قصد خيانت ندارد
مگى مك كى
ترجمه: الهيار اميرى
دوستداران سينما و دانش پژوهان هيچ گاه تصويرHAL كامپيوتر هوشمند فيلم اديسه فضايى را از ياد نمى برند. كامپيوترى شورشى كه با حضور اضطراب آورش در سرتاسر سفينه هم قطاران انسانش را به كام مرگ فرستاد و هنوز هم پس از چهار دهه، به عنوان ماندگارترين تصوير هولناك تسلط هوش مصنوعى بر آدمى در خاطرها مانده است. تدبير «آرتور سى كلارك» براى توجيه نافرمانى HAL در قسمت بعدى داستان («۲۰۱۰- اديسه دو» كه در سال ۱۹۸۲ منتشر شد) طرح تضاد ميان
دستورات محرمانه اى بود كه تنهاHAL از آنها مطلع بود و در بلاتكليفى ناشى از اشكالات منطقى ناچار به حذف انسان ها و انجام كامل ماموريت (اولين اولويت مجموعه وظايفHAL ) شده بود. اما چنين تدبيرهايى از پس ذهنيت منفى گرايى كه انديشه عصيان ماشين ها بر انسان را در ذهن مى پروراند، برنيامد و حتى در صورت نبود HAL جايگزين ديگرى بر آن يافت مى شد.اكنون در سال ۲۰۰۵ اولين كامپيوتر سخنگو ماموريت فضايى خويش را آغاز كرده است و البته هنوز ابتدايى تر از آن است كه بتواند نقشى كليدى در ايستگاه فضايى ايفا كند. «كلاريسا» كار خود را با تست ذخاير آبى شروع كرده و در آينده اى نزديك مى توان انتظار كارهاى مهم ترى را از او داشت. البته بنابر گفته هاى مدير پروژه، حتى با پيشرفت «كلاريسا» در نسخه هاى بعدى دست يافتن به كامپيوترى مانند HAL كه بتواند بدون مشاوره انسان تصميم مستقلى بگيرد هنوز راه زيادى در پيش است. فرستادن «كلاريسا» به ايستگاه فضايى اگرچه گام فوق العاده اى در پروژه هاى فضايى محسوب نمى شود اما بيش از آن، تحقق روياى ديرينه اى است كه به رغم پيشينه و ظاهر ترديدآميزش آنقدر نكات مثبت فراوان دارد كه ما را نسبت به آينده هوش مصنوعى وادار به خوش بينى مى كند و جايى براى منفى بافى صرف باقى نمى گذارد.
• • •
كامپيوتر سخنگوى «كلاريسا» براى نخستين بار ماموريت فضايى خود را آغاز كرد. طراحان «كلاريسا» اميدوارند كه «كلاريسا» قابل اعتمادتر از HAL (كامپيوتر سخنگو و شورشى فيلم «۲۰۰۱- يك اديسه فضايى») از كار درآيد. اين برنامه در ابتدا با گزارش تست ذخاير آبى با فضانوردان ايستگاه بين المللى فضايى سخن مى گويد، اما توسعه دهندگان اين برنامه اميدوارند در آينده بتوان آن را براى كليه وظايف وابسته به كامپيوتر در ايستگاه فضايى به كار برد.
«كلاريسا»در واقع براى دريافت داده هاى فضانوردان طراحى شده است. طراحان «كلاريسا» معتقدند اجراى ۱۲ هزار فرآيند ضرورى براى رسيدگى به ISS و هدايت آزمايش هاى علمى آن هم به طور همزمان و از طريق خواندن دستورات زمان بر، دشوار خواهد بود. اين نرم افزار با پرسش از فضانوردان جزئيات فرآيند موردنظر آنها را دريافت مى كند و از طريق دستورات گام به گام آن را مى خواند. فضانوردان به كمك دستورات ساده اى مانند «بعدى» (Next) يا عبارات كمى پيچيده تر اين برنامه را كنترل مى كنند.
«مايكل فينك» فضانورد آمريكايى كه در سال ۲۰۰۴ شش ماه را در ISS گذراند، مى گويد: «فرض كنيد شما و كامپيوترتان در گرانش كم معلق هستيد و مى خواهيد نمونه آبى را با جست وجو در صفحات راهنماى مانيتور كامپيوتر تست كنيد. حال اينكه وجود «كلاريسا» درست مثل اين است كه يكى از اعضاى خدمه همه جا حاضر است.»
«آن هاكى» دانشمند علوم كامپيوتر و رهبر پروژه در مركز پژوهش هاى «ايمز» ناسا در كاليفرنيا مى گويد: «ايده اصلى ايجاد سيستمى بود كه بتواند گام ها را براى بخش هاى تحت كنترل بخواند و در نتيجه فضانوردان بتوانند تمام حواس خود را بر روى انجام درست وظايف متمركز كنند.»
اين نرم افزار روى لپ تاپ نصب شده و فضانوردان از طريق گوشى (براى جلوگيرى از سر و صداى جنبى ايستگاه) با آن ارتباط برقرار مى كنند. به گفته فضانوردان اين برنامه «گوش مى دهد» و پس از تحليل آنها به كمك۷۵ دستور نرم افزارى با استفاده از دايره واژگان ۲۵۰ كلمه اى، واكنش نشان مى دهد.
«كلاريسا» هر بار حدود ۹۴ درصد دستورات را به دقت تفسير مى كند و در صورت بروز اشتباه، فضانوردان مى توانند با گفتن عبارت «نه، منظورم اين بود كه.......» آن را تصحيح كنند. چون «كلاريسا» به همه چيز گوش مى دهد، نسخه هاى ابتدايى آن به دليل دستورات يا مكالمه نامربوط فضانوردان هربار حدود ۱۰ درصد تفسير اشتباه داشت. بنابراين طراحان به سراغ مركز تحقيقات «زيراكس» (Xerox) اروپا در فرانسه رفتند.
«منى رينر» (Manny Rayner) مدير اجرايى پروژه در «ايمز» مى گويد: «پژوهشگران اين مركز ميزان خطاها را با به كارگيرى متن عباراتى به عنوان «سيستم فيلتر اشتباهات» به نصف كاهش دادند.
نرم افزار «كلاريسا» در ژانويه ۲۰۰۵ به فضا ارسال شد و «جان فيليپس» فضانورد آمريكايى براى اولين بار از اين برنامه استفاده كرد. اين برنامه اكنون به شيوه هاى مختلف به آزمايش باكترى هاى موجود در ذخاير آبى مى پردازد. اما مديران اين پروژه اميدوارند با اعمال يك پروتكل ديگر به فرآيندهاى موجود بتوان از آن براى راه اندازى ديگر برنامه هاى كامپيوترى بهره برد. «هاكى» اضافه مى كند: «هدف ما اين است كه در آينده بتوانيد به طور عادى با كامپيوترتان صحبت كنيد.»
«كوبريك» در فيلم «۲۰۰۱- يك اديسه فضايى» تصويرى هولناك از كامپيوترى سخنگو ارائه مى دهد كه ناظران انسانى خويش را سر به نيست مى كند. اما «هاكى» كه صداى ضبط شده او به عنوان رهبر پروژه براى «كلاريسا» در نظر گرفته شده است، اصرار دارد كه اين نرم افزار مانند HAL داراى هوش مصنوعى نيست. هاكى معتقد است كه «كلاريسا» صميمى تر ازHAL است و قصد خيانت به ما را ندارد.
NewScientist.com,Jun.2005
روزنامه شرق
سودمند باشند.پيشگام اين راه، يك غول صنعتى ژاپنى به نام ماتسوشيتا است. سپتامبر پيش، «سيستم ارتباطى لامسه اى» با شعار «انتقال داده ها از طريق نوك انگشتان» توسط مسئولان اين شركت به كار انداخته شد. اين سيستم به بيان ساده به كاربران خود اجازه مى دهد تا با لمس يك دستگاه (Device) اطلاعات لازم را از حافظه آن برداشت كنند. اين اطلاعات سپس در يك دستگاه جمع و جور كه بر روى يك دستبند قرار گرفته است ذخيره مى شود و در صورت تمايل كاربر با لمس يك دستگاه ديگر به حافظه آن انتقال مى يابد. جريانات بسيار ضعيف براى انتقال داده ها در سراسر سطح پوست مورد استفاده قرار مى گيرند و سرعت انتقال فقط ۷/۳ كيلوبيت بر ثانيه است كه بسيار آهسته تر از سرعت آن در يك مودم شماره گير (Dial-up modem) ارزيابى مى شود.حتى با وجود اين، يك كارخانه ژاپنى به نام «تارائوكا سيكو» كه سرمايه گذارى روى دستگاه هاى اندازه گيرى را سرلوحه اهداف خويش قرار داده است تركيب فناورى ياد شده را در خطوط توليد ترازو، ثبت كننده و چاپگر الكترونيكى اش وارد كرده است. اين سيستم ها با توانايى ورود داده ها بدون فشار دادن كليد عملاً مورد استقبال فروشنده هايى قرار گرفته اند كه با كالاهاى حجيم از قبيل تكه هاى بزرگ گوشت و ماهى سر و كار دارند و الصاق باركد را براى تسهيل شناسايى آنها مناسب نمى بينند. اين فناورى به طور آزمايشى در چند انبار ماتسوشيتا مورد بهره بردارى قرار گرفته است، ضمن اينكه سخنگوى شركت از اميدهاى فراوان مسئولان آن براى استعمال بيشتر اين فناورى در آينده مى گويد. ماتسوشيتا قصد دارد تا همه مدارات لازم را تا پايان امسال بر روى يك تراشه واحد خلاصه كند.
گربه ها فاقد گيرنده هاى حسى لازم براى درك مزه شيرينى ها هستند. گيرنده هايى كه روى زبان اغلب پستانداران از جمله انسان موجودند مى توانند مزه شيرينى را شناسايى كنند و اطلاعات مربوطه را به مغز انتقال دهند و بخش مختص به خوشى را در مغز تحريك كنند. گيرنده هاى روى زبان داراى يك زوج از پروتئين هاى T1R2 و T1R3 هستند كه به يكديگر متصلند. زمانى كه مولكول هاى شكر به اين گيرنده ها متصل مى شود آنها مجموعه اى از واكنش هاى شيميايى را در درون سلول به راه مى اندازند كه در نهايت به صورت يك علامت نشا ن دهنده شيرينى به مغز ارسال مى شود. دانشمندان براى نخستين بار در دهه ۱۹۷۰ در رفتار گربه ها به بى علاقگى آنها به مزه شيرينى پى بردند اما نتوانستند علت اين امر را تشخيص دهند. «جوزف براند» و همكارانش از مركز مونل واقع در فيلادلفيا در ايالت پنسيلوانيا موفق شده اند با بررسى بخشى از ساختار ژنتيكى گربه خانگى كه مسئول رمز كردن اطلاعات مربوط به دو پروتئين ياد شده است، دريافته اند ژنى كه بايد پروتئين T1R3را توليد كند فاقد۲۴۷ زوج پايه در مولكول DNA است بنابراين نمى تواند پروتئين مورد نظر را به نحو كامل توليد كند. فقدان ۲۴۷ زوج پايه در ساختمان اين ژن در روى مولكول DNA منجر به آن مى شود كه طول مولكول پروتئين T1R3 در بدن گربه كوچك تر از حد عادى باشد. دانشمندان در بررسى هاى خود در موجودات زنده از گونه هاى مختلف دريافته اند كه هر ژنى كه وجود آن براى بقاى يك جاندار حياتى نباشد در طول زمان بيشتر دچار جهش مى شود. به عكس ژن هايى كه كاركردهاى حياتى براى يك موجود زنده دارند، به شدت مورد محافظت قرار مى گيرند تا در ساختارشان تغييرى داده نشود. در بدن انسان بسيارى از ژن هايى كه در سيستم بويايى جاى داشته اند به چنين سرنوشتى دچار شده اند. از آنجا كه وجود اين حس براى آدمى اهميت حياتى نداشته است كاركرد تعدادى از ژن هاى بويايى تقليل يافته و به اين ترتيب حس بويايى آدمى از حس بويايى حيوانات ديگر ضعيف تر است. گربه ها چون گوشتخوارند احتمالاً نيازى به ذائقه اى كه شيرينى را برايشان مشخص مى كند، ندارند. «براند» و همكارانش در بررسى هاى خود دريافته اند كه علاوه بر گربه ها، ببرها و يوزپلنگ ها نيز فاقد ژنى هستند كه طعم شيرينى را براى آنها مشخص مى سازد. اين محققان اكنون درصدد هستند مشخص سازند آيا حيوانات گوشتخوار ديگر مانند كفتارها نيز فاقد اين ژن هستند يا خير؟
(مواد چند سازه) رده اى از مواد پيشرفته هستند كه در آنها از تركيب مواد ساده به منظور ايجاد موادى جديد با خواص مكانيكى و فيزيكى برتر استفاده شده است. اجزاى تشكيل دهنده ويژگى خود را حفظ كرده، در يكديگر حل نشده و با هم ممزوج نمى شوند. كامپوزيت داراى يك زمينه است كه با انواع مختلفى از الياف تقويت مى شود. وظيفه اصلى الياف تقويت كننده، تحمل بار است و زمينه، بار را از الياف به يكديگر انتقال مى دهد. استفاده از اين مواد در طول تاريخ نيز مرسوم بوده است؛ مانند آجرهاى گلى كه در ساخت آنها از تقويت كننده كاه استفاده مى شده است. هنگامى كه اين دو با هم مخلوط شده و در نهايت آجر پخته مى شود، ماده اى شكل مى گيرد كه بسيار ماندگارتر و مقاوم تر از هر دو ماده اوليه؛ يعنى گل و كاه است.

سيارات داراى حيات باشند؟ اين سئوال مهمى براى اخترزيست دانان است زيرا بيش از نيمى از ستارگان كهكشان ما متعلق به منظومه هاى دوتايى، سه تايى و چندتايى هستند. ستاره شناسان تاكنون چندين سياره غول پيكر را يافته اند كه به دور يكى از اعضاى منظومه هاى دوتايى مى گشته اند، منظومه هايى كه فاصله دو مولفه آنها از هم زياد بوده است. اما كشف اخير در صورتى كه تائيد شود نشان خواهد داد كه منظومه هاى ستاره اى چندتايى هم مى توانند سياره داشته باشند. «مكيج كوناكى» در مقاله اى كه روز چهاردهم جولاى در نشريه نيچر منتشر شد، وجود سياره اى در منظومه سه تايى HD188753 را در صورت فلكى دجاجه اعلام كرد. «كوناكى» كه داراى درجه فوق دكترا در سياره شناسى از انستيتوى تكنولوژى كاليفرنيا است، شيوه جديدى را براى آشكارسازى سيارات پيرامون ستاره هاى دوتايى به كار گرفته است. او با استفاده از تلسكوپ ۱۰ مترى كك ۱ (Keck ۱) نشان داد لرزش هاى گرانشى توسط سياره اى به وجود آمده كه جرم آن حداقل ۱۴/۱ برابر جرم مشترى است و در مدارى نزديك، با دوره تناوب ۳۵/۳روزه گرد ستاره اصلى كه كوتوله اى از رده طيفى G و تقريباً همانند خورشيد ما است، مى چرخد. ستاره اصلى هم به نوبه خود داراى دو همدم ستاره اى است، كوتوله هايى از رده هاى طيفى G و K كه جرمشان اندكى از جرم خورشيد كمتر است و مانند يك جفت دوتايى به دور هم مى گردند. ستاره اصلى و دو ستاره همدم آن در مدارى كشيده در حدود ۶ تا ۱۸ برابر ميانگين فاصله زمين و خورشيد گرد هم مى چرخند. به گفته «كوناكى» «محيطى كه در آن چنين منظومه سياره اى وجود داشته باشد، بسيار تماشايى خواهد بود». او كه چنين نمايى را به سياره تاتونى، زادگاه لوك اسكاى واكر در فيلم جنگ ستارگان تشبيه مى كرد، در ادامه افزود: «منظره آسمانى كه در آن سه خورشيد وجود داشته باشد، چه در عالم واقعيت و چه در دنياى مجازى، بسيار دور از ذهن است.» وجود سياره اى مشترى گون و داغ در يك منظومه سه تايى كه در فاصله كمى هم از يكديگر قرار گرفته اند، سئوالات چالش برانگيزى را در مورد چگونگى شكل گيرى سيارات مطرح مى كند. نظريه پردازان مدت ها تصور مى كردند كه مشترى هاى داغ جايى بسيار دورتر از ستاره ميزبان خود شكل مى گيرند و سپس به دليل برهم كنش هاى گرانشى با صفحه هاى پيرامون ستاره، به مدارهاى نزديكتر فرو مى افتند. اما بعيد است كه براى HD188753 چنين اتفاقى افتاده باشد. تاثير گرانشى مختل كننده جفت ستاره اى همدم سبب ناقص شدن صفحه پيرامون ستاره اصلى شده و مقدار ماده موجود براى ساختن سياره اى غول پيكر را بسيار كاهش داده است. نظريه پردازان، «آلن باس» و «جك ليسوور» بر اين باورند كه اين سياره احتمالاً در فاصله دورترى از ستاره ميزبان خود شكل گرفته و سپس در جريان بر هم كنش هاى گرانشى پيچيده اى به مدار فعلى خود افتاده است، نظير آنچه كه در منظومه هاى ستاره اى چندتايى براى رسيدن به يك موقعيت پايدار رخ مى دهد.
در اين خودرو سوخت هيدروژن طى عملياتى با اكسيژن، برق توليد كرده و برق توليد شده در چهار الكتروموتور مصرف مى شود. سيستم اين خودرو توسط هوا خنك مى شود و در مخزن ذخيره سازى هيدروژن با فشار ۷۰ بار ذخيره مى شود. باك نيز توانايى ذخيره سازى ۹ ليتر هيدروژن را دارد. بيشترين سرعت اين خودرو ۱۱۰ كيلومتر بر ساعت و شتاب صفر تا ۵۰كيلومتر اين خودرو نيز ۵/۶ ثانيه است. شركت PSA ژو سيتروئن قصد دارد اين نسل از خودروهاى پيل سوختى خود را گسترش دهد. خودروى پيل سوختى پژو بدون صدا كار مى كند. باطرى اين خودرو از جنس فلز نيكل است و در حدود ۴۰واحد سلولى در پيل سوختى اين خودرو استفاده شده است كه هر كدام توانايى توليد ۲/۷ ولتاژ را دارد كه در مجموع ۲۸۸ولتاژ توسط اين سامانه توليد مى شود. پيش از اين نيز پژو خودروى هيدروژنى پيل سوختى پژو H2O را ساخته بود. شركت بى ام و نيز چندى پيش نوع ديگر خودروهاى هيدروژنى كه با موتور احتراق داخلى كار مى كند را ساخته بود. مهندسان بى ام و در اين خودروى هيدروژنى با يك آرايش خورجينى داراى ۲سيلندر توانستند با به كارگيرى سوخت هيدروژن ۲۸۵اسب بخار قدرت توليد كنند. اين خودروى جديد بى ام و در آخرين ركوردگيرى توانسته به سرعت ۳۰۲ كيلومتر بر ساعت دست يابد. موتور جديد H2R بر مبناى موتور احتراق داخلى بى ام و سرى ۷ ساخته شده و براى افزايش راندمان در اين موتور از زمان بندى متغير سوپاپ ها استفاده شده است. البته به دليل نوع سوخت هيدروژن و حالت گازى آن، تغييراتى در سيستم سوخت رسانى اين خودرو ايجاد شده است. شركت بى ام و قصد دارد بر اساس تجربيات به دست آمده در مدل H2R گونه اى از خودروهاى خود را كه هم توانايى كاركرد بر روى هيدروژن و هم توانايى كاركرد با بنزين را دارد، بسازد. خودروى هيدروژنى بى ام و توسط شركت تكنوسنتر كه از شركت هاى زيرمجموعه بى ام و است، ساخته شده و مهم ترين تغييراتى كه در اجزاى ساختمانى اين موتور به نظر مى رسد، نوع تزريق سوخت هيدروژن است. البته نوع مواد ساخته شده براى محفظه احتراق هم بسيار جالب است. آلياژهاى به كار رفته در اين موتور شايد تا همين امروز هم جزء اسرار بى ام و باشد. مهم ترين تفاوت بين موتور احتراق داخلى بنزين سوز و هيدروژنى در تفاوت ذات اين دو سوخت است. در حالى كه هيدروژن تحت فشار هواى طبيعى سريع تراز سوخت معمولى مشتعل مى شود، اما دماى احتراق آن اندكى كمتر از بنزين است. در داخل موتور سرعت احتراق بالاى مخلوط هيدروژن و هوا، دماى بيشترى در مقايسه با يك موتور بنزينى توليد مى كند، بنابراين زمان بندى سوخت نيز بايد تغيير كند. جرقه بايد به گونه اى زده شود كه بهترين فشار در نقطه مرگ بالاى پيستون شكل گيرد. يكى از مزاياى قابل توجه، فشار احتراق بالاتر از مخلوط هيدروژن و هوا و توليد قدرت بيشتر از همان مقدار انرژى است كه در يك موتور بنزينى مصرف مى شود؛ و اين يعنى اين كه موتور هيدروژنى بازده و كارايى بيشتر د











