| انفجار چلنجر
كامبيز توانا
در ساعت ۳۸/۱۱ دقيقه به وقت محلى در چنين روزى در سال ۱۹۸۶ بود كه فضاپيماى چلنجر از ايستگاه «كيپ كارناوال» در فلوريدا شمارش معكوس براى پرواز به فضا را آغاز كرد. يكى از مسافران چلنجر خانمى ۳۷ ساله به نام «كريستا مك اوليف» بود كه به عنوان نخستين شهروند عادى و بدون تخصص هوانوردى قصد داشت راهى فضا شده و به زمين بازگردد. كريستا معلم علوم اجتماعى دبيرستان بود كه از منطقه نيوهمپشاير آمده بود، در يك رقابت انتخاباتى شركت كرد تا به عنوان عضو هفتم خدمه و سرنشينان چلنجر وارد اين فضاپيماى غول پيكر شود. پس از انتخاب چند ماه به طور فشرده تمرين ديد تا بتواند در چلنجر دوام بياورد. سفر چلنجر و شروع حركت چند بار عوض شد چرا كه شرايط آب و هوايى مساعد نبود. قرار بود ۲۳ ژانويه اين سفر انجام شود اما آغاز سفر شش روز به تاخير افتاد. مشكلات فنى نيز به اين قضيه اضافه شده بود اما دست آخر اجازه پرواز چلنجر صادر شد. ۳۷ ثانيه پس از شروع حركت هزاران نفر از جمله خانواده كريستا با ناباورى به صحنه اى كه در آسمان رخ داد نگاه مى كردند. بعد از انفجار مهيب، چلنجر در هاله اى از دود محو شد و هيچ چيز از آن باقى نماند. تمامى سرنشينان اين فضاپيما در جا كشته شدند. به غير از حاضران پرواز ميليون ها نفر در سرتاسر دنيا به طور زنده از طريق گيرنده هاى تلويزيونى شاهد اين تراژدى بزرگ بودند. در سال ۱۹۷۶ سازمان هوا فضاى آمريكا _ ناسا- از بزرگترين و قدرتمندترين فضاپيماى دنيا به نام «اينترپرايز» پرده برداشت. پنج سال بعد شاتل هاى فضايى با ورود كلمبيا و پرواز ۵۴ ساعته آن به فضا وارد دوره اى جديد شدند و در نسل جديد بدنه اصلى به همراه دو موشك حامل سوخت جامد و يك تانكر اصلى سوخت مى توانست به فضا سفر كرده و پس از پايان سوخت شاتل اصلى به زمين بازگردد. در شيوه جديد شاتل پس از ورود به اتمسفر زمين سرعت را كاهش داده و در پايان مانند يك هواپيماى گلايدر مى توانست روى زمين بنشيند. شاتل ها با اين وضعيت مى توانستند وسايل زيادى را با خود به فضا برده و همچنين با خود برخى وسايل و ابزار را به زمين بازگردانند. به ويژه قطعاتى كه در نصب ماهواره به كار مى رفت. حادثه دلخراش و تراژيك چلنجر نخستين نمونه چنين اتفاق تلخى بود كه تا به حال رخ داده است. حادثه چلنجر در زمانى رخ داد كه ريگان در جنگ سرد با شوروى، آمريكا را به سمتى مى برد كه با دستيابى به برنامه جنگ ستارگان قدرت دفاعى خود را افزايش دهد. بلافاصله پس از اين حادثه ريگان رئيس جمهور وقت آمريكا دستور تشكيل كميته تحقيق مستقلى را صادر كرد كه تمامى جزئيات حادثه را بررسى كرده و دلايل آن را مورد تحقيق قرار داده و گزارش دهند. هيات تحقيق كه به رياست ويليام راجرز، وزير خارجه پيشين دولت آمريكا تشكيل شده بود در ميان خود فضانوردان باسابقه اى چون نيل آرمسترانگ _ نخستين انسانى كه پا بر روى ماه گذشت- و خلبان مشهور و مسلطى چون چاك ييگر را داشت. طبق دليل مطرح شده در پايان تحقيقات چنين اعلام شد كه يك واشر در يكى از اتصالات مخزن سوخت جامد به لحاظ نقص فنى درست كار نكرد و باعث شكست بر اثر فشار و شروع انفجار شده و پس از آن ديگر حوادث به صورت زنجير وار رخ داده است. پس از اين حادثه ناسا تا بيش از دو سال هيچ سفر ديگرى به فضا انجام نداد و تعداد زيادى از بخش هاى ساخت و طراحى و راه اندازى شاتل را تغيير داد. در سپتامبر ۱۹۸۸ شاتل «ديسكاورى» توانست ماموريت خود را با موفقيت انجام دهد و از آن به بعد سفر هاى فضايى شاتل ها با كمترين درصد خطر و حادثه انجام شد. ماموريت هاى مهم فضايى توسط شاتل ها انجام شد كه از جمله آن مى توان به تعمير تلسكوپ هابل و ساخت پاسگاه هاى فضايى اشاره كرد. تا به امروز بيش از يكصد پرواز شاتل به فضا انجام شده است. اما اتفاقى كه براى فضاپيماى چلنجر افتاد، باعث شد حتى صنعت دقيق، پيشرفته و خلاقى چون هوانوردى بداند كه پاسخگو است و نه تنها دولت كه ميليون ها انسان آن را تعقيب كرده و حاضر نيستند خطا و شكست در آن پروژه ها را قبول كنند. در دستور هيات تحقيق چلنجر به دو محور اصلى اشاره شد: نخست اينكه دلايل جزيى و دقيق مطرح و اعلام شود و دوم اينكه تمامى كار هاى لازم و ضرورى انجام شده و تمامى پيشنهادهاى تكنيكى و لازم طراحى شود تا در آينده چنين اتفاقى رخ ندهد. تا چند روز پس از وقوع اين حادثه ناسا از دادن هرگونه اطلاعات به رسانه ها خوددارى مى كرد اما ريگان دستور داد كه كليه جلسات بررسى به صورت عمومى برگزار شود تا مردم از جزئيات قضيه باخبر شوند. شوك حادثه چلنجر باعث شد تا دوره اى جديد در امنيت پرواز هاى فضايى رقم بخورد. روزنامه شرق |
از سوى ديگر مزاياى احتمالى اين كار مورد توجه بسيارى از كشور هاى پيشرفته و در حال توسعه قرار گرفته است، چرا كه حشرات تاثير چشمگيرى بر بهداشت و كشاورزى مى گذارند.«توماس ميلر» استاد حشره شناسى دانشگاه ريورسايد كاليفرنيا بر اين باور است كه حشرات تغيير يافته ژنتيكى كمك شايانى به رونق كشاورزى كاليفرنيا خواهند كرد. وى توضيح مى دهد: مشكلاتى كه ما از سوى حشرات داريم بيش از اندازه است. برآوردها حاكى از اين است كه در كاليفرنيا در هر ۶۰ روز يك آفت جديد ظهور مى كند. اين يك تهديد جدى است و به دليل گسترش ميزان حمل و نقل مواد رو به افزايش نيز هست. اكنون از ما توقع معجزه دارند و براى اين كار ناگزير از بهره گيرى از راهكار هاى فناورى زيستى هستيم.كرم سرخ غوزه پنبه با خوردن گل پنبه يا سوراخ كردن غوزه و خوردن بذر، به اين محصول خسارت مى زند. ميلر درصدد است گونه اى از كرم سرخ تغيير يافته ژنتيكى توليد كند كه حامل ژن هاى كشنده نتايج خود است. اگر همه چيز طبق پيش بينى جلو برود، از جمله اين آفت و نيز خسارتى كه مى زند كاسته خواهد شد. به گفته ميلر برآورد اقتصادى خسارت وارد شده بسيار آسان است، چرا كه داده هاى فراوانى از توليد پنبه بدون خسارت كرم غوزه پنبه يا با خسارت آن در دست است.
بر اساس اين فرضيه ، پستانداران بزرگ تنها در حدود۶۵ ميليون سال قبل يعنى زمانى كه نسل دايناسورها منقرض شد، به تدريج سروكله شان در گوشه و كنار زمين پديدار شد. اما به نوشته هفته نامه علمى نيچر دو فسيل كه به تازگى در استان «ليان اونينيگ» چين كشف شده اين فرضيه را ابطال كرده است. دايناسورها و پستانداران در دوره ترياسيك در ۲۰۶ تا ۲۴۸ ميليون سال قبل از دو گروه مختلف از خزندگان كه جثه هايشان با يكديگر كم و بيش هم اندازه بود ظهور يافتند و در دو مسير مختلف تطور خود را ادامه دادند. شواهدى كه تاكنون در نقاط مختلف به دست آمده بود حكايت از آن داشت كه دايناسورها با سرعت رو به رشد گذاردند و محل را براى پستانداران تنگ كردند و به اين ترتيب در دوران حضور دايناسورها تنها انواعى از پستانداران كوچك اندام در زمين موجود بودند. دو فسيلى كه به تازگى كشف شده، متعلق به دو پستاندار درشت هيكل است كه قادر بودند دايناسورهاى كوچك را شكار كنند. در واقع در درون شكم پستاندار دومى كه فسيلش يافت شده و از نظر اندازه و جثه كوچك تر از پستاندار اول است دانشمندان به بقاياى استخوان هاى دايناسورهاى جوان برخورد كردند كه نشان مى دهد اين پستاندار قبل از مرگ، شكمى از عزا در آورده بوده است. دانشمندان براى پستاندار اول كه كاسه سرش ۱۴ سانتى متر قطر دارد و طول بدنش ۵۲ سانتى متر است و بخشى از دمش كه سالم برجاى مانده ۳۶ سانتى متر طول دارد و به اين ترتيب درازاى بدنش به حدود يك متر بالغ مى شود و وزنش بين ۱۲ تا ۱۴ كيلوگرم بوده است نام Repenomamus giganticus را انتخاب كرده اند كه به معناى پستاندار غول آساست. اين پستاندار پاهاى كوتاه و دندان هاى محكم و قدرتمندى داشته است و شبيه گوركن بوده است. براى دومى كه دو سوم اين پستاندار است و بين۴ تا ۶ كيلوگرم وزن داشته نام Repenomamus robustus انتخاب شده كه به معناى پستاندار قدرتمند و مستحكم است. دندان هاى دراز جلويى هر دو پستاندار نشان مى دهد كه آن دو گوشتخوار بوده و آرواره هايشان براى جويدن طراحى نشده بوده است. استخوان هايى كه در معده فسيل دوم يافت شده روشن مى سازد كه اين پستانداران تكه هايى از گوشت بدن قربانى را مى كنده اند و آن را درسته قورت مى دادند. نسل اين گروه از پستانداران كه شبيه راكون هاى اوليه يا حيوانات كيسه دار درخت نورد هست در دوران مزوزوئيك از نسل پستانداران اصلى جدا شد و منقرض گرديد.
محققان باغ وحش «هنرى دورلى» در «نبراسكا»ى آمريكا، جزيره «ماداگاسكار» تنها نقطه جهان است كه تعداد بسيار كمى از اين جانداران كوچك در آن زيست مى كنند. «لى سايمنز» مدير اين باغ وحش اعلام كرد: كشف دو گونه ناشناخته از «لمور»ها از ديد علوم زيست شناسى بى نهايت باارزش است. محققان اين باغ وحش در ابتدا موفق به شناسايى يكى از اين دوگونه پستاندار در جنگل هاى بارانى شرق ماداگاسكار شده و سپس گونه دوم را در جنگل هاى خشك سواحل غربى اين جزيره شناسايى كردند. جزيره «ماداگاسكار» محل زيست حدود ۵۰ گونه مختلف از اين جانداران پوزه دار است و در ميان آنها موش هاى كوچك پوزه دار و پستانداران شگفت انگيزى با گوش هاى بزرگ، موهاى بلند و انگشتان ميانى بسيار نازك در دستان و همچنين پستاندارانى با وزن تنها ۸۰ گرم به چشم مى خورد. تمامى اين حيوانات تنها در جنگل هاى جزيره ماداگاسكار زندگى مى كنند و نسل بسيارى از آنها به وضعيت خطرناكى رو به انقراض است





