یکشنبه، مهر ۰۳، ۱۳۸۴

كتاب هايى كه مسير تاريخ را تغيير دادند

روح ابن سينا

نخستين دانشگاه هاى اروپا به صورت مدرسه هاى پزشكى بودند كه آرام آرام گسترش يافتند. قديمى ترين آنها مدرسه پزشكى سالرنو (salerno) در ايتاليا بود كه با تاثير از مدرسه هاى اسلامى، به ويژه نظاميه ها ساخته شده بود. مدرسه هاى بعدى از جمله دانشگاه بولونيا، دانشگاه هاى پاريس، مونپليه و آكسفورد همگى پس از قرن دوازدهم ميلادى به وجود آمدند. براى پى بردن به ميزان تاثير پذيرى غربى ها از دانشگاه هاى اسلامى كافى است به كتاب هاى درسى آنها نظرى افكنيم.
۱- قانون: كتاب قانون بوعلى سينا را مى توان بزرگترين كتاب در تاريخ پزشكى دانست. اين كتاب قرن ها در مدرسه ها و دانشگاه هاى اروپا درس داده مى شد و افتخار پزشكان آن دوران اين بود كه به لقب يعنى «روح ابن سينا» مشهور شوند. تاثير ابن سينا و كتاب قانون او به اندازه اى شگرف بود كه پس از انتشار اين كتاب، اثرهاى پزشكان ديگر كه برخى مانند كتاب الملكى على بن عباس (از پزشكان و جراحان مسلمان در دربار الحاكم الثانى حاكم معروف اسپانيا در شهر قرطبه) بسيار برجسته نيز بودند، كم رنگ و رو شوند. اين كتاب بر شهرت جالينوس و پزشكى يونان قديم سايه افكند و بيش از هفتصد سال مرجع دانشجويان و استادان پزشكى اروپا بود. كتاب قانون تا سال ۱۵۰۰ ميلادى پانزده بار در اروپا چاپ شده است، حال آن كه كتاب جالينوس فقط دو بار به چاپ رسيده است. در صد سال بعد ۲۰ بار ديگر چاپ مى شود و تا نيمه دوم قرن هفدهم ميلادى، بارها به چاپ مى رسد. بنابراين كتاب قانون ابن سينا در طول تاريخ علمى انسان، بيش از هر كتاب ديگرى چاپ شده و درس داده شده است. به علاوه چاپ شرح هايى كه بر اين كتاب نوشته شده است، از شمار بيرون است.
۲- طب منصورى: رازى كتاب هاى متعددى در پزشكى و دانش هاى ديگر نوشته است. با وجود اين ترجمه كتاب طب منصورى او بيش از همه در غرب منتشر شده است و شهرت آن حتى بر كتاب الحاوى نيز سايه افكنده است. شرح كتاب طب منصورى نوشته پروفسور گراف فرارى نخستين كتاب پزشكى است كه در سال ۱۴۶۹ ميلادى با فن چاپ گوتنبرگى به چاپ رسيده است. جالب است بدانيد گراف فرارى در اين كتاب بيش از سه هزار بار از ابن سينا، هزار بار از زكرياى رازى و جالينوس و يكصد و چهل بار از بقراط نام برده است. حتى پدر علم آناتومى و در اصل پدر پزشكى نوين اروپا آندرياس وساليوس زبان عربى مى آموزد تا بخش نهم كتاب منصورى را به لاتين تصحيح كند و منتشر سازد.
۳- الحاوى: اين اثر بزرگ ۲۰ جلدى به فرمان شارل دانژو پادشاه فرانسوى ناپل و سيسيل به همت فرج بن سالم صقلاوى (سيسيلى) در ۲۵ جلد در سال هاى ۱۲۷۰ تا ۱۲۷۹ ميلادى به لاتين ترجمه شد. اين ترجمه كه امروز دانشگاه پاريس به داشتن يك دوره از آن مباهات مى كند، چند قرن كتاب درسى دانشگاه هاى اروپا بود. ترجمه كتاب ديگرى از رازى به نام «الجدرى و الحصبه» از سال ۱۴۹۸ تا سال ۱۸۶۶ فقط در انگلستان چهل بار به چاپ رسيد.
۴- الجبر و المقابله يكى از درخشان ترين چهره هاى در خانه دانش بغداد بود. او كتاب هايى در جغرافيا و نجوم نوشت كه سيصد سال بعد، آتل هارت انگليسى آنها را به لاتين ترجمه كرد. اما دو اثر او در رياضيات نام او را جاودانى كرد. يكى از آنها حل المسائل علمى براى زندگى عملى با عنوان الجبر و المقابله (Al-Jabr wa-al-Moghabalah) است. مترجمى كه اين كتاب را در قرون وسطى به لاتين ترجمه كرد، همان نام عربى را براى آن برگزيد و نخستين واژه عنوان اين كتاب يعنى «الجبر» براى هميشه در رياضيات با عنوان Algebra به جاى ماند. اين كتاب تا قرن ۱۶ ميلادى كتاب درسى استاندارد در دانشگاه هاى اروپا بود.
كتاب ديگر خوارزمى كتاب آموزش فن محاسبه است كه در آن روش هندى را آموزش داده است: نوشتن عددها، جمع و تفريق، نصف كردن، دو برابر كردن، ضرب و تقسيم و محاسبه هاى كسرى. اين كتاب در آغاز قرن ۱۲ ميلادى به لاتين ترجمه شد. ترجمه لاتين كتاب اين گونه آغاز مى شود:
Dixit algorithmi: laudes deo rectori nostril atque defonsori dicamus dignos
يعنى: چنين گفت الگوريتمى (خوارزمى) بگذار خدا را شكر گويم، سرورى كه پشتيبان ما است.
به اين ترتيب، واژه الگوريتم (Algorithm) به فرهنگ واژگان غرب وارد شد و نام خوارزمى را به عنوان پدربزرگ رايانه جاودانه ساخت.
۵- المناظر: كتاب المناظر حسن ابن هيثم مشهور به الهازن كه در هفت بخش نوشته شده است در سال ۱۲۷۰ توسط ويتلو (Witelo) ترجمه و در سال ۱۵۷۲ با عنوان Oticae thesaurus Alhazeni libri VII., cum ejusdem libro de crepusculis et nubium ascensionibus منتشر شد. اين كتاب از نخستين كتاب هايى است كه در آن از آزمايش هايى به روش علمى نوشته شده است. تاثيرپذيرى راجر بيكن جان پيچام ويتلو و كپلر از اين اثر و كارهاى ديگر ابن هيثم روشن است.
ابن هيثم در اين كتاب شرح داده كه چگونه به روش تجربى ثابت كرده است، برخلاف تصور پيشينيان ما يك چيز را با اين دليل مى بينيم كه از هر نقطه آن شعاعى باز مى تابد و به چشم ما مى رسد. مفهوم مخروط هاى شعاعى كه از چيزى به چشم وارد مى شوند، مبناى پرسپكتيو قرار گرفت و در قرن پانزدهم در ونيز و فلورانس به هنر راه يافت. نسخه خطى ترجمه كتاب المناظر در كتابخانه واتيكان در روم كه لورنزو گيبرتى تفسيرى بر آن نوشته است، نگهدارى مى شود. گيبرتى همان كسى است كه پرسپكتيوهاى مفرغى معروف درهاى تعميدگاه فلورانس را ساخته است. (براى آشنايى بيشتر با انديشه ها و فعاليت هاى ابن هيثم مراجعه كنيد به حكيم ابن هيثم در بخش سال جهانى فيزيك).

هیچ نظری موجود نیست: