و كاربردى (IUPAP)، به عنوان «سال جهانى فيزيك» نامگذارى شد. علت انتخاب سال ميلادى آينده به عنوان سال جهانى فيزيك، تقارن آن با صدمين سالگرد «سال طلايى اينشتين» است. آلبرت اينشتين، در سال ۱۹۰۵ در كمتر از يك سال، سه نظريه بسيار مهم نسبيت خاص، كوانتومى بودن نور و حركت براونى ذرات را ارائه داد كه اين نظريه ها نقش مهمى در پيشبرد فيزيك در قرن بيستم داشته اند. اعلام يك سال به عنوان سال جهانى فيزيك، همانند اعلام سال۲۰۰۰ به عنوان سال جهانى رياضيات، با هدف جلب توجه جهانيان به اهميت دانش فيزيك و اجتماع بين المللى در ترويج اين علم صورت گرفته است. براساس مصوبه كميسيون فرهنگى دولت جمهورى اسلامى ايران به پيشنهاد انجمن فيزيك ايران سال ۱۳۸۴ به عنوان «سال فيزيك» نامگذارى شده است. انجمن فيزيك ايران در نظر دارد با تشكيل ستاد سال جهانى فيزيك، كميته اجرايى ملى و كميته هاى اجرايى استانى، جشن ها و برنامه هاى متنوعى را از دى ماه سال جارى تا دى ماه ۱۳۸۴ در سراسر كشور برگزار كند.

یکشنبه، بهمن ۰۴، ۱۳۸۳

راز مورچه هاى اسرارآميز

كارل زيمر
ترجمه: طاهره رنجبر
ادوارد ويلسون حشره شناس دانشگاه هاروارد معتقد است كه موفق به حل يك راز بوم شناختى ۴۸۷ ساله شده است. در ۱۵۱۸ برخى از نخستين سكونتگاه هاى اسپانيايى تبارها در دنياى جديد در جزاير هيسپانيولا در اثر هجوم حيرت انگيز مورچه ها ويران شد. تاريخ نويس اسپانيايى بارتلوم دولاس كازاس در يادداشت هايش اشاره مى كند كه تمامى كشتزارهاى منطقه نيست و نابود شدند. «گويى كه آتشى از آسمان نازل شده و آنها را خاكستر كرده است.» اما به رغم تمام اين خرابى ها، هويت مورچه هاى مهاجم هيچگاه كشف نشد.
دكتر ويلسون كه متخصص مورچه هاست براى حل اين راز از مورخان كمك گرفته است. او از جزئيات موجود در گزارش هاى آن دوره براى تنگ كردن حلقه گونه هاى ممكن استفاده كرد. از جمله سرنخ هايى كه بيش از همه در نوشته ها به آن اشاره شده نيش گزنده مورچه ها و عادت آنها به زندگى در ريشه گياهان بود. بدين ترتيب تنها گونه موجود در جزيره هيسپانيولا كه با تصورات دكتر ويلسون جور درمى آيد مورچه آتشى مناطق استوايى Solenopsis geminata است.اما مورچه هاى آتشى گياهخوار نيستند و همانطور كه دكتر ويلسون خاطرنشان مى سازد، آنها بخش عمده اى از غذايشان را از حشرات شهدخوارى مانند شته ها و حشرات كوچكى از اين دست تهيه مى كنند. اين حشرات كه شيره گياهان را مى مكند مقدار زيادى آب همراه با قند و اسيدهاى آمينه كه غذاى مورچه هاى آتشى است، توليد مى كنند و مورچه ها نيز در عوض با نيش هاى گزنده شان از آنها در برابر شكارچيان دفاع مى كنند. دكتر ويلسون حدس مى زند كه انفجار جمعيت مورچه ها در ۱۵۱۸ پس از آنكه مهاجرنشينان اسپانيايى گونه هاى جديدى از حشرات شهدخوار را با خود به هيسپانيولا آوردند، روى داده است. وى متوجه شد كه نخستين محموله گياهان در ۱۵۱۶ از جزاير قنارى به اينجا رسيده است. پس از آن مورچه هاى آتشى بومى مناطق استوايى شروع به حمايت از اين حشرات كردند و بدين ترتيب جمعيت هردوگونه به شدت افزايش يافت. دكتر ويلسون مى گويد كه رابط بين مورچه ها و حشرات شهدخوار از چشم اسپانيايى ها پنهان شده بود آنها فقط مى ديدند كه هربار به گياهى دست مى زنند نيش مورچه ها آماده پذيرايى است. ويلسون حدس مى زند كه اين بار مورچه هاى كله گنده، Pheidole megacephara، مجرمان اصلى بودند. اين مورچه بومى آفريقا همان مورچه اى است كه اخيراً منجر به خسارات زراعى در ساير مناطق استوايى شده است. اين گونه به طور كاملاً تصادفى به جزيره آنتى لس راه يافته است. اين جزيره احتمالاً يكى از نخستين جاهايى است كه مورچه ها به آن هجوم آورده و خساراتى را به بار آورده اند. گونه هاى مهاجم يك تهديد جدى عليه كشاورزان و گونه هاى بومى در خطر محسوب مى شوند. چنانچه حق با دكتر ويلسون باشد، مورچه ها از نخستين روزهاى ورود كاوشگران اروپايى به قاره جديد تاثيرات زيادى از خود برجاى گذاشته اند. دكتر ويلسون مى گويد كه اين ماجرا تقريباً از وقتى كه پاى نخستين اروپائيان به اينجا رسيده، شروع شده است.
NewYorkTimes, Jan.2005









ابطال يك نظريه قديمى

ايرنا: كشف دو اسكلت مربوط به پستاندارانى كه در۱۳۰ ميليون سال قبل مى زيستند، ديرين شناسان را مجبور كرده است در نظريه هاى خود درباره نحوه تطور پستانداران تجديدنظر كنند. تا پيش از اكتشاف اخير، ديرين شناسان بر اين باور بودند كه حضور دايناسورهاى كوه پيكر مانع از رشد پستانداران شده بود و در دورانى كه دايناسورها بر پهنه زمين حكومت مى كردند، تنها پستانداران كوچكى نظير موش هاى كور امروزى وجود داشتند كه عمدتاً شبگرد بودند و روزها از ترس دايناسورها جرات آفتابى شدن نداشتند.084051.jpg بر اساس اين فرضيه ، پستانداران بزرگ تنها در حدود۶۵ ميليون سال قبل يعنى زمانى كه نسل دايناسورها منقرض شد، به تدريج سروكله شان در گوشه و كنار زمين پديدار شد. اما به نوشته هفته نامه علمى نيچر دو فسيل كه به تازگى در استان «ليان اونينيگ» چين كشف شده اين فرضيه را ابطال كرده است. دايناسورها و پستانداران در دوره ترياسيك در ۲۰۶ تا ۲۴۸ ميليون سال قبل از دو گروه مختلف از خزندگان كه جثه هايشان با يكديگر كم و بيش هم اندازه بود ظهور يافتند و در دو مسير مختلف تطور خود را ادامه دادند. شواهدى كه تاكنون در نقاط مختلف به دست آمده بود حكايت از آن داشت كه دايناسورها با سرعت رو به رشد گذاردند و محل را براى پستانداران تنگ كردند و به اين ترتيب در دوران حضور دايناسورها تنها انواعى از پستانداران كوچك اندام در زمين موجود بودند. دو فسيلى كه به تازگى كشف شده، متعلق به دو پستاندار درشت هيكل است كه قادر بودند دايناسورهاى كوچك را شكار كنند. در واقع در درون شكم پستاندار دومى كه فسيلش يافت شده و از نظر اندازه و جثه كوچك تر از پستاندار اول است دانشمندان به بقاياى استخوان هاى دايناسورهاى جوان برخورد كردند كه نشان مى دهد اين پستاندار قبل از مرگ، شكمى از عزا در آورده بوده است. دانشمندان براى پستاندار اول كه كاسه سرش ۱۴ سانتى متر قطر دارد و طول بدنش ۵۲ سانتى متر است و بخشى از دمش كه سالم برجاى مانده ۳۶ سانتى متر طول دارد و به اين ترتيب درازاى بدنش به حدود يك متر بالغ مى شود و وزنش بين ۱۲ تا ۱۴ كيلوگرم بوده است نام Repenomamus giganticus را انتخاب كرده اند كه به معناى پستاندار غول آساست. اين پستاندار پاهاى كوتاه و دندان هاى محكم و قدرتمندى داشته است و شبيه گوركن بوده است. براى دومى كه دو سوم اين پستاندار است و بين۴ تا ۶ كيلوگرم وزن داشته نام Repenomamus robustus انتخاب شده كه به معناى پستاندار قدرتمند و مستحكم است. دندان هاى دراز جلويى هر دو پستاندار نشان مى دهد كه آن دو گوشتخوار بوده و آرواره هايشان براى جويدن طراحى نشده بوده است. استخوان هايى كه در معده فسيل دوم يافت شده روشن مى سازد كه اين پستانداران تكه هايى از گوشت بدن قربانى را مى كنده اند و آن را درسته قورت مى دادند. نسل اين گروه از پستانداران كه شبيه راكون هاى اوليه يا حيوانات كيسه دار درخت نورد هست در دوران مزوزوئيك از نسل پستانداران اصلى جدا شد و منقرض گرديد.

توليد پلاستيك به وسيله پوست پرتقال

بى بى سى: دانشمندان آمريكايى توانسته اند به وسيله پوست پرتقال و دى اكسيدكربن، يك نوع پلاستيك جديد بسازند. اين شيوه در آينده ممكن است جايگزين استفاده از نفت به عنوان ماده اصلى براى توليد مواد پلاستيكى شود. پژوهشگران دانشگاه كورنل با تركيب دى اكسيدكربن كه عمده ترين گاز گلخانه اى است و يك نوع روغن موجود در پوست پرتقال يك پليمر تازه ساخته اند. پلاستيك ها يك نوع پليمر هستند كه از مولكول هاى بلند زنجيره اى با پايه كربنى تشكيل شده است. ليمونين يك نوع تركيب كربنى است كه ۹۵ درصد روغن موجود در پوست پرتقال را تشكيل مى دهد و از آن براى خوشبو كردن مواد پاك كننده استفاده مى شود. جفرى كوتس، استاد شيمى در دانشگاه كورنل در ايتاكا در ايالت نيويورك آمريكا و همكارانش از يكى از مشتقات اين روغن به نام اكسيد ليمونين به عنوان يكى از مصالح توليد پليمر استفاده كردند. محققان از يك مولكول كمكى يا كاتاليزور استفاده كردند تا اكسيد ليمونين را وادار كنند طى فعل و انفعالى شيميايى با دى اكسيدكربن، پليمر تازه اى به نام «كربنات پلى ليمونين» تشكيل دهد. اين پليمر داراى بسيارى از خصوصيات پلى استيرين است كه در بسيارى از محصولات پلاستيكى يك بار مصرف استفاده مى شود. پروفسور كوتس گفت: «تقريباً تمامى پلاستيك هاى موجود، از پلى استيرين در لباس گرفته تا پلاستيك هايى كه براى بسته بندى مواد غذايى و محصولات الكترونيكى استفاده مى شود، با استفاده از نفت، به عنوان يك ماده اصلى تشكيل دهنده، ساخته شده است.» وى در ادامه افزود: «اگر بتوان مصرف نفت را كنار گذاشت و در عوض از منابع فراوان، قابل تجديد و ارزان استفاده كرد، در آن صورت بايد درباره آن تحقيق كنيم. نكته هيجان انگيز در مورد اين مطالعه اين است كه ما با استفاده از منابع كاملاً قابل تجديد قادريم پلاستيكى با كيفيت خيلى خوب بسازيم.» تيم كوتس علاقه مند است از دى اكسيدكربن نيز به عنوان جايگزينى براى مصالح سازنده پليمرها استفاده كند. اين گاز را مى توان جدا كرده و از آن براى توليد پلاستيك هايى مانند اكسيد پلى ليمونين استفاده كرد.

شنبه، بهمن ۰۳، ۱۳۸۳

نگاهى به زيست شناسى -۶ تكامل انگشت شست

اليوت سوبر
ترجمه: احمدرضا همتى مقدم

فرض كنيد مجموعه اى از گياهان ذرت كه به لحاظ ژنتيكى با يكديگر متفاوتند در محيط يكسانى رشد كرده اند. بنابراين تفاوت هايى كه در قد اين گياهان وجود دارد بايد صرفاً نتيجه تفاوت ژنتيكى آنها باشد. اما اگر همان مجموعه از گياهان ذرت را در محيط هاى مختلفى رشد دهيد، «اثر عمده محيطى» ممكن است ديگر صفر نباشد و حتى از «اثر ژنتيكى» بيشتر باشد.
اين كه يك فنوتيپ عمدتاً ژنتيكى است يك ويژگى ذاتى براى آن به حساب نمى آيد بلكه نسبت به طيفى از محيط ها سنجيده مى شود.083913.jpg
با توجه به اين شرح كه سخن «ژن يا ژن ها براى X (X در اينجا فنوتيپى است كه درباره آن صحبت مى شود)» را معنا مى دهد. اكنون به آنچه زيست شناسى اجتماعى درباره موضوع عليت ژنتيكى پيش فرض مى گيرد، خواهيم پرداخت. زيست شناسان اجتماعى گاهى اوقات صفاتى را مورد بحث قرار مى دهند كه آن را در يك گونه همگانى (جهان شمول) مى پندارند و گاهى صفاتى را مورد بحث قرار مى دهند كه تغيير درون گونه اى دارد.
قبلاً خاطر نشان كردم كه تكامل به وسيله انتخاب طبيعى نيازمند اين است كه صفت تكامل يافته قابل توارث باشد (يا قابل توارث در معناى دقيق آن كه بدين معنا است يك «اثر عمده ژنتيكى» در تبيين تغيير فنوتيپ وجود دارد). حال بايد ديد قابل توارث بودن يك صفت تكامل يافته خودش تكامل مى يابد. اين واقعيت كه يك صفت در حين تكامل بايد قابل توارث باشد به اين معنى نيست كه پس از آن كه فرآيند تكامل پايان يافت همچنان قابل توارث باقى بماند.
شرح ساده شده زير را براى تكامل صفت قرار گرفتن «انگشت شست روبه روى انگشتان ديگر» در نظر بگيريد. جمعيتى از پيشينيان وجود داشتند كه برخى افراد آن جمعيت از اين صفت برخوردار بودند و برخى ديگر فاقد آن بودند. (در انسان انگشت شست برخلاف ساير حيوانات ديگر روبه روى انگشتان ديگر قرار دارد) و اين تفاوت فنوتيپى بازتابى از تفاوت هاى ژنتيكى ميان دو دسته از افراد است. بنابراين انتخاب موجب انگشتان شستى شده است كه فراوانى آنها به مرور افزايش مى يابد تا نهايتاً اين صفت تثبيت شود.
در اين ديدگاه ژن ها نيز «براى» انگشت شست تثبيت مى شوند. از آنجايى كه در حال حاضر تغيير فنوتيپى در جمعيت وجود ندارد اثر عمده ژنتيكى وجود ندارد. بنابراين قابل توارث بودن هم صفر است.
البته خيلى ساده انگارانه است كه بگوييم مطلقاً تغييرى براى فنوتيپ در جمعيت هاى امروزى وجود ندارد. سى سال پيش تعدادى از زنان داروى «تاليد و مايد» مصرف مى كردند و نمى دانستند كه اين دارو موجب مى شود بچه هاى آنها بدون بازو متولد شوند. همچنين بعضى اوقات افراد ممكن است انگشت شستشان را در وقايع صنعتى از دست دهند.
مثال هايى از اين دست نشان مى دهد كه به آسانى مى توان گفت تغيير امروزى براى داشتن فنوتيپ انگشت شست عمدتاً محيطى و غير ژنتيك است. بنابراين وقتى كه يك زيست شناس اجتماعى ژنى را براى X (فنوتيپى كه درباره اش صحبت مى شود) فرض مى گيرد براى تبيين اين كه چرا فنوتيپ مورد نظر تكامل يافته تثبيت شده است، اثر عمده ژنتيكى كه اين تبيين نيازمند آن است بايستى به طور پيشينى (در نيا و اجداد پيشين) وجود داشته باشد و نيازى به وجود امروزى اين اثر نيست. اگرچه چنين تبيين هايى الزامى براى وجود تغيير ژنتيكى امروزى ندارد با اين حال فرض كنيد كه چنين تغيير ژنتيكى را امروز پيدا كنيم. آيا اين تغيير، به طور خود به خودى يك تبيين انتخابى را باور كردنى مى كند؟ در اينجا بايد دقيق بود، اگر گفته مى شود كه يك صفت تكامل مى يابد به علت آن كه منفعت انتخابى شديدى فراهم مى كند بايد اين معما را حل كنيم كه چرا تغيير ژنتيك براى اين صفت هنوز وجود دارد. براى زيست شناسان اجتماعى براى آن كه بگويند يك فنوتيپ (مانند هوش) به وسيله انتخاب شكل گرفته و همچنين ادعا كنند كه در حال حاضر يك جزء ژنتيكى مهم نيز دارد، غير معمول نيست. جور شدن هماهنگ اين دو ادعا با يكديگر بسيار دور است. يك ناسازگارى بين اين دو ادعا وجود دارد.
Philosophy Of biology, Elliott Sobor. 1993

خدمت تازه مولكول هاى نوزاد قورباغه

ايتكا: گروهى از محققان موسسه علوم مولكولى به تازگى راهى يافته اند كه به وسيله مولكول هاى نوزاد قورباغه اى مى توان پروتئين ها و مولكول هاى بسيار كوچك ديگر را تشخيص داده و تعداد آنها را شمرد. آنها اظهار مى دارند كه اين راه در پيشرفت تشخيص بيمارى ها، مقدار آسيبى كه عفونت ها به وجود مى آورند، درمان مشكلات بيولوژيكى و بررسى دقيق محيط اطراف موثر واقع خواهد شد. اين گروه معتقدند كه براى انجام هر عمل بيولوژيكى مى بايست از تعداد دقيق هر بخش اطلاع كامل را داشته باشيم كه اين روش آن را ميسر خواهد كرد.

اولين داده هاى علمى از سطح تيتان

نجوم، على كوهپايى: نخستين گزارش هاى تحليلى از نتايج كار ابزارهاى هويگنس منتشر شد. نخستين داده هاى علمى كاوشگر هويگنس از سوى آژانس فضايى اروپا (ESA) منتشر شد كه اطلاعات منتشره در پى مى آيد.۱- GCMS: اين ابزار وظيفه طيف سنجى جرمى و كروماتوگرافى گازى تيتان را بر عهده داشت. طبق آخرين اطلاعات دريافتى از اين دستگاه غلظت متان در لايه هاى بالايى جو بيشتر از سطح اين قمر است. ۲- :DSIR ابزار DSIR وظيفه تهيه عكس از تيتان در خلال مدت فرود را بر عهده داشت. همچنين اين ابزار داراى طيف سنجى بود كه بين طول موج هاى مادون قرمز تا فرابنفش فعاليت مى كرد. نصب اين طيف سنج به منظور دريافت اطلاعات بيشتر درباره محيط اطراف تيتان بود. اما اطلاعاتى كه اين دستگاه جمع آورى كرده است؛ براساس اطلاعات جمع آورى شده سرعت باد در فاصله ۱۰ تا ۲۰ كيلومترى سطح تيتان حدود ۷ متر در هر ثانيه (حدود ۲۵ كيلومتر در ساعت) است. همچنين تركيبات اصلى سازنده مه غليظ نزديك به سطح تيتان اتان و متان معرفى شده اند. ۳- HASI: اين ابزار وظيفه تعيين فشار، دما، بادها و مواردى از اين دست را بر روى سطح تيتان بر عهده داشت. همچنين به ميكروفنى مجهز بود كه صداهاى بادهاى موجود بر تيتان را به زمين مخابره كند. براساس اطلاعات مخابره شده دماى سطحى اين قمر ۹۳/۸ درجه كلوين
(۱۷۹/۲ _ درجه سانتيگراد) تعيين شده است. همچنين ميكروفن ها هم صداهاى باد را ضبط كردند.

استفاده از آهن براى پاكسازى آب ها

ايتكا: تازه ترين مطالعات نشان داده است ذرات ريز آهن در اندازه هاى چند نانومترى احتمالاً براى پاك كردن آلودگى تتراكلريد كربن در آب هاى سطحى مفيد هستند. محققان دانشگاه اورگان با همكارى برخى مراكز تحقيقاتى كشف كرده اند. دست كم يك نوع از ذرات نانومترى آهن مى تواند در پاكسازى آب هاى سطحى از تتراكلريد كربن مفيد باشد. تتراكلريد كربن ماده اى است كه بيشتر در مايعات شوينده و مواد پاك كننده چربى مورد استفاده قرار مى گيرد. اين ماده از طريق فاضلاب شهرى وارد آب هاى سطحى مى شود و آنها را آلوده مى كند. گفتنى است موضوع استفاده از ريز فناورى براى مقاصد پاكسازى به يكى از بحث هاى مهم محافل علمى تبديل شده است

كشف يك قطعه فلز در سطح مريخ

ايسنا:مريخ نورد «فرصت» كه مدت شش ماه در درون يك دهانه آتشفشانى در مريخ به بررسى لايه هاى مختلف خاك اين سياره قرمز مشغول بود، پس از بيرون آمدن از اين دهانه، با دو شىء جالب توجه برخورد كرده است. قطعه نخست بخشى از سپر محافظ خود اين مريخ نورد است كه پس از به زمين نشستن مريخ نورد از آن جدا شده و قطعه ديگر يك تكه فلز است كه از دل يك شهاب سنگ خارج شده و بر خاك مريخ فرو افتاده است. كشف اين دو شىء براى دانشمندان بسيار ارزشمند است. متخصصان با بررسى قسمت هاى مختلف اين سپر محافظ، مى توانند اطلاعات بهترى درباره چگونگى ساخت سپرهاى آينده و بخش هاى محافظ سفينه هايى كه قرار است در آينده در مريخ بنشينند به دست آورند. شىء دوم نيز مى تواند اطلاعات بسيار ارزشمندى درباره منشاء منظومه شمسى و عمر اجزاى مختلف آن در اختيار دانشمندان قرار دهد. معمولاً بخش بزرگى از شهاب سنگ هايى كه بر روى زمين يا ديگر سيارات شمسى سقوط مى كنند تكه هاى بزرگ جدا شده از خرده سيارك هايى هستند كه در منظومه شمسى به دور خورشيد در گردشند. اين قبيل شهاب سنگ ها عمدتاً از قسمت هاى بيرونى خرده سيارك ها جدا شده اند و جنس شان از خاك و سنگ است، اما شهاب سنگ هاى فلزى كه عمدتاً از جنس نيكل يا آهن هستند به هسته مذاب اين خرده سيارك ها تعلق دارند و برخلاف بخش هاى بيرونى پيش از سرد شدن از چگالى زيادى برخوردار شده اند. اين قبيل شهاب سنگ هاى فلزى كه در قياس با بخش هاى بيرونى خرده سيارك ها محفوظ تر مانده اند اطلاعات دست اولى از دوران اوليه شكل گيرى خرده سيارك و ديگر اجرام منظومه شمسى در خود جاى داده اند كه براى دانشمندان باارزش است. بنابر اعلام پايگاه ملى داده هاى علوم زمين، در حالى كه كار مطالعه بر روى شهاب سنگ فلزى به خوبى پيش مى رود مطالعه در سپر جدا شده «فرصت» با اندكى دشوارى همراه بوده، زيرا اين سپر مخروطى شكل كه به دو نيم شده با قسمت محدب خود بر روى زمين قرار گرفته و بنابراين بخش بيرونى آن كه بيشترين ميزان حرارت و فشار را در حين فرود مريخ نورد تحمل كرده بر روى خاك است و از دسترس دوربين هاى مريخ نورد به دور مانده است. با اين حال دانشمندان اميدوارند بتوانند با استفاده از دوربين هاى ميكروسكوپى مريخ نورد تصاوير دقيقى از بخش هاى مختلف اين سپر محافظ به دست آورند.

پنجشنبه، بهمن ۰۱، ۱۳۸۳

ساخت ميكروپيل سوختى

ايسنا: محققان دانشگاه «سنت لوئيس» موفق به ساخت يك پيل سوختى مبتنى بر ميكروتراشه شدند كه در آنزيم ها براى توليد الكتريسيته از اتانول استفاده مى كند. محققان، آند كربنى يا الكترود مثبت پيل سوختى را با پلى متيلن سبز به عنوان الكتروكاتاليست پوشاندند، سپس يك غشاى نافيون داراى آنزيم هاى تثبيت شده الكل دهيدروژناز را اضافه كردند. طى اين تحقيقات، پيل سوخت زيستى پتانسيل الكتريكى در حدود ۳۴ صدم ولت و چگالى جريان حدود ۵۳ ميكروآمپر در سانتى متر مربع را توليد كرد. در اين سيستم چندين پيل مى توانند به صورت يك آرايه و به عنوان يك مدار مجتمع در يك تراشه كامپيوترى قرار بگيرند. اين پيل سوخت زيستى مى تواند نهايتاً به جاى باترى هاى قابل شارژ استفاده شود و به جاى اينكه مانند اين باترى ها از طريق اتصال به پريز برق شارژ شود، تنها به چند ميلى ليتر الكل نياز دارد. اين ميكروپيل سوختى مى تواند به عنوان منبع تغذيه براى حسگرها و ساخت آزمايشگاه ها بر روى يك تراشه مورد استفاده قرار بگيرد. نمونه اوليه ساخته شده توسط محققان از يك كانال به طول سه سانتى متر و عرض ۲۰۰ ميكرون كه بر روى يك تراشه پلاستيكى قرار دارد، تشكيل شده است. پايين كانال به آند كربنى پوشيده شده از غشايى از جنس كاتاليست الكتريكى منتهى مى شود. محققين اين پيل جديد را با اندازه گيرى ميزان الكتريسيته توليد شده توسط يك ميكروليتر از اتانولى كه طى هر دقيقه از كانال عبور مى كرد، آزمايش كردند. كاتاليست هاى آنزيمى اين پيل سوختى قابل تجديدند در حالى كه بسيارى از پيل هاى سوختى كه با فلزات واكنش هاى كاتاليزورى انجام مى دهند، گران و غيرقابل تجديد هستند.

شناسايى دو پستاندار جديد

ايرنا: محققان آمريكايى موفق به شناسايى دو گونه جديد از پستانداران پوزه دار موسوم به «لمور» در جزيره «ماداگاسكار» شده اند. اين پستانداران پوزه دار در سواحل غربى و شرقى جزيره «ماداگاسكار» در اقيانوس هند شناسايى شده اند و به گفته083046.jpg محققان باغ وحش «هنرى دورلى» در «نبراسكا»ى آمريكا، جزيره «ماداگاسكار» تنها نقطه جهان است كه تعداد بسيار كمى از اين جانداران كوچك در آن زيست مى كنند. «لى سايمنز» مدير اين باغ وحش اعلام كرد: كشف دو گونه ناشناخته از «لمور»ها از ديد علوم زيست شناسى بى نهايت باارزش است. محققان اين باغ وحش در ابتدا موفق به شناسايى يكى از اين دوگونه پستاندار در جنگل هاى بارانى شرق ماداگاسكار شده و سپس گونه دوم را در جنگل هاى خشك سواحل غربى اين جزيره شناسايى كردند. جزيره «ماداگاسكار» محل زيست حدود ۵۰ گونه مختلف از اين جانداران پوزه دار است و در ميان آنها موش هاى كوچك پوزه دار و پستانداران شگفت انگيزى با گوش هاى بزرگ، موهاى بلند و انگشتان ميانى بسيار نازك در دستان و همچنين پستاندارانى با وزن تنها ۸۰ گرم به چشم مى خورد. تمامى اين حيوانات تنها در جنگل هاى جزيره ماداگاسكار زندگى مى كنند و نسل بسيارى از آنها به وضعيت خطرناكى رو به انقراض است

استفاده از نانولوله ها براى شناسايى گازها

ايتكا: دانشمندان آمريكايى و سوئدى نشان دادند مقاومت الكتريكى نانولوله هاىكربنى در اثر برخورد اتم ها يا مولكول ها به083043.jpg

آنها تغيير مى كند. از اين نتايج در دستگاه هايى كه در ساخت آنها از نانولوله ها به
عنوان حسگرهاى شيميايى استفاده مى شود مى توان استفاده كرد. اين محققان نشان دادند
كه تغيير شكل يا فرورفتگى هاى كوچكى كه در نتيجه برخورد گازها ايجاد مى شوند باعث
تغيير ويژگى هاى الكترونيكى نانولوله ها مى شوند. اين تيم نيز نحوه تغيير ميزان
نيروى ترموالكتريكى و مقاومت الكتريكى لايه هاى نازكى را كه داراى نانولوله هاى
كربنى تك ديواره بودند، در حين برخورد انواع گازها در فشار محيط (۱ اتمسفر) اندازه
گيرى كردند. نانولوله هاى مورد آزمايش شعاع ۶/۱-۱ نانومتر و طول چند ميكرون داشتند.
اين پژوهشگران اثرات برخورد اتم هاى گازى خنثى مانند هليوم، نئون، آرگون، كريپتون و
زنون و مولكول هاى كوچك مانند متان و نيتروژن را مطالعه كردند و دريافتند كه نيروى
گرمايى و مقاومت نانولوله ها با توان سوم جرم اتم ها و مولكول ها افزايش مى يابد.
آنها معتقدند كه نانولوله هاى كربنى مى توانند براى تشخيص گازهايى كه به سختى با
روش هاى اندازه گيرى كنونى مشاهده مى شوند، به كار روند. هنگامى كه ديواره ها در
اثر برخورد گازها تغيير شكل مى دهند، جريان الكتريسيته تغيير مى كند و به ما اجازه
مى دهد كه حضور و ميزان فشار گازها را اندازه گيرى كنيم.


زمين در حال نابودى است

زمين در حال نابودى است
083034.jpg

ايرنا: هم اكنون سياره زمين شاهد بيشترين ميزان نابودى و انقراض گياهان و جانوران طى۶۵ ميليون سال گذشته است. براساس تحقيقات انجام گرفته، عمده دلايل آن يعنى از دست دادن زيستگاه طبيعى، تهاجم زيستى، تجارت جهانى، فناورى جديد، پيشرفت هاى صنعتى و گرم شدن جهان ناشى از فعاليت هاى بشر است. سئوالى كه وجود دارد اين است آيا ما بر اين باوريم كه به طبيعت نياز نداريم؟ براساس اين گزارش كه درفصلنامه ژنتيك نوين به چاپ رسيده، با روند جارى ۵۰ درصد تمام گونه هاى گياهى و جانورى در طول ۵۰ سال آينده از روى زمين محو و نابود مى شوند. گونه ها ۱۰هزار بار سريعتر از سرعت انقراض طبيعى در حال مرگ و نابودى هستند، سريعتر از هر زمانى در۶۵ ميليون سال گذشته. در واقع با سرعت ۵۰ تا ۱۰۰ گونه در هر روز در حال نابودى اند. در گذشته هاى دور وقايع انقراض توده اى اكثراً در اثر حوادث و بلاياى طبيعى همچون برخورد شهاب آسمانى با آتشفشان رخ مى داد اما علت بحران كنونى متفاوت است و در حقيقت علت آن فعاليت و به عبارتى دخالت هاى بى رويه بشر است. در كشور پيشرفته اى نظير آمريكا در حدود يك سوم گونه هاى گياهى و جانورى دچار مشكل هستند. اين مسئله ۵ هزار گياه گلدار، ۱۵۰ نوع خرچنگ، ۹۸ نوع دوزيست، ۱۱۳ گونه پرنده، ۷۰ نوع پستاندار و۳۱۸ ماهى آب شيرين را شامل مى شود. تنها از سال ،۱۹۸۰ ۲۵۰ نوع از جانوران و گياهان در آمريكا منقرض شده اند، يعنى براى هميشه از بين رفته اند. در حال حاضر نوعى گل هميشه بهار، نوعى جغد آمريكايى، گرگ مكزيكى، گربه وحشى، يوزپلنگ شرقى، قزل آلاى آتلانتيك و صدها پستاندار و پرنده آوازخوان و ماهيان اقيانوسى و آب شيرين ديگر هم در مخاطره اند. اين گزارش مى افزايد: سريع ترين علت بحران انقراض از بين رفتن زيستگاه طبيعى جانوران به خاطر توسعه بيش از حد فعاليت هاى انسان است. احداث جاده ها، سدها، زهكشى هاى فراوان، قطع بسيار زياد درختان، استخراج معادن، چراى بى رويه، حفارى و رويش علف هاى هرز ازجمله عوامل تخريبى هستند. بدين ترتيب زيستگاه طبيعى از ميان برداشته شده و پراكنده و متلاشى گشته است، مسيرهاى كوچ جانوران مسدود شده است، گونه هايى كه اكوسيستم ها را تعديل مى كنند بيشتر از همه ناپديد مى شوند، تنوع ژنتيكى كاهش يافته و جمعيت هاى محلى نمى توانند از بيمارى ها و ديگر تنش ها رهايى يافته و به حالت نخست برگردند. يك برآورد زمين شناسى در آمريكا در سال ۱۹۹۵ گوياى آن است كه ۱۲۶ اكوسيستم به ميزان ۷۰ درصد يا بيشتر تخريب گشته اند، حدود ۹۰ درصد از جنگل هاى قديمى شمال غربى اقيانوس آرام زوال يافته است، ۹۹درصد از جنگل هاى كاج و سوزنى برگان واقع در دشت هاى ساحل جنوب شرقى تخريب شده اند و ۹۸ درصد از چمنزارها و۹۵ درصد از جنگل هاى مرطوب با پديده خشكى مواجه شده اند. براساس اين گزارش، يكى از بزرگترين عوامل تخريب زيستگاه طبيعى، نقل مكان و ورود مهاجمان بيگانه است. با جابه جايى انسان ها ميليون ها جاندار نيز به سرزمين هاى ديگر منتقل مى شوند و اين امر موجب بروز بيمارى هايى در انسان ها، گياهان، حيوانات وحشى و حيوانات اهلى مى گردد، در ضمن ممكن است تمام اكوسيستم ها را فراگرفته و موجب تخريب هاى اكولوژيك شوند. انقراض عظيم هنوز فرا نرسيده ولى بسيار نزديك شده است. اگر فوران گازهاى گلخانه اى قطع نشود در قرن آينده افزايش دما از۶/۱ درجه به ۳/۶ درجه فارنهايت خواهد رسيد، در اين مورد هيچ ترديدى وجود ندارد. اين افزايش سريع دما بزرگترين جهش در۱۰ هزار سال گذشته خواهد بود و سرعت تغيير بيش از آن است كه اكثراً گونه ها بتوانند سازگارى يابند و بقاى خود را تداوم بخشند.