چهارشنبه، خرداد ۱۱، ۱۳۸۴

بيوتكنولوژى و امنيت غذايى

دكتر نادر مقصودى*

با اندك تاملى درمى يابيم كه در ۲۵ سال آينده در جهان در مورد تغذيه چندين واقعه ناگزير رخ خواهد داد:
الف- افزايش جمعيت: برآورد مى شود كه جمعيت جهان در سال ۲۰۲۵ به حدود ۹ ميليارد نفر برسد. در اين ميان بيشترين سهم مربوط به كشورهاى آسيايى و آفريقايى است كه اصولاً كشورهاى در حال توسعه ناميده مى شوند. (و كشور ايران نيز جزء آنها به شمار مى آيد)
ب- افزايش دماى زمين و كاهش سطح زمين هاى مناسب كشاورزى و عدم رشد منابع غذايى همپاى رشد جمعيت و در نتيجه مهيا نبودن امكان پاسخگويى به نياز غذايى جمعيت جهان.
ج- تحولى اساسى كه بيوتكنولوژى به عنوان يك فناورى نو و جامع در صنعت ايجاد كرده به بلوغ خود مى رسد و حاكميت خود را بر بسيارى از زمينه هاى راهبردى مثل بهداشتى، انرژى صنعتى و به ويژه كشاورزى و غذايى تحكيم خواهد بخشيد.113391.jpg
در حال حاضر ۷/۱ ميليارد نفر غذاى خود را از طريق منابع ازتى، ۶۷/۱ ميليارد توسط آبيارى و ۴/۲ ميليارد نفر با روش هاى پيشرفته در كشاورزى، مثل فرآورده هاى محافظت شده غله اى تامين مى كنند. پيش بينى مى شود در سال ۲۰۲۵ حدود ۲/۲ ميليارد نفر توسط منابع ازتى، ۴/۲ ميليارد نفر توسط آبيارى و ۲۵/۲ ميليارد نفر به وسيله روش هاى مناسب و پيشرفته زراعت و ۶/۱ ميليارد نفر (يعنى ۱۹ درصد جميعت جهانى) به وسيله مهندسى ژنتيك غلات تغذيه نمايند.
از سوى ديگر براساس برخى محاسبات تاثير كمى بيوتكنولوژى بر فرآورده هاى غذايى منطقه اى پيش بينى براى سال ۲۰۲۵ از اين قرار است: آفريقا شش درصد، آمريكاى لاتين ۱۷ درصد، آسيا ۲۰ درصد و كشورهاى توسعه يافته ۲۸ درصد. هرچند اهميت بيوتكنولوژى در بسيارى از كشورهاى در حال توسعه تا حد زيادى درك شده است، متاسفانه روند و سرعت توسعه و فرهنگ استفاده از غلات مهندسى ژنتيك شده در اين كشورها اميدواركننده نيست. به رغم اين كه بيوتكنولوژى به ويژه مهندسى ژنتيك گياهان و جانوران براى رسيدن به هدف هاى موردنظر به منظور رفع مشكل در زمينه تغذيه داراى توان بالقوه زيادى بوده و امكان افزايش بهره بردارى و همين طور حفظ منابع طبيعى را در اختيار مى گذارد. آمار ذكر شده نكاتى را بيان مى كند براى مثال هر چند سنگينى وزنه جمعيت و صدمات ناشى از كاهش زمين هاى قابل كشت در آينده بر دوش سه منطقه آفريقا، آمريكاى لاتين و آسيا است، حتى درصدهاى پيش بينى شده در مبحث تاثير كمى بيوتكنولوژى بر فرآورده هاى غذايى كه با توجه به روال جارى ديوان سالارى، مشكلات درونى، فقر، بى برنامگى و... و روند كنونى بر رشد بيوتكنولوژى در اين كشورها كه حتى تحقق ۵۰ درصد از آن نيز كارى ويژه و درخور تشويق است باز هم به هيچ روى تكافوى نيازهاى غذايى و بهداشتى اين مناطق را نمى دهد و با رشد سريعى كه اين فناورى در كشورهاى در حال توسعه به خود گرفته بيوتكنولوژى خود عاملى خواهد شد براى ايجاد تفوق و برترى قطب غنى بر فقير و عملاً اين فناورى كه اميد مى رود بتواند يك نقطه روشنى در آينده اقتصادى كشورهاى در حال توسعه باشد عامل عقب نگه داشتن آن كشورها بشود. زيرا در حال حاضر نيز عدم تطبيق با سرعت رشد جهانى و عقب ماندگى در اين فناورى باعث شده كه اين ممالك حتى نتوانند منابع ژنتيكى خود را نيز حفظ نمايند و عملاً اين ذخاير توسط قطب هاى قوى فناورى دنيا مورد تهاجم قرار گرفته و به يغما برده مى شود. با مشاهده وضعيت جهانى و ارزيابى آينده اين فناورى كه قطعاً جايگاهى راهبردى خواهد داشت، بايد تاكيد نمود كه بدون شك ايران در اين صحنه رقابت بين المللى فناورى وارد خواهد شد و بايد براى آينده خود جايگاه و نقش مشخصى را ترسيم و انتخاب كند تا بتواند فضايى براى توسعه داشته باشد. متاسفانه شرايط كشور ما نيز بهتر از كشورهاى در حال توسعه ضعيف نيست. برخى از شرايطى كه بر كشور ما حاكم است را مى توان اين گونه برشمرد:
۱- جمعيت زياد و نرخ بالاى رشد جمعيت.
۲- اقتصاد شكننده وابسته به نفت.
۳- وابستگى شديد غذايى به خارج كه عملاً بالاترين رقم واردات برنج و گندم را در جهان به خود اختصاص داده ايم.
۴- نداشتن يك پايه قوى در علوم پايه كه اساس توسعه و رشد علوم و فناورى است.
۵- نهايى شدن اولويت هاى فناورى در كشور.
۶- مشخص نبودن جايگاه بيوتكنولوژى.113388.jpg
با درنظر گرفتن اين نكات اساسى كه مى توان مباحث ديگرى را بر آن افزود و همچنين اين موضوع كه اين فناورى (و اصولاً هيچ فناورى) سرعت رشدش با كشورهاى در حال توسعه تنظيم نمى شود، بيوتكنولوژى براساس شواهد موجود به رشد خود با سرعت در جهان ادامه خواهد داد و اگر نتوانيم خود را هر چه سريع تر با اين روند تطبيق دهيم پس از يك دهه ديگر هيچ كارى براى پيوستن به اين كاروان عظيم فناورى از ما برنخواهد آمد.
بسيارى از كشورهايى كه اوايل دهه ۱۹۹۰ اين معضل را به طور دقيق درك كردند، با سرعت و واقع بينى براى دهه بعد خود برنامه ريزى كردند و خود را به كاروان جهانى در اين فناورى رساندند. در اين مقوله مى توان از كشورهايى مثل كره جنوبى و ژاپن نام برد.
كره جنوبى با درك روند و سرعت رشد بيوتكنولوژى و شناخت جايگاه خودش در سال هاى اوليه دهه ۱۹۹۰ و پيش بينى نقش خود در سال هاى ۲۰۰۰ و بعد از آن و اعتقاد به نقش كليدى اين فناورى در توسعه و عزم راسخ ملى، يك حركت فشرده و جامع را كه از سطح بالاترين مقام اجرايى تا رده هاى صفى كشور را شامل مى شد، شروع كرد و در سال ۲۰۰۰ جايگاه مشخص و مناسبى را در زمينه بيوتكنولوژى در جهان به خود اختصاص داد. اين كشور كه در حال حاضر ۵-۳ درصد بازار حداقل صد ميلياردى دارويى جهانى بيوتكنولوژى را در اختيار دارد داراى فناورى براى مقابله و مبادله با ديگر ممالك جهان و احياناً رفع مشكلات داخلى خود است.
علل موفقيت كره جنوبى در بيوتكنولوژى را اين گونه برشمرده اند:
۱- عنايت خاص رئيس جمهور به اين رشته.
۲-اولويت دادن به اين رشته در برنامه هاى توسعه كشور.
۳- برخورد فعال بيشتر نهادها و دستگاه هاى ملى و دولتى با اين رشته.
۴- اعمال سياست هاى مدون و متكى بر منافع ملى در پژوهش هاى مربوط به اين رشته.
حال بايد ديد كشورى مثل ايران چه بايد بكند؟ برخى از كشورها مثل برزيل معتقدند كه نبايد منتظر تصميم گيرى و سياستگزارى توسط كشورهاى پيشرفته براى كشورهاى در حال توسعه شد، زيرا برنامه اى كه توسط كشورهاى غربى تهيه شود شالوده اش ايجاد شكاف و در نهايت استثمار بيشتر ضعيف توسط قوى است. برخى ديگر از كشورها مثل هند و ژاپن، اعتقاد دارند كه بايد با درك شرايط داخلى و شناخت معيارهاى بين المللى برنامه مشخصى براى رسيدن به هدف هايى كه در آينده فضاى مناسب براى كشورهاى ضعيف را ايجاد بنمايد تدوين نمود و اقداماتى جدى و عملى در راستاى رسيدن به هدف هاى پيش بينى شده انجام داد كه عملاً نيز انجام داده اند و در حال حاضر در سطح جهانى به عنوان كشورهاى داراى قابليت هاى بيوتكنولوژى شناخته شده اند.
در اينجا ضرورى است بر دو نكته تاكيد كرد: اول اين كه بيوتكنولوژى فقط در ارتقاى كميت و كيفيت مواد غذايى نقش ندارد بلكه زمينه هاى حياتى ديگرى مثل بهداشت و درمان، دارو، انرژى، دام و آبزيان و دفاعى را نيز تحت سيطره قرار داده و هر نوع رشد در اين زمينه به بهبود وضعيت دارويى، بهداشتى و زمينه هاى ديگر در كشور مى انجامد. نكته مهم ديگر، جايگاه اين زمينه ها در حفظ اقتدار ملى كشور است زيرا برخى از مقولات، مثل كشاورزى، دارويى، غذايى و انرژى، از مباحث راهبردى براى هر كشور به شمار مى رود و تهديد و صدمه در آن زمينه تهديد بر اقتدار ملى آن كشور است. بدين روى بيوتكنولوژى در شكل عام، به صورت مستقيم در حفظ و اقتدار ملى توسط تقويت پايه هاى اساسى آن كه شامل اقتصاد، كشاورزى، دارويى، انرژى و دفاعى است نقش اساسى دارد.
در اينجا به اهميت طراحى برنامه بلندمدت براى بيوتكنولوژى با درك جامع از اوضاع كشور، شناخت وضعيت جهانى و مطالعه دقيق روند رشد كشورهاى مشابه و بدون دخالت دادن سليقه هاى فردى در اين مقوله حياتى تاكيد مى نماييم. بايد هرچه سريع تر در سطوح مختلف كشور نسبت به تدوين برنامه هاى مشخص اجرايى براى رسيدن به هدف هاى عالى در اين زمينه قدم برداشت و ضمانت هايى را نيز براى شروع و تداوم اين برنامه ها پيش بينى كرد تا تحولات سياسى و اقتصادى تاثيرى بر روند آن نگذارند. قطعاً نوع برنامه بايد به صورتى باشد كه تمام بضاعت كشور در زمينه بيوتكنولوژى به بهترين وجه و به صورت نرم افزارى در كنار يكديگر قرار گيرد تا بتوان بهترين نتيجه را از امكانات موجود گرفت. زيرا گاهى ممكن است برنامه هايى طراحى شود ولى از آنجا كه واقعيت هاى موجود را در مورد مراكز و سازمان هاى فعال به درستى در نظر نمى گيرد، از لحاظ نظرى مناسب و خوب به نظر مى آيد ولى در مرحله عملى به نتيجه نمى رسد. بيوتكنولوژى از مقولاتى است كه بايد براى دستيابى به هدف هاى آن از تمام امكانات موجود بيوتكنولوژى كشور و زمينه هاى وابسته به آن استفاده كرد. نكته حايز اهميت ديگر در اين برنامه ريزى زمان است. بدين معنا كه اين برنامه راهبردى بايد هرچه سريع تر تهيه شود و در آن نيز با حذف سدهاى بوروكراتيك در مسير برنامه حداقل زمان ممكن را براى رسيدن به هدف ها محاسبه كرد. اگر مقوله زمان در برنامه به صورتى به كار گرفته نشود تا برنامه با حركت جهانى تطابق و همخوانى پيدا كند قطعاً دستاوردهاى اجرايى برنامه مثبت و كاربردى نخواهد بود. آخرين نكته اين كه برنامه ريزى براى اين فناورى پيشرفته، مجرد و جدا از برنامه ريزى كلى براى رشد علوم و فناورى در كشور يا دست كم برنامه ريزى براى پيشرفت علوم پايه نيست. زيرا علوم پايه به عنوان جايگاه و فضاى توسعه بيوتكنولوژى بايد مدنظر قرار گيرد و اصولاً برنامه ها همديگر را تقويت كنند.
در اين زمينه بهترين افراد، متخصصان كشور هستند كه مى توان با بهره گيرى از تعهد، تخصص، انگيزه و آگاهى آنها از وضعيت جهانى نسبت به تدوين برنامه هاى مشخص و واقع بينانه اقدام كرد و با اين روش نه تنها برنامه ريزى اصولى و كاربردى انجام داد بلكه نوعاً خود اين افراد را نيز براى رشد و ارتقا و پيشبرد برنامه دخيل كرد تا در آينده هم با انگيزه براى دستيابى به هدف هاى آن كوشش كنند و هم آينده خود را در جايگاه رفيع اين فناورى در كشور ترسيم كنند و به عنوان نيروهاى اصلى اين برنامه اساسى در كشور باقى بمانند. به هر صورت فرصت بسيار كم است و راه بسيار ناهموار و اگر هرچه سريع تر دست به كار نشويم، عقب مى مانيم و در مقابل نسل آينده مسئول خواهيم بود.
* عضو هيات علمى دانشگاه علوم پزشكى شهيد بهشتى
روزنامه شرق

هیچ نظری موجود نیست: